تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه ادبیات ، بخش چکامه
تازه ترین سرودۀ چکامه سُرای ملی – میهنی ایران با نام «ننگِ جنگ» پیش کش دوست داران فرهنگ و ادب ایران زمین شد. هما اَرژنگی سُرایندۀ این چکامه در یادداشتی کوتاه نوشته است، پیش کش به آن هایی که بیزار از جنگ و خون ریزی، شادی و مهر و رامش را برای جهان و جهانیان آرزو دارند.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، هما ارژنگی با دیدن نگاره ای از دختر 4 سالۀ جنگ زدۀ سوریه ای که در برابر دوربین خبرنگار برون مرزی (خارجی) دستش را به انگیزۀ ترس از اسلحه بالا گرفته بود، این چکامه را آفریده است. تاریخ این سروده دوازدهم مهر است و به گونۀ ویژه و نخستین بار در این تارنما گسترش می یابد.
،وای بر من، وای بر تو، وای، وای
گریه باید، گریه های های های
وای بر من، وای بر تو ، وایِ ما
همدلی ها، مرده در دنیای ما
مهربانی، خوار و بی معنا شده
گرگ بانی، پیشۀ دنیا شده
آنک تصویری که دارم رو به رو
می برد از آدمیت آبرو
کودکی بی خانمان و بی پدر،
دست ها را برده بالا روی سر
چشم هایش خانۀ فریاد ها
خسته از سنگینی بیداد ها
خط کشیده گریه بر سیمای او
زهر غم می بارد از آوای او
"رحم کن بر این یتیمِ در به در
من که تسلیمم ، مزن تیرم دگر"
وای بر من، وای بر تو، وای ،وای
گریه باید، گریه های، های های
شرمگینم از خود و از بودنم
در جهانی این چنین آسودنم
اشک ریزان، خیره بر چشمانِ او،
زیرِ لب این گونه دارم گفت و گو
"نازنینم، کودکی هایت چه شد؟
باغِ عطر آگینِ رویایت چه شد؟
جز هراس و غیرِ کابوسِ تفنگ
هست همره با تو رویایی قشنگ؟
هیچ خوابِ یک عروسک دیده ای؟
از درختی، سیبِ سرخی چیده ای؟
ای که شد چون روی من بختت سیاه
کودکی هایت به چنگِ غم تباه
در هجومِ گرگ خویانِ پلید
دیده ات جز مرگ و ویرانی چه دید؟!
اینک ای دردت به جانم گوش کن
اندکی آن ناله را خاموش کن
من ترا در قلب خود می پرورم
اشک هایت را به جانم می خرم
قصه های غصه ات را مو به مو
می زنم فریاد هردم کو به کو
می خروشم در حریمِ خفتگان
داد خواهی می کنم از مردمان
سر کنم چون موج های بی امان
بانگ بیداری به گوشِ این جهان
از دلِ خونین قلم گلگون کنم
تا دلِ نا مردمان را خون کنم