شنبه 21 مهر 1403
تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه گردشگری، بخش زیست بوم – مارال غلامی*
داستان منابع آب ایران و مدیریت آن همانند بخشهای وابسته به زیستبوم کشورمان به انگیزۀ مدیریت ناکارآمد بیشتر به نوش داروی پس از مرگ سهراب می ماند. مسالۀ افت نزولات آسمانی و مشکلات خشکسالی نیز به نبود مدیریت کارا در کشور نیز دامن زدهاست.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، سخنان بالا را مهرداد میرسنجری، استاد دانشگاه و پژوهشگر زیستبوم با موضوع دریاچه ارومیه میزند و او باور دارد برای درمان، دردش را به خود دریاچه وابگذاریم.
پس از گذشت سالها هنوز چارهای کارآمد برای خشک شدن دریاچه ارومیه یافت نشدهاست و روز به روز حال دریاچه پریشانتر میشود و به جای رنگ آبی آسمانی، رنگ سفید شورهزار از دور دست به چشم میخورد.
میرسنجری انگیزۀ کارکرد نادرست سرپرستان (مسوولان) برای حل دشواری دریاچه ارومیه در چند سال گذشته را چنین بیان میکند: «شوربختانه در سالهای گذشته تصمیمگیریهای شتابانۀ ناپایدار و وارون زیستبومی مانند جابهجایی آب رود اَرس یا دریای مازندران به دریاچه ارومیه پیامدهای بسیار بد زیستبومی میتواند داشته باشد». این پژوهشگر زیست بوم در دنبالۀ سخنانش افزود : «در زمان آغازین بحران دریاچه ارومیه، وزیر نیرو و فَرنشین (رییس) وقت سازمان حفاظت محیط زیست باور داشت، خشک شدن دریاچه به انگیزۀ خشکسالی است و من همان زمان طی یادداشتی با نگاره ای (عکسی) گرفته شده از ماهواره، دریاچه وان در 100 کیلومتری باختری دریاچه ارومیه را نشان دادم که بسیار پر آب و در کیفیت بالای محیطزیستی جای دارد».
او با بیان پرسشهایی در چرایی مرگ دریاچه پاسخ میدهد: « نخست باید دید چه رودهایی به دریاچه سرازیر و از کجا سرچشمه میگیرند. بالای هشتاد درسد (درصد) رودها از سوی کردستان به بخش جنوبی دریاچه وارد میشوند و زرینهرود، سیمینهرود پر آبترین و بزرگ ترین رودهایی هستند که در حوزۀ آبخیز دریاچه ارومیه به بخش جنوبی آن میریزند. شوربختانه به مانند بسیاری از منابع آبهای زیرزمینی، رودخانهها و کاریزهایی (قناتها) که در جای جای ایران وجود دارند با سرپرستی نادرست مورد بهرهبرداری شخصی جای میگیرد». او به کار گیری آب دریاچه برای کشاورزی را نادرست می داند و بدتر از آن نیز در کاربردکشاورزی هم نادرست بهرهبرداری میشود و این بهمعنای خطا بر روی یک خطای دیگر است. میرسنجری از کارکردهای ناردست آب در کشاورزی میگوید: «در بهترین شرایط راندمان بهرهبرداری از آب کشور در کشاوری نزدیک به 90درسد است و باید بگویم 80درسد این آب هم پِرت و تنها 20درسد از آن به بهرهبرداری میرسد. دهها سدی که بر روی دریاچه بسته شده و تبخیر آب اصلیترین عامل برای از میان رفتن آب دریاچه بوده است. ازمیان رفتن و پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی به انگیزۀ کَندن چاههای غیرمجاز و حتا مجاز عامل اصلی دیگری در نابودی اکوسیستم چندمیلیونساله که میتوانست به نسل آینده سپردهشود، ولی شوربختانه به مرگ زودرس دچار شدهاست. هماکنون سرمایهگذاریهای کلان چندمیلیارد تومانی بهنام پژوهشهای محیط زیستی در دریاچه ارومیه انجام میشود که تنها برای یک سری افراد خاصِ وابسته است تا بتوانند از این رانت بهره ببرند و تجربه نشان داده نه تنها هیچ بازدهی نداشته، بلکه پولهای چندمیلیاردی نیز به جیب زده شدهاست». این استادیار دانشگاه با آوردن نمونهای زنده در جهان که به درستی از آن بهره برده میشود، گفت : «نخستین دریاچه شور جهان به نام «دریای مرده» یا «بحرالمیت» در مرز میان اردن و اسراییل جای دارد. دومین دریاچه شور جهان نیز دریاچه ارومیه است. اسراییل و اردن از نخستین دریاچه شور جهان بالاترین بهرهبرداری پایدار محیط زیستی را دارند. آنان بهرهبرداری شخصی و سودجویی فردی را از افراد گرفته و به جای آن دولتهای این دو کشور ساحل دریاچه را ویژه گردشگرانی کردهاند که برای درمان به آن جا میروند. درحالی که دریاچه ارومیه در زمان زنده بودنش افزون بر اکوسیستم طبیعی و داشتن گونههای گیاهی و جانوری، توان لجندرمانی و نمک درمانی را داشت و ما از این داشتهها به هیچ روی بهره نبردیم».
او از بالاترین سودی که دو دولت باختری (غربی) و خاوری (شرقی) از دریای مرده میبرند اشاره کرده و گفت: «این دو دولت نمک را پس از فرآوری در بستهبندیهای زیبا به فروش میرسانند و جالب این که تا 28 دلار نرخگذاری کردهاند. برای بهره مندی گردشگران از لجنهای ساحل دریا افزون بر گرفتن ورودیه، آنها را در آوندهای (ظرفهای) کوچک به شکل پماد یا کرم میفروشند. این نشان میدهد کشورها تا چه اندازه به ارزآوری و درآمدهای گردشگری درمانی به ویژه در این بوم های (مناطق) بیمانند و یگانه جهانی باور دارند». او از بیبرنامگی سرپرستان در زمانی که دریاچه ارومیه زنده بود میگوید: «زمانی که دریاچه ارومیه زنده بود، برنامه مدونی برای جذب گردشگران و بهرهبرداری از نمکها و درآمدزایی مردم آن منطقه انجام نمیشد». این کارشناس محیطزیست در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که برخی باور دارند افزایش جمعیت انگیزۀ گسترش زمینهای کشاورزی برای بهدست آوردن فرآوردههای بیشتر کشاورزی است، ولی از سوی دیگر بینندۀ مدیریت نادرست در بهره برداری از محصولات هستیم. کدام باور درست است، گفت: «من چهار سال در هندوستان با جمعیت یکمیلیارد و دویست میلیونی زندگی کردهام در استان «ماراش» که من زندگی میکردم 100 میلیون جمعیت داشت. مردم این کشور گیاهخوار و بیشتر برنج میخوردند. اگر آنان روش ایران را می خواستند بهکار ببرند، به دید من سالها پیش کشورشان از هم پاشیده میشد. بالا بودن شمار جمعیت نمیتواند بهانهای برای بهرهبرداری نامناسب از زمین، منابع آب و کشاورزی باشد. ایران پتانسیل خوراکدهی برای 200 میلیون تَن را دارد، ولی به انگیزه های گوناگون از این توانایی ها به خوبی بهره نمی بریم». او با بیان اینکه درد و دل بسیار است از بهرهبرداری نامناسب در برداشت و پخش فرآوردههای کشاورزی و مصرف نادرست مردم گفت : «برداشت بد و پخش نامناسب آب و به کارگیری نادرست مردم از انگیزه های این نابسامانی میتواند باشد. توجه کنید در 20درسد تولیدی نان که در کشور دور ریز است هم مردم، هم نانوا و هم دولت دخالت دارند و بهجای ریشهکن کردن این مسایل به واردات کشاورزی رو میآوریم که فاجعه را بیش از پیش میکند.
شوربختانه اخلاق جامعه ما هم اخلاق درستی نیست در موضوع بهرهبرداری از منابع موجود کشور حتا گرانی بنزین هم کوچک ترین تاثیری در بهبود آلودگیها نداشته است. در کشور جمعیتی نزدیک به هشتاد میلیون روزی میان 80 تا 90 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود و این اندازه برابر با مصرف روزانه بنزین کشور یک میلیارد و سیسد میلیونی چین است. در حالی که حتا در دین اسلام اسراف کاری ناپسندانه است. نگاه نادرست میان مردم و نهادهای متولی انگیزۀ پدیداری این بحرانها شده است».
میرسنجری باور دارد اگر زیستبوم به حال خود رها شود خود درمان حال خود خواهد شد و افزود : « من بیست سال است در سازمانها و دانشگاههای وابسته به زیستبوم کوشا هستم. در این بیست سال به این نتیجه رسیدم اگر ما از محیط زیست دست بکشیم، دست به ترکیبش نزنیم و اگر دولت مردان از آرمانهای بلند پروازانهای که برای درآمدهای آنچنانی دست نگهدارند، اگر سدهای رودهای دریاچه ارومیه را برای چندسال باز کنند، هیچ بهرهبرداری برای زمینهای کشاورزی نشود یا محدود باشد و اجازه دهیم شرایط طبیعی دریاچه و رودخانههای جاری شده در درازای میلیونها سال، دنباله داشته باشد مطمین باشید به مانند گذشته خواهد شد».
این کُنشگر (فعال) زیست بوم یکی از تجربیات خود را چنین بیان میکند: «من در جنگلهای شمال پژوهشهای بسیاری انجام دادهام یکبار به چشم خود دیدم اتاق ماشین لندوری که در گوشهای رها شده بود و چون انسانی به آن دسترسی نداشت از درون ماشین درختی روییده بود.
بنابراین به دید من اگر طبیعت را به حال خود رها کنید و کاری به کارش نداشته باشید، بهترین حرکت است و آرام آرام طبیعت به شکل خود بازگردانده خواهد شد. اگر برای آن مشکلاتی ایجاد نکنیم خودش میداند که چگونه راهش را باز کند و به حالت آغازین خود باز می گردد».
*هَموَند (عضو) انجمن مهرگان – خبرنگار اَمرداد
©1400 تارنمای مهرگان | طراحی و توسعه توسط آرامش گستر