پیاده راه فرهنگی چشم اندازی برای خیابان انقلاب

پنج شنبه 1 آذر 1403





پیاده راه فرهنگی چشم اندازی برای خیابان انقلاب






تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی، بخش شهر مارال غلامی*

 

خیابان انقلاب تهران که از میدان انقلاب تا چهارراه ولی‌عصر دنباله دارد، یکی از خیابان‌های فرهنگی بی‌مانند در ایران به‌شمار می‌آید. افزون بر دانشگاه تهران وجود کتاب‌فروشی‌های بسیار، هر گروهی از جامعه و هر نسلی از مردم را به سوی خود جذب می‌کند.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، خیابان انقلاب با نام پیشین «شاه‌رضا» پس از پر شدن کَندگ های (خندق‌ها) پشت دروازه‌های ناصری برای گسترش شهر، شکلی دیگر به خود می‌گیرد. هرچند بوستان‌های بسیاری در آن وجود داشته، ولی با ساخت دانشگاه تهران به پیشنهاد «علی اصغر حکمت» و در پی آن تیاتر شهر، تالار وحدت و کتاب‌فروشی‌های بسیار و... بوستان‌ها از شهر کنار زده شدند و درختان چنار در چند ردیف همراه با نهرهای پرآب دو سوی خیابان، سرسبزی شهر را حفظ کردند.سازه های موجود در خیابان انقلاب با گذشت زمان مهرازی (معماری) گوناگونی به خود گرفت و یک‌پارچگی پیشین خود را از دست داد. از سویی دیگر، هر از گاهی درختان تنومند به بهانه‌های گوناگون بریده شدند و با گذشت زمان دیگر کسی به یاد نمی‌آورد شکل نخستین خیابان چگونه بوده و تنها با شتاب برای انجام کاری از آن‌جا گذر می‌کنند.اما اگر کمی ریزبین شوید درختان بی‌جانی را می‌بینید که در این آلودگی هوا توان رشد بیشتر نداشته و با تیرگی شهر آمیخته شده‌اند و درختانی هم که از دیرباز مانده‌اند به انگیزۀ بی‌توجهی کمر خم کرده‌اند.پس از سال‌ها سرپرستان (مسوولان) به سامان‌دهی خیابان‌ها پرداخته‌اند که کاری ارزشمند است. زیرا تیرگی همه چیز را فراگرفته ‌و راه نفس شهروندان گرفته شده‌ بود. یک‌سان سازی تابلوهای فروشگاه‌ها و بهره‌گیری از مکان‌هایی برای پارک دوچرخه یا موتور، رنگ کردن نمای سازه های دوره پهلوی و شستن نماهای سنگی، نقاشی دیوارها و سامان‌دهی پیاده‌روها و... همگی می‌تواند کاری نیک به‌شمار آید. ولی آیا این‌کارها از هر سویی می‌تواند درست باشد؟ محمدرضا مریدی هَموند هیات علمی دانشگاه هنر تهران و هموند انجمن جامعه شناسی اروپا (ESA) دربارۀ چگونگی سامان‌دهی سازمان زیباسازی شهر تهران در خیابان انقلاب به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت: «روی‌هم رفته می‌تواند کار نیکی باشد، ولی اگر بخشی از آن کار به درستی انجام نمی‌شود، مسالۀ دیگری است که باید نسبت به آن ریزبینانه‌تر باشند. گاهی دیده می‌شود بالکنی ویران شده و باید بازسازی شود، ولی این تصمیم‌گیری دیدگاه دیگری هم دارد. برای نمونه هم‌سان سازی تابلوها در گام نخست به نظر نیک است و خیابان نونوار، یک‌سان و یک‌نواخت شده‌است. و از سویی هم باید نگران شد، زیرا چند سال دیگر که از نو بودن خارج شود، آیا این یکنواختی، برآیندش خستگی نخواهد بود؟

آیا می‌شود تابلوهای یک کتاب‌فروشی با مغازه خوراک‌فروشی (اغذیه) یک‌سان باشد؟ سال دیگر سامان‌دهی امروز بهتر ارزیابی خواهد شد».

این جامعه شناس باور دارد در سامان‌دهی باید به پویایی شهر هم توجه داشت : « همواره نخستین دیدگاهی که از نظم در اندیشه ما پدید می‌آید، یک‌سان سازی همه چیز است. زیرا سرپرستی تنوع، کار بسیار سختی است.

  به‌سازی یکی از خواسته‌های ساده هر شهروندی است،ولی این خیابان به عنوان نمادنوگرایی در ایران باید بتواند پویایی خود را نگه‌دارد. زیرگذر شدن چهارراه ولی‌عصر خوبی‌هایی داشت. زیرا در زیرگذر پیوندهایی انجام می‌شود، ولی از سوی دیگر فضای بسیار خوبی در جلو تیاتر شهر را از دست داده ایم.

آن‌جا فضایی برای پدیداری پیوند و گفتمان بود. ولی به‌یک باره چیز پهن و درازی (عریض‌الطویلی) به نام مترو از زمین بیرون زد».

دکتر مریدی افزود : « که این‌ها بدی‌ها و خوبی‌های سرپرستی یک شهر است که باید مورد نقد جای گیرد. آیا نمی‌شد ایستگاه مترو کمی آن‌سوتر بود!  آن‌جا تنها جای فراخ منطقه بود که از دست داده ایم. باید این موضوعات کنترل و سرپرستی شود تا از دست‌رفته‌ها کم تر شود».

هموند هیات علمی دانشگاه هنر خیابان‌ها را میدانی برای ظهور دولت دانست : « به دید من باید کار به گونه‌ای انجام می‌گرفت که رویداد محورتر باشد. اکنون خیابان‌ها بیشتر میدانی برای ظهور دولت شده‌است. دولت با پلاکاردهایش، ریسه‌هایش، برنامه و مناسبت‌هایش حضور سر راستی (مستقیمی) در خیابان دارد. آیا مردم هم همان اندازه حضور سر راست دارند، آیا مردم سهمی از آن دارند، رویدادهای هنری سهمی در این خیابان دارند؟!».

او با بیان این پرسش که چه جوششی در پیاده‌رو خیابان انقلاب وجود دارد، گفت : «امروزه هیجان‌انگیزترین بخش این خیابان، تکدی‌گران خیابان هستند، آن‌ها در مردم احساسات ایجاد می‌کنند و انگار بخشی از خیابان شده‌اند.

شما اگر ساعت نُه شامگاه بدانجا بروید کسی را نمی‌بینید. البته تیاتر شهر به انگیزۀ کاربریش تا ده شب زنده است، ولی باقی شهر بیشتر به حالت مرده است.

گاهی باید از لبوفروشان کنار خیابان سپاس گذار بود که تا ساعت 12 شب چراغ شهر را زنده نگه‌می‌دارند. گاهی دست‌فروشان کتاب بیشتر از کتاب‌فروشی‌ها به شهر زندگی می‌بخشند و از این‌که گاهی کتاب‌های نایاب می‌فروشند هیجانی میان مردم پدید می‌آورند و به‌گونه‌ای رویداد خیابانی به‌شمار می‌آید».

وی پدیداری رویدادهای خیابانی را انگیزه‌ای تاثیرگذار برای گیرایی دانست و افزود : « زمانی سرکوچه ژاندارمری کمی پایین‌تر از دور میدان انقلاب پلاکارد زده‌بودند، این‌جا مکانی است که سه‌تَن شهید شده‌اند با این کار آن مکان که تنها برای گذر است، معنادار شده و افزون بر یادآوری گذر زمان، یک رویداد نیک را نشان می‌دهد.

ما در خیابانی راه می‌رویم که انسان‌های برجسته و فرهیخته‌ای راه رفته، فلان کتاب‌فروشی، کتاب خریده‌اند. در فرجام پدیداری رویداد مکان‌ها می‌تواند یک نوآوری خوبی باشد».

خیابان انقلاب یکی از خیابان‌های پررفت‌ وآمد است که نیاز به توجه بیشتری دارد و بهتر است به جای قراردادن مبلمان‌های ناپایدار و رنگ کردن درختان، هنگام رنگ کردن نرده‌ها به پاس‌داری و کاشت درختان بیشتر و پدیداری فضای سبز پرداخت. زیرا از یک سو کشورمان روز‎به‌روز به سوی گرمای جان‌کاه می‌رود و درختان می‌توانند افزون بر پالایش آب و هوا خنکای پیرامون خود را هم منجر شوند.

با توجه به ویژگی‌هایی که این خیابان دارد، می‌تواند به عنوان پیاده‌راه فرهنگی برنامه‌ریزی شود و پیامدهای فرهنگی همانند نمایش‌های خیابانی که از دیرباز در فرهنگ ایرانیان وجود داشته پررنگ‌تر شود. وجود هنرمندان خنیاگر و نگارگران می‌تواند چهره این بخش را دیگرگونه‌تر و گیرا سازد. خیابانی که به عنوان فرهنگی‌ترین و مدرن‌ترین مکان است باید بتواند جایگاه درستی را پیدا کند».






خانه رستم گیو که به کاربری آن پس از بازآرایی به پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری دیگرگون شده‌است

شیرینی فروشی فرانسه با بیش از نیم سده تجربه کاری





برای همه فروشگاه ها تابلوهای یکسان زده شده‌است

هنگام رنگ نرده‌های دانشگاه تهران درختان هم رنگ شده است


مبارزه درختان در شهر آهن و سیمان

در خیابانی که فضای سبز چندانی وجود ندارد این مبلمان چه معنایی می تواند داشته باشد؟




بخشی از میدان انقلاب پیش از سامان دهی

همان بنا پس از سامان دهی


بنایی که هنوز سامان دهی نشده و رو به ویرانی است



هنرمندانی که می توانند انگیزه‌ای برای پیوند بیشتر مردم با خیابان شوند



پس از ساعت 9 شب خیابان به بخش مرده شهر تبدیل می شود




*هَموند انجمن مهرگان و خبرنگار اَمرداد
 


1394/11/18
بازدید : 1891


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید