واکنش استادان زبان و ادب پارسی به برچیده شدن تندیس فردوسی

پنج شنبه 1 آذر 1403





واکنش استادان زبان و ادب پارسی به برچیده شدن تندیس فردوسی





تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه ادبیات- بخش شاهنامه

 

بیست و یک استاد برجستۀ زبان و ادب پارسی، شاهنامه پژوه ، استوره شناس و پژوهندگان تاریخ و فرهنگ ایران، در نامه ای به شهردار شهر سَلماس در آذربایجان، به برداشتن نام و تندیس فردوسی از میدان فردوسی این شهر اعتراض کرده و واکُنش نشان دادند. 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، این نامه را بدون پارسی نویسی و ویرایش در زیر می خوانید :

به نام خداوند جان و خرد


شهردار ارجمند شهر سلماس

جناب آقای دکتر محمد رحیمی 

با درود و ادب

بر پایۀ خبرها، در بیستم بهمن‌ ماه، تندیس فرزانۀ توس از میدانی به همین نام در شهر سلماس برداشته و به جایی نامعلوم برده شده و نام میدان «فردوسی» به میدان «انقلاب» دگرگون یافته است. از آن رو که رخدادها و دگرگونی‌های مهم شهری در این سطح می‌بایست با آگاهی و دستور شما و شورای اسلامی شهر باشد، و با توجه به پیامدهای ناگوار منطقه‌ای و ملی، نکته‌هایی چند را به آگاهی می‌رسانیم، به امید آن‌ که شنیده شود:

1. جایگاه ویژه و بلند فردوسی در فرهنگ و ادب ایران و جهان، زبانزد همۀ خاورشناسان بوده و هست و بسیاری از آنان، ایران‌ زمین را با نام چنین بزرگانی می‌شناسند و می‌ستایند. آوازۀ فردوسی در جهان به اندازه‌ای است که در چند شهر مهم کشورهای اروپایی، از جمله رُم پایتخت ایتالیا، میدان‌هایی به نام او و با تندیس‌هایی از پیکر او سال‌هاست که پا برجاست و مایۀ بسی شرمساری است که در ایران، سرزمین فردوسی، میدانی را از تندیس و نام او بزدایند. بی‌احترامی به فردوسی که سرآمدِ فرزانگان و شاعران ایران است، از دید همگان می‌تواند بزرگ‌ ترین خودزنی فرهنگی قلمداد شود که زیبندۀ شهر تاریخی سلماس و مسوولانش نیست.

2. فردوسی با سرودن «شاهنامه» سند یکپارچگی و هویت ملی تمام ایرانیان را ماندگار و جاودان ساخت و به نمادی برای پاسداری از هویت ایرانی و زبان ملی (پارسی) تبدیل شد. ازاین رو،هرگونه بی‌توجهی به این نماد تاریخی،دشمنی و رویارویی با هویت و یکپارچگی ایران، زبان پارسی و بهترین دستاویز برای جدایی‌خواهان و تجزیه‌ طلبان می‌تواند باشد.

3. قدرناشناسی و کوچک‌ انگاری هر یک از بزرگان تاریخ و ادب و فرهنگ ایرانی، از درون یا بیرونِ کشور، ازارج و اعتبارتک تک ایرانیان و غرور و خودباوری ملی ما خواهد کاست؛ در آن صورت چگونه می‌توان به ایستادگی در برابر دشمنان خارجی و تحریم‌ها و تهدیدها ادامه داد و امید داشت؟!

4. گذاشتن نام «انقلاب» به جای «فردوسی» شبهۀ رویارویی و ناساز بودن این دو را به ذهن می‌رساند که پی‌آمدی ضدامنیت ملی و بر خلافِ رویۀ نظام دارد. شاید طراحان چنین رخدادی در پیِ القای چنان اندیشه‌ای هم بوده باشند، که جز فرستادنِ پیام‌ِ همراهی به ایران‌ ستیزانِ پیرامون‌ ما پیامدی نخواهد داشت.

ما امضاء کنندگان و تایید کنندگان این نامه، در کنار آذربایجانی‌های ایران دوست و فرهیخته، خواستار بررسی و بازنگری خردمندانه و آینده‌ نگرانۀ این رخداد با رویکردِ مصلحت کلان کشور و ملاحظات امنیت ملی هستیم و از مسوولان می خواهیم ترتیبی اتخاذ فرمایند تا نام و تندیس فردوسی به میدانی که سال‌هاست آن‌ گونه شناخته شده، با احترام بازگردانده شود. حتا اگردرنظر داشته باشید که درمیدانی دیگر تندیس فردوسی را برپا کنید، به نظر می‌رسد چنین اقدامِ نسنجیده‌ و تندروانه‌ای به هیچ روی سزاوار و شایستۀ استان و شهرشما نیست؛ زیرا همین امردست‌ مایۀ تبلیغات جدایی‌خواهان قرارمی‌گیرد و درنظر ایرانیان میهن‌دوست، به عنوان پیشینه‌ای ناپسند و نکوهیده در کارنامه‌ تان به جای خواهد ماند.

با سپاس

دوستداران مردم و شهر سلماس، آذربایجان، ایران و ایران‌ زمین

داریوش آشوری، عبدالمجید ارفعی، حسن انوری، محمد جعفری‌قنواتی، سعید حمیدیان، ابوالفضل خطیبی، اصغردادبه، محمد دبیرسیاقی، تورج دریایی، جلیل دوستخواه، محمد تقی راشد محصل، علی رواقی، نورالدین زرین‌ کلک، روزبه زرین‌ کوب، جلال ستاری، قدمعلی سُرامی، میرجلال‌الدین کزازی، مهدی ماحوزی، جلال متینی، علیقلی محمودی‌ بختیاری و اکبر نحوی.

3/12/1393 خورشیدی 

رونوشت به:

ـ دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی، سردار علی شمخانی؛

ـ ریاست محترم جمهوری، دکتر حسن روحانی؛

ـ وزیر محترم کشور، دکتر رحمانی‌ فضلی؛

ـ ریاست محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دکتر غلامعلی حدادعادل؛

ـ استاندار محترم آذربایجان غربی، قربانعلی سعادت؛

ـ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، دکتر علی لاریجانی؛

ـ ریاست محترم شورای اسلامی شهر سلماس، رضا رجبی قره‌ قشلاقی؛

ـ و نمایندگان محترم آذربایجان غربی در مجلس شورای اسلامی.

 




1393/12/04
بازدید : 2405


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید