تارنمای فرهنگی مهرگان- جشن های ایرانی- مارال غلامی*
استاد فریدون جُنیدی، پژوهشگر تاریخ وفرهنگ ایران و شاهنامه پژوه، با بررسی دو رَج از سروده های شاهنامه، از کارایی سفال در چگونگی پیدایش نوروز سخن راند.
استاد جُنیدی که بیشتر سال های زندگی اش را به پژوهش شاهنامه پرداختهاست، در آغاز سخن گفت: از آنجایی که همواره به آیین نوروزی پرداخته شدهاست، بهتر است امروز به چگونگی پیدایی نوروز بپردازیم. در شاهنامه دو رج درباره نوروز وجود دارد که تا کنون همگان رای ناهماهنگی درباره آن داشتهاند:
سرسال نو، هرمز فرودین
برآسود از رنج تن ، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
مِی و جام و رامشگران خواستند
این پژوهش گرتاریخ وفرهنگ ایران ادامه داد: در این دو رَج همه گمان برآن دارند که نوروز شد و بزرگان مجلس شادی و شراب داشتند. در حالیکه اگر ژرف بنگریم، چند مطلب در اینجا وجود دارد، نخست آنکه هرمز فرودین، روز نخست فروردین است چون در ایران باستان هر روز نامی ویژه داشته و اهورامزدا نام نخست هر ماه بود و روز نخست فرودین در اینجا به چَم(معنی) پدید آمدن گاهشماری برای نخستین بار است.
این شاهنامه پژوه گفت: باید بگویم پیدایی گاهشماری، وجود مِی و نوای خوش که خُنیاگری است، هر سه وابسته به پیدایی سفال است.
فریدون جُنیدی افزود: در ابتدا نخستین زمانشمار جهان، ابزاری به نام پَنگ بود و به پُنگام، پِنگام و سپس به فِنجان دگرگون شد. پَنگ یک آوند سفالی بود که انتهای آن یک سوراخ داشت، از بخش سوراخ روی آب قرار میدادند و آب از آن به درون پَنگ وارد شده، پس از پُر شدن به داخل آب فرو میرفت که سه ونیم دقیقه زمان میبرد و در یکای (= واحد) اندازهگیری یک پنگ نامیدهمیشد. نزدیک به پنجاه سال پیش این ابزار در شهرستانهای گوناگون برای آبیاری زمین به کار میرفت.
استادجنیدی بیان کرد: به این ترتیب زمان سنجیدهشد، البته به این سادگی نبود و سالها به درازا کشید تا پَنگ بوجود آمد و بدین روش زمان سنجی پدید آمد. زمانی که روش علمی به خود گرفت کوتاهترین روز، روز نخست دیماه، بلندترین روز، روز نخست تیرماه و چله تابستان و زمستان شناخته شد. از سوی دیگر نیز روزهای اعتدال روز نخست فروردین و مهر شناخته شد و در این بین سال و گردش آن عنوان شد. آغاز سال را در فروردین بنا گذاشتند، چون تمامی جهان جوانه میزند، شاداب میشود و از همهسو نشانههای زندگی و جنبش در جهان پیدا میشود و روز نخست فروردین که آغاز نوروز است، شناختهشد و تمامی اینها مفهوم یک پاره (= مصرع) از سروده شاهنامه را میرساند.
وی در بخش دیگری از سخنانش افزود: زمانی که سفال ساختهشد، مردم توانستند آوند بسازند و چیزهایی درون آن بریزند، به مرور زمان در آوندهای بزرگتر که میوهها را ریختند، متوجه درستکردن شراب شدند. مِی در ابتدا به چم (=معنی) دارو بود و در اوستا "مذ۫هٙـ" است و حتا نسخه نویسی، دارویی که پزشک مینوشت در اوستا به نام مِی مَذ۫ بود و هیچکس به اینها توجه نکردهاست. در زبان فرانسه مِدسَن و در زبان انگلیسی نیز مِدیسین به چَم پزشک است.
این پژوهشگر شاهنامه در ادامه از چگونگی پدیدار شدن رامشگری و خُنیاگری در دنباله پیدایش سفال گفت: شما اگر چند کاسه کوچک و بزرگ را در کنار هم قرار دهید و با یک یا دو چوب به لبه کاسهها بزنید، خواهید دید هر کدام آوایی ویژه دارند و آغاز خُنیاگری به اینگونه بودهاست. در تپه چُغامیش خوزستان نگارهای پیدا شده که گروهی رامشگر را در حال نواختن نشان میدهد. یکی دوتا طبل روی زمین قرار داده، یکی دوتا نای در دست دارد و دیگری چنگ میزند و یکی هم دستش را در گوشش گذاشته و آواز میخواند. امروزه قاریان قرآن و کسانی که اذان میگویند، نیز دستشان را بر روی گوششان میگذارند. در این نگاره سفالها به شکلهای گوناگون دیده میشود و از هر کدام یک آوایی درآمده که امروز "نت" نامیده میشود.
بنابراین پیدایش گاهشماری، رامشگری، خنیاگری و مِی همه وابسته به پیدایی سفال است و امروز باستانشناسان میگویند سفال در ایران نزدیک به هشتهزار سال پیش ساختهشدهاست و از همان زمان نیز نوروز را شناختهاند.
* خبرنگار امُرداد- فعال فرهنگی تهران- هموند تارنمای فرهنگی مهرگان