«سبزه»، نماد جاودانگی و فُزونی خوان نوروزی

پنج شنبه 1 آذر 1403





«سبزه»، نماد جاودانگی و فُزونی خوان نوروزی





 

 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان گروه جشن های ایرانی سیاوُش آریا*

 

آیین ها، نمادها و استوره های هر کشوری بیانگر فرهنگ و باورهای مردمان آن سرزمین است که در پَس سده ها و هزاره ها هستی یافته و ماندگار شده است. ایران نیز، همانند دیگر سرزمین های باستانی آیین های ویژۀ خود را داشته است. بی گمان یکی از آیین های برجسته و یگانۀ این سرزمین اهورایی ، جشن های باستانی یا ایرانی است که نشانۀ خِردوَرزی و هوشمندی نیاکان پاک نهاد ما بوده است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، در سرزمین پهناور و باستانی ایران جشن های فراوانی وجود داشته است که نشان دهندۀ بینش، شناخت، درک و نگاه آرمانی گذشتگان ما از زندگی، هَستی و پیرامون خود بوده است. همچنین یکی از فلسفه های مهم جشن های ایرانی، شاد زیستن و ستایش پروردگار جان و خرد است. از همین روی است که به گفتۀ شادروان «بهرام فَره وَشی» ایرانیان در روزگار ساسانی بیش از 60 جشن ملی داشته اند که در سراسر این سرزمین پهناور برگزار می شده و آن را پاس می داشتند. اما امروزه از آن همه جشن، شمار اندکی برجای مانده است و بیشتر مردم کشور نیز، از چند و چون و فلسفۀ همین شمار اندک هم آگاهی چندانی ندارند. در میان جشن های ایرانی سه جشن از ارزش ویژه ای برخوردار بوده و است و کمابیش با کمی دگرگونی برجای مانده است. خوشبختانه هم اینک پروندۀ «نوروز» با کوشش های فراوان سَمن ها (انجمن های مردم نهاد غیر دولتی) و کُنشگران (فعالان) فرهنگی و همکاری نهادهای فرهنگی دولتی به ویژه سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به همراه 11 کشور دیگر (شاخه فرهنگی و باستانی ایران) در فهرست «میراث ناملموس» یونسکو به ثبت جهانی رسیده است. جشن مهرگان و سَده نیز، دو جشن بزرگ دیگر ایرانی است که فرزانۀ توس، فردوسی در دفتر سِتُرگ خود از آنان نام برده است. جشن جهانی «نوروز» را نباید تنها یک جشن ساده و گذرا دانست. زیرا دارای فلسفه، آیین و آداب و مفاهیم ویژه ای است که شناخت و درک درست هر کدام از آن ها، ما را با جهان هستی و پیرامون خود و داده های اهورایی آشنا کرده و پیوند می زند. یکی از برجسته ترین آیین ها و آداب نوروزی، برپایی خوان (سفره) نوروزی است که بخش جدایی ناپذیر و بایستۀ (ضروری)  جشن جهانی نوروز به شمار می آید و هر کدام از نُمادهای این خوان یا همان «سین ها» بیانگر درک و شناخت نیاکان خردمند ما از جهان هستی و طبیعت بوده و دارای والاترین مفاهیم اجتماعی، فلسفی، جامعه شناسی، مردم شناسی و عرفان و نگاه ویژۀ آنان به گیاهان، طبیعت و زندگی کشاورزی در روزگار باستانی بوده است. در این جا نیاز به یادآوری دو چیز است : نخست، برخی در چندین سال گذشته کوشیده اند که وانمود کنند که ایرانیان در گذشته «هفت شین» داشته و  پس از بر افتادن ساسانیان به «هفت سین» تبدیل شده است! دو دیگر، چند سالی است که شماری جوان ناپخته و ناآشنا با فرهنگ و جشن های ایرانی و با نام پاسداری از زیست بوم (محیط زیست) در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی با چیدن برخی از اقلام در خوان «هفت سین» مخالفت می کنند. در پاسخ به گفتمان نخست، تنها به این موضوع بَسَنده می شود که شمع و شراب هر دو واژۀ تازی (عربی) و بیگانه است. از سویی دیگر، چون گویش های ایرانی در سراسر این سرزمین با هم ناهَمسان بوده، انگیزۀ پدیداری چُنین حدس و گمانی در برخی از افراد شده است. پس کوتاه سخن باید گفت، «هفت سین» از هزاره های بسیار دور با همین نام بوده و همچنان برجای مانده است. اما گفتمان بُنیادین و پایۀ نگارش این گزارش به موضوع دوم بر می گردد که همان چیدنی های خوان نوروزی است. برخی از جوانان ناآگاه به فرهنگ و جشن های ایرانی در چند سال گذشته کوشیدند تا ماهی که نماد زایندگی خوان نوروزی بوده را به بهانه های نادرست برچیده و حذف کنند که با هوشیاری و آگاهی ایران پرستان و میهن دوستان آشنا به فرهنگ ایرانی، رَه به جایی نبرده و نمی برند. امسال نیز، این گروه باز هم به بهانۀ پاسداری از زیست بوم و نا آگاهانه، این بار با گذاشتن «سبزه» در خوان «هفت سین» و در فضای مجازی آغاز به مخالفت کرده اند. پیش از آن که به این گفتمان به گونۀ علمی پرداخته شود و دیدگاه تَنی چند از کارشناسان آورده شود، نیاز است که نگارنده به یک موضوع بُنیادین بپردازد. تجربه و تاریخ نشان داده است که سرزمین اهورایی ایران در گذار تاریخ هزاران سالۀ خود، هیچ گاه دارای شکاف و گُسست فرهنگی نشده و اگر در نبرد و رزم از کشوری شکست خورده، با گذشت زمان اندکی همان کشور را زیر فرهنگ توانمند خود آورده و پرورانده است. پس دشمنان سوگند خوردۀ این سرزمین امروزه دریافته اند که با نبرد و رزم کاری نمی توانند از پیش ببرند و نمونۀ آشکار آن جنگ ایران و عراق بود. پس با برنامه ریزی های کَلان و مطالعات گسترده و تبلیغات فراوان و هزینه های هنگفت و با نیرنگ و فریب به گفتمان فرهنگی روی آورده اند. آنان در واقع با رِخنه (نفوذ) در درون کشور، گفتمان تجزیۀ ایران را پِی ریزی کرده و با تهاجم فرهنگی کوشش می کنند به آرمان های خود نزدیک شوند. از همین روی است که با پرداخت هزینه های هنگفت و تبلیغات، افراد گماشته شدۀ خود را تقویت می کنند. این افراد نیز در درون میهن به دنبال کسانی می روند که آگاهی کمتری از فرهنگ ایرانی داشته و با انگیزه های گوناگون کوشش می کنند تا به آرمان های خود نزدیک شوند. پس چه چیزی بهتر از گُسست فرهنگی و ستیز با آیین و آداب و جشن های ایرانی و آن هم ارزشمندترین و بزرگ ترین آن ها، یعنی جشن نوروز به ویژه خوان نوروزی. در پایان یادمان باشد که آیین ها و نمادهای باستانی ایران که فلسفه ای ژرف (عمیق) را در دل خود داشته، یک شبه به وجود نیامده است که بخواهیم این گونه تیشه به ریشۀ خود بزنیم. با این پیشگفتار به سراغ برجسته ترین نماد خوان نوروزی یا «هفت سین» که همان «سبزه» است می رویم.

دنباله دارد :

 


*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1394/12/13
بازدید : 3114


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید