آتشکدۀ «شیان» ، بنایی که قربانی سد سازی شد

پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403





آتشکدۀ «شیان» ، بنایی که قربانی سد سازی شد



 

 

 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

سال های سال است که در جهان سد سازی به انگیزۀ تاثیرهای بد و ناروا بر زیست بوم، کشاورزی، تالاب ها و دیگر موارد به کناری نهاده شده است. از همین روی در برخی از کشورها همانند آمریکا در چند دهۀ گذشته سدها را منفجر کرده و از میان بُردند. اما در ایران با وجود مخالفت کارشناسان و پیامدهای ناگوار آن، همچنان سد سازی رَوایی دارد و راه خود را می پیماید.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان ، یادمان های تاریخی فرهنگی دستاورد دسترنج نیاکان پاک نهادمان بوده که امروزه به آن میراث فرهنگی می گویند. پاسداشت و نگهداری از این میراث نیز بر دوش همۀ مردم، نهادها، سازمان و اُرگان های دولتی و غیردولتی بوده و تنها خویشکاری (وظیفه) یک سازمان ویژه ای نیست. اما موضوع میراث فرهنگی در کشور ما با چالش های فراوانی رو به رو بوده و هنوز به دغدغۀ همۀ نهادها و مدیریت کشور تبدیل نشده است. زیرا ارزش یادگارهای به جا مانده از گذشتگان برای برخی از سرپرستان (مسوولان) کشور همچنان نامفهوم بوده و پِی به ویژگی های آن نبرده و تاثیر ژرف (عمیق) آن را بر فرهنگ، زندگی و اقتصاد مردم حس نکرده اند. از سویی دیگر، جُستار میراث فرهنگی به انگیزۀ کم کاری های فرهنگی، مدیریت نا کارآمد و نا آگاهی بیشتر سرپرستان شهری و استانی و موارد دیگر، آن گونه که باید در میان مردم جا نیفتاده است و به یکی از دشواری های بزرگ پیش روی کشور تبدیل شده است. کنون بگذریم که این روزها در سخنرانی های بیشتر مدیران کشور، جُستار گردشگری داغ است. ولی به انگیزۀ نبود شناخت و درک درست آنان از این جُستار، این سخنان یا بیشتر جنبۀ شعارگونه دارد یا نگاه آنان تنها سود مالی است و نامی از میراث فرهنگی برده نمی شود.

سد سازی بلای جان زیست بوم و میراث فرهنگی

امروزه یکی از بزرگ ترین دشواری های پیش روی یادمان های تاریخی فرهنگی و زیست بوم کشور ، سد سازی های بی رَویه است که حتا صدای مدیران رَده بالای کشوری را نیز در آورده است. با این وجود سد سازی ها که کارشناسان از آن با نام بلای جان زیست بوم و میراث فرهنگی نام می برند، همچنان راه خود را می پیماید! از سویی دیگر، یکی از کارهایی که برای یادمان های تاریخی فرهنگی در برابر سد سازی ها پس از گذشت انجام گام (فاز) نخست یا دوم سد سازی ها و آگاهی پژوهشکده باستان شناسی میراث فرهنگی (البته اگر آگاهی یابند) انجام می گیرد، کاوش های نجات بخشی باستان شناسی است. باستان شناسان در این برنامه های نجات بخشی برای مدت زمانی در آن منطقه که بنا است سد ساخته شود، سرگرم کاوش شده و داشته های فرهنگی و سازه های مِهرازی (معماری) را از زیر خاک بیرون آورده و پس از بررسی و مطالعات آن و دریافت داده ها، دوباره آن را به زیر خاک پنهان می کنند! تا در آینده ای نه چندان دور تاریخ و گذشتۀ یک ملت برای همیشه به زیر آب رود. پرسشی که در این میان همواره ذهن ها را درگیر کرده و تا کنون کسی پاسخ روشنی به آن نداده، این است که چرا باید در جایی که یادمان های تاریخی و باستانی وجود دارد، پروانۀ (اجازه) ساخت سدسازی داده شود؟ مگر نه این که یادمان های تاریخی بیانگر هویت، چیستی و کیستی یک ملت بوده و همۀ ما خویشکاری پاسداری از آن ها را داریم. پس چگونه است که سال های سال است کسی به این جُستار پاسخی نداده و در آن اندیشه نکرده است. همچنین مگر برابر با قانون های میراث فرهنگی کشور، هر کسی به بخشی از یادمان های ملی و تاریخی آسیب برساند، گناهکار به شمار نیامده و برای آن جُرمی در نظر گرفته نمی شود. پس تکلیف چنین کارهایی برابر با قانون چیست؟ شاید بگویید که کاوش های نجات بخشی انجام شده است. اما کاوش های نجات بخشی تنها در مدت زمان اندکی انجام می شود و زمان بررسی کل آن منطقه وجود ندارد. همچنین این کاوش ها تنها داده های فرهنگی را نجات خواهد داد و نه ساختارهای ارزشمند مِهرازی را. برای نمونه زمانی که چهارتاقی یا کاخی در یک منطقه وجود دارد، تکلیف چیست. پاسخ این است که پس از بررسی های باستان شناسی برای همیشه به زیر آب می رود! در واقع این هویت و شناسنامۀ مردمی با فرهنگ است که به دل آب سپرده می شود. پرسش دیگری که پیش می آید، این است که چرا در هنگام بررسی ها و مطالعات سد سازی و حتا عمرانی موضوع زیست بوم و میراث فرهنگی در نظر گرفته نمی شود. و آیا نمی توان مسیر پروژه ها را کمی تغییر داد؟ یا ارزش یادمان های تاریخی و باستانی آن اندازه نیست که از این پروژه ها صرف نظر شود. با یک دوراندیشی و برآورد (محاسبه) می توان دریافت و فهمید که حفظ میراث فرهنگی و زیست بوم به مراتب بهتر و ارزشمندتر از سد سازی هایی که هیچ سودی برای کشور ندارد، خواهد بود. از سویی دیگر، زیان های سد سازی امروزه بر کسی پوشیده نیست. سد سازی جز پدیداری خشک سالی، ویرانی زیست بوم، میراث فرهنگی، پدیداری برخی بیماری ها، مهاجرت افراد منطقه و بیکاری کشاورزان و ... در یک دهۀ گذشته، چه دستاوردی را به دنبال داشته است که همچنان برخی از مدیران پافشاری (اصرار) به ساخت سدها دارند. آیا پشت پردۀ این سد سازی ها تنها سود و سوداگری های گروهی ویژه نیست؟

آتشکدۀ «شیان» ، قربانی سد سازی

کاوش های باستان شناسی نجات بخشی در گسترۀ سد شیان شاه آباد (اسلام آباد کنونی) کرمانشاه با آرمان نجات یادمان های باستانی واقع در گُسترۀ پیش بینی شدۀ دریاچۀ سد در شهریور ماه 1384 به سرپرستی حسن رضوانی آغاز شد. در همان روزهای نخست و با پدیداری گمانه های آزمایشی در نقطه های گوناگون، مجموعۀ بزرگی از روزگار ساسانی به دست آمد. این کاوش ها پس از 4 ماه در گستره ای به پهنای دو هزار متر مربع به درازا انجامید و در آن بخش هایی از مجموعۀ آیینی ساسانی به مرکزیت آتشکده سر از خاک در آورد.

در همین زمینه حمید رضا سُروری، باستان شناس بومی کرمانشاه که این یادمان را پس از کاوش های نجات بخشی از نزدیک دیده است، به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « یکی از ارزشمندترین دستاوردهای کاوش های نجات بخشی سد شیان، کشف یک آتشکده یگانه از روزگار ساسانی بود. مانده های (بقایا) این آتشکده در گُسترۀ c آشکار شده بود. سازۀ بُنیادین آتشکده در برگیرندۀ یک چهارتاقی با راهروی پیرامونی (راهروی طواف)، کاراسته های (مصالح) ساخت آتشکده، قلوه سنگ فرو رفته (غوطه ور) در ملات گچ و کف گچی بوده است. دیوارهای آتشکده تا بلندای 110 سانتی متر برجای مانده بود. این سازه به گمان فراوان دارای سقفی گنبدی بوده که بر روی چهار جِرزی که مانده های آن هنوز دیده می شود، استوار بوده است».

این کارشناس ارشد باستان شناسی در دنبالۀ سخنانش افزود : « در این کاوش ها داده های فرهنگی دیگری نیز به دست آمد که برخی از آن ها چنین است، اشیای مِفرغی، اشیای شیشه ای، اشیای آهنی، اشیای سنگی و گِلی، دو گوردخمۀ خمره ای اَشکانی، پایه و ساقه ستون سنگی و ... که همگی آن ها بیانگر ارزشمندی این مجموعه به شمار می آید».

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، هم اینک این مجموعه با گچ و خاک پوشیده شده و سد هم ساخته شده است. در واقع یادمانی که می توانست یک گیرایی گردشگری برای مردم منطقه باشد و کار و پیشه ای را برای جوانان فراهم کند تا از مهاجرت آنان به دیگر شهرها پیشگیری کند، به سرنوشت شومی دچار شد و برای همیشه از میان رفت. در پایان یادمان باشد که باید روزی پاسخ گوی آیندگان و تاریخ باشیم. بی گمان فرزندان ما جور دیگری ما را داوری (قضاوت) خواهند کرد.

 

 

 

 

 

 

آبراهه باستانی مجموعه ساسانی شیان

 

در این بخش آبراهه باستانی بدست آمده بود

 

دشت سرسبز شیان که در آن مجموعه ساسانی برپای بوده است

 

روزگار اندوهبار امروز یادمان باستانی

 

ساختار های سنگی مجموعه ساسانی شیان

 

ساختمان های مربوط به پروژه سد شیان

 

گوسپندانی که در مجموعه تاریخی با آسودگی می چرند؟

 

نمونه ای از سفال های محوطه شیان

 

یادمانی که روی آن را پوشانده اند!؟

 

سد مخزنی شیان

 

  

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1395/04/12
بازدید : 2674


دیدگاه ها

زربانو منصوری

جناب سیاوش آریا. گروه ما دراین روستاها فعالیتهایی در رابطه با منابع طبیعی ومحیط زیست ومعیشت مردم دارند. چند روز پیش آنجا بودند . از زبان مردم آن روستا که حدود 3000نفر جمعیت داره شنیده اند که فایزه هاشمی با هلی کوپتر در روی آن تپه باستانی فرود آمده وهرچی بوده برده. ساخت سد هم هیچ نیازی نبوده . داخل روستا هم حال ووضع خوبی نداره . ایران را ایرانی بایدساخت . بد اهریمنان وطن فروش چنگ انداخته ریشه شان بریده باد.

با درود و سپاس. بانوی ارجمند نخست سپاس از کوشش های زیست بومی سرکار و گروه تان. دو دیگر این سخنان عامیانه است که شوربختانه در برخی از جاهای ایران روایی دارد که فلان مدیر یا فرزندان شان محوطه های تاریخی را به یغما برده اند! چنین چیزی به هیچ روی امکان پذیر نیست. و فقط باستان شناسان کارآزموده می توانند با بررسی و کاوش قانونی یادمانی را از زیر خاک بیرون بیاورند. تازه آن چیزهای زیر خاکی وارون دیدگاه نادرست مردم عامی، فقط داده های فرهنگی و تاریخی است و ارزش مطالعاتی دارد. اگر می بینید قاچاق اشیای تاریخی در کشور است این کار سوداگری ست و بی خودی قیمت گذاری می کنند. ضمن این که بیشتر اشیایی که در فضای مجازی پخش می شود تقلبی است. آن جا را با کاوش های قانونی کار کرده اند و ربطی به سخنان نادرست بومیان ندارد... درباره سد همان گونه که آورده شده در گزارش هیچ جای ایران نیاز به سد سازی نیست. پایدار و پیروز باشید

دیدگاه خود را بنویسید