تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه میراث فرهنگی – سیاوُش آریا*
سنگ نگارۀ نویافتۀ ساسانی در موزۀ بریتانیا و شیوۀ قاچاق آن از کشور، این روزها به یکی از موضوع های مهم و داغ کشور تبدیل شده است. اما با وجود این که، کارشناسان موزۀ بریتانیا گزارش داده اَند که سنگ نگارۀ ساسانی از کوه بریده و جدا شده است، یک باستان شناس ایرانی با رَد آن، سنگ نگاره را وابسته (مربوط) به محوطه ای کاوش نشده، می داند که به گونۀ کَند و کاوهای غیرمجاز از دل خاک بیرون آمده و از کشور قاچاق شده است.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، سنگ نگاره ای ساسانی در سال 2016 میلادی برابر با 1394خورشیدی در فرودگاه استانستد لندن به گونۀ تصادفی، از بار یک هواپیمای مسافربری به دست می آید. به گفتۀ روزنامۀ گاردین، ماموران گشت مرزی بریتانیا به بسته بندی شلختۀ این شِی که اَندازه ای بیش از یک متر داشته، مشکوک شده و آن را ضبط می کنند و پس از بررسی های نخستین، این شِی را به موزۀ بریتانیا تحویل می دهند. موزۀ بریتانیا همان زمان (سال 1394خورشیدی) در رایانامه ای (ایمیل) موضوع را به آگاهی مدیر موزۀ ملی یا همان ایران باستان در تهران می رساند و آن ها، این سنگ نگاره را از آنِ ایران دانسته، ولی هیچ گونه آگاهی رسانی و روشنگری ای در رسانه ها اَنجام نداده و سکوت کرده تا این که، هفته گذشته روزنامۀ گاردین از رونمایی آن در موزۀ بریتانیا پرده برداشت و تازه دوست داران تاریخ و فرهنگ ایران، رسانه ها و حتا کارشناسان میراث فرهنگی و باستان شناسان از آن آگاهی یافته و شگفت زده شدند. همچنین این موضوع به یکی از خبرهای داغ رسانه ها در یک هفتۀ گذشته تبدیل شده است.
اما آنچه شایستۀ بررسی و نگاه ریزبینانۀ کارشناسان میراث فرهنگی و باستان شناسان ایرانی است، شیوۀ رُبودن و قاچاق آن است. به سخنی روشن تر، باید دانست که آیا آن گونه که کارشناسان موزۀ بریتانیا گزارش داده اَند، این سنگ نگارۀ ساسانی به راستی از کوه بُریده و جدا شده و همچنان بخشی از آن در کوهی در سرزمین پارس وجود دارد؟ بررسی های ریزبینانه و دقیق تر نشان می دهد که به هیچ روی، این سنگ نگارۀ ساسانی از کوهی جدا نشده است و بی گمان وابسته به یک محوطۀ باستان شناختی و معماری سازه ها و کاخ ها است.
سنگ نگارۀ نویافتۀ ساسانی، اصل است
اما یک باستان شناس ایرانی دربارۀ سنگ نگارۀ نویافتۀ ساسانی در موزۀ بریتانیا به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « در گام نخست باید بدانیم که این سنگ نگاره اصالت دارد و آن گونه که برخی از افراد باور دارند، تقلبی نیست. من از همان روزهای نخست که گزارش و نگاره های (تصاویر) سنگ نگارۀ ساسانی موزۀ بریتانیا در ایران با وجود کیفیت پایین پخش شد، بنا به اَنگیزه هایی آن را اصل دانسته و همچنان باورمند هستم که اصالت دارد».
علی رضا جعفری زند در دنبالۀ سخنانش به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « معماری ساسانی به ویژه در اَوایل دورۀ آن تا کمابیش سدۀ چهارم میلادی به شدت برگفته از هنر دورۀ هخامنشیان است. برای نمونه در کاوش های باستان شناسی که من در فیروزآباد اَنجام داده اَم به سرستون هایی همانند سرستون هایی که در میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) وجود دارد، برخورد کردیم که پیروی از هنر هخامنشیان است، همانند کاخِ تالار شورا در پارسه. سرستون ها نیز به گونۀ سر اِنسان و یا گاو پشت به پشت و همانند آن است.
اما باید دانست در پارسه (تخت جمشید) اگر درست بنگریم، برخی از دیوارنگاره ها همانند بر تخت نشستن پادشاه و اطرافیان و یا رژه هدیه آورندگان که به تصویر کشیده اَند، روی قالب سنگ تراشیده شده است. یعنی این ها در کنار هم معنا و مفهوم پیدا می کند. برای نمونه، اگر به نگاره های هدیه آورندگان در پلکان آپادانا بنگرید و بخواهید بخش هایی از آن ها را جدا کنید، این ها تک تک روی یک قالب سنگ تراشیده شده و یکپارچه نیست. با این پیشگفتار به معماری دورۀ ساسانی می پردازیم. ما در شهر باستانی بیشاپور کازرون در کاخی که منسوب به «والِریَن» است بر روی قالب سنگ های گوناگون نگارکَند (نقش برجسته) پیروزی شاهپوریکم بر والریَن تراشیده شده است. یعنی اگر این قالب سنگ ها را جدا جدا کنیم، مفهوم آن صحنه و منظره را نمی فهمیم. زیرا شخصیت های به نمایش در آمده در آن سنگ نگاره، جداگانه هستند. باز از همین نمونه سنگ نگاره ها، تکه ای از یک نگارکَند ساسانی در شهر اِستخر مَرودشت به دست آمده، که پایین تنۀ یک زن و به گمان فراوان ایزدبانو آناهیتا است که در موزۀ میراث جهانی پارسه نگهداری می شود و برجستگی قابل توجه ای دارد و روی یک قالب سنگ تراشیده شده است.
از همین روی، من باورمندم که بیشتر نگارکَندهای ساسانی برای جایگیری در بناها ساخته می شده است و این ها بر روی قالب سنگ در کنار یکدیگر جای می گرفتند. برای همین هم موزۀ بریتانیا در گزارش خود آورده است که، سنگ نگارۀ ساسانی از جایی بُریده و کَنده شده است، و هم اینک می توانیم به اَنگیزه های آن با نگرش به توضیحاتی که دادم، پِی برد. همچنین در این سنگ نگاره، فردی اَنگشت اِشاره دست راست را به نشان اِحترام و کُرنش در برابر فردی بالا برده که در سنت ساسانیان روایی (رواج) داشته است. و همین موضوع بیانگر آن است که، این سنگ نگاره به گونۀ منفرد و تک نبوده و بخشی از یک نگارۀ کامل تراست.
از سویی، در سنگ نگارۀ ساسانی نویافته در بخش پایین دو سوی پای شخص ایستاده، متوجه رد دو پایه ستون می شویم که این ستون ها به تاق گِردی در بالای سر شخص می اَنجامد. این نوع تصویرگری سابقه در هنر ساسانی دارد. چنانچه بر روی بشقاب های سیمین دورۀ ساسانی و تنگ های سیمین این دوره، چنین متیف هایی شناخته شده است. از همین روی، به گمان فراوان و به باور من، باید این سنگ نگاره بخشی از صحنه ای بزرگ تر بوده و جدا شده باشد که به گونۀ یک قالب سنگ و همان گونه که پیشتر توضیح دادم، بوده است و در پیوند با یک بنای ساختمانی و غیرمذهبی است. زیرا در بنای آتشکده ها در دورۀ ساسانی به هیچ روی از نقش اِنسان استفاده نمی کرده اَند. اما نه آن گونه که، موزۀ بریتانیا گزارش داده است و سنگ نگاره از کوهی جدا و بریده شده باشد که امکان چنین چیزی بسیار ضعیف یا ناشدنی است. ولی پشت سنگ نگاره بریده شده و از قالب اصلی جدا شده است. به گمان فراوان برای سبک شدن و جابه جایی و خروج از کشور پشت سنگ نگاره بریده شده است. از همین روی، سنگ نگاره به دو بخش تقسیم شده و آسیب دیده است.
در پایان این جُستار باید بگویم که، این سنگ نگارۀ ساسانی از جایی در کوه جدا نشده است، ولی بخشی از یک پازل بزرگ تر است که به تنهایی معنا و مفهومی ندارد و به همان روش که بیان شد و در دورۀ هخامنشیان هم داریم به گونۀ قالب سنگ بوده است».
سنگ نگارۀ ساسانی نویافته از محوطه ای کاوش نشده و غیرمجاز قاچاق شده است
این باستان شناس با گرایش دورۀ تاریخی در پاسخ به این پرسش که، سنگ نگارۀ ساسانی نویافته در پیوند با کدام محوطه و کاخ ساسانی می تواند باشد و آیا به نظر نمی رسد از بیشاپور کازرون به دست آمده باشد، گفت : « به دید من، این سنگ نگاره از یک محوطۀ کاوش نشده و ناشناخته و در کَند و کاوهای غیرمجاز سوداگران اَموال تاریخی و فرهنگی به دست آمده است و نمی تواند در پیوند با شهر بیشاپور باشد. همچنین به گمان من، این محوطه از سرزمین پارس است و این زنگ خطری بزرگ است برای میراث فرهنگی کشور که همواره به تاراج می رود».
تندیس بُرنزی شهبانوی ساسانی کِی و چگونه به موزۀ اَمیر قطر راه یافته است؟
در حالی مسولان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در برابر چگونگی و خارج شدن سنگ نگارۀ ساسانی به نمایش درآمده در موزۀ بریتانیا و با آگاهی از پیش و پس از هفت سال، همچنان سکوت پیشه کرده و از پاسخ گویی سَر باز می زنند که جعفری زند پرده از یک تاراج دیگر و رونمایی آن در کشور قطر خبر می دهد که مایۀ شگفتی و اَندوه فراوان است و بیانگر تاراج میراث فرهنگی کشور در غفلت جامعۀ علمی و باستان شناسی و کُنش گران میراث فرهنگی و مهم تر از همه، رسانه ها است و روشن نیست که چگونه چنین آثار بسیار اَرزشمندی و با این حجم و اَندازۀ بزرگ به آسودگی و سادگی از کشور خارج شده است. و بار دیگر زنگ خطری برای میراث فرهنگی و یادگارهای نیاکانی تکرارناپذیر و بی دفاع ایرانی به صدا در می آید و با شنیدن آن، آه از نهاد هر ایرانی نژاده و دلسوز و دوست دار تاریخ و فرهنگ ایرانی بلند می شود.
دکتر جعفری زند در بخش دیگری از سخنان خود با نگرش به غفلت وزارت میراث فرهنگی و مسولان آن در برابر تاراج یادمان های تاریخی و فرهنگی و بی توجهی به آثار تاریخی کشور گفت : « به تازگی تندیس بُرنزی شهبانوی ساسانی که به اَندازۀ اَندام یک اِنسان است و به گمان فراوان و براساس سنگ نگاره ها و سکه های موجود از این بانو، نگارۀ شهبانو شاهپوردختک،همسر بهرام دوم ساسانی را نشان می دهد که در موزۀ اَمیر قطر رونمایی شده است و هیچ کس از آن آگاهی ندارد و کسی هم دربارۀ آن چیزی نگفته و نمی گوید. به راستی تندیس به این بزرگی چگونه و از کجا به کشور قطر برده شده است؟ باید بدانید که موزۀ قطر پیشینه ای ندارد و بیشتر آثار به نمایش درآمده در آن، وابسته به کشور ایران است و با این کارها برای خود و مردم کشورش پیشینه و هویت و اصالت و شناسنامۀ فرهنگی و تاریخی درست می کند. جای بسیار اَفسوس و دریغ است که اثری به این اَرزشمندی و ناشناس از کشور در زمان و مکانی که نمی دانیم، خارج شده است. این درد بسیار بزرگی است برای فرهنگ کشور.
همچنین یک گردنبند هخامنشی بسیار اَرزشمند در موزۀ «میهُو»ی کیوتوی ژاپن که خودم از نزدیک دیده اَم، رونمایی شده است. من بسیار شگفت زده شدم که این گردنبند هخامنشی بسیار اَرزشمند و بی مانند (منحصربه فرد) در آن جا چه می کند؟
باید بدانید که این تنها بخش کوچکی از تاراج میراث فرهنگی تکرارناپذیر کشور است. سنگ گورهای اسلامی بسیار اَرزشمندی در کشور اِمارات وجود دارد که دارای نبشته های (کتیبه) قرآنی و نام اَفراد و نقش و نگارهای زیبایی همانند درخت سرو و غیره است که همگی از کشور ایران به یغما رفته است و کسی هم از چند و چون آن، آگاهی ندارد. کشور اِمارات برای سنگ گورها یک موزه - گورستان درست کرده و به نام خود ثبت کرده است! و در آن سنگ گورهایی وابسته به سده های سوم تا پنجم مَهی (قمری) وجود دارد تا دوره های معاصر اسلامی. پس باید پرسید سنگ گورهای به این بزرگی چگونه از کشور خارج می شود؟ و چرا کسی از آن ها آگاهی ندارد.
باید بدانید که دنبالۀ همین سنگ نگارۀ ساسانی نویافته بزودی سر از موزه های دیگر کشورها و به ویژه موزه های خصوصی درمی آورد و ما هم هیچ آگاهی و خبری از آن نخواهیم یافت».
تندیس بُرنزی موبد ساسانی، کَرتیر چگونه از کشور قاچاق شد؟
این باستان شناس که بسیار دردها در سینه دارد در دنبالۀ سخنانش به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « در دهۀ هفتاد در کُنگرۀ پارس شناسی در شیراز از نوشته ای دربارۀ تندیس موبد کَرتیر رونمایی شد که خود من در آن شرکت داشتم. یک نوشتار (مقاله) دربارۀ نیم تنۀ موبد کرتیر بود که در دست قاچاقچیان و در درون ایران بود که من پیگیر آن بودم و چندی است که آن تندیس بُرنزی نیز در موزۀ «میهُو» در ژاپن سر برآورده است! باید دانست موزۀ «میهو» یک موزۀ شخصی است. همچنین این تندیس تا اَوایل دهۀ هشتاد که من آگاهی دارم در ایران بود و در دست قاچاقچیان دست به دست، می شد و به یکبارگی سر از موزۀ خصوصی در آورده است. به راستی این اَشیای تاریخیِ به این بزرگی چگونه و از سوی چه کس یا کسانی و از کدام محوطه ها یا موزه ها از کشور خارج شده اَند. از سویی، تندیس نیم تنۀ کَرتیر بسیار اَرزشمند و یگانه و بی همتا است و بی گمان از سرزمین پارس رُبوده و خارج شده است».
جعفری زند در پایان سخنان و درد دل های خود باز به سنگ نگارۀ ساسانی نویافته، می پردازد و به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « اگر این سنگ نگاره در کاوش های باستان شناسی به دست می آمد، بی اَندازه بر دانش ما می اَفزود و داده های ما را بالا می برد و کمک بزرگی برای شناخت فرهنگ و تاریخ ایران بود. اما با قاچاق آن در محوطه های ناشناخته، تنها سی درسد (درصد) از آن داده ها را به دست می آوریم و همچنان هفتاد درسد آن نامفهوم و گُنگ است. همچنین این سنگ نگاره به تنهایی معنا و مفهومی ندارد و از اَرزش تاریخی آن کاسته خواهد شد. اثری که از زیر خاک و غیرمجاز بیرون می آید، هویت خود را از دست داده و دیگر بار معنایی نخواهد داشت».
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، هم اینک زنگ خطر برای میراث فرهنگی کشور به صدا درآمده است و سکوت جامعۀ علمی و دانشگاهی و به ویژه باستان شناسی کشور جایز نیست و مسولان میراث فرهنگی و دیگر نهادهای مسول باید پاسخ گو باشند و شفاف و آشکار با مردم و اَفکارهمگانی (عمومی) سخن بگویند.
سنگ نگاره ساسانی نویافته در موزۀ بریتانیا
بخش پایین تنه نگارکند ساسانی و دو نیم ستون کمرنگ که در نگاره نمایان است
محل قرارگیری موزه بریتانیا با رنگ سرخ،جایی که سنگ نگاره ساسانی به نمایش در آمده است
تندیس برنزی شهبانوی ساسانی چگونه و از کجای ایران خارج شده است؟
تندیس شهبانو شاهپوردُختک، همسر بهرام دوم در موزه امیرقطر چه می کند؟
تندیس نیم تنه موبد ساسانی کرتیر که از کشور قاچاق شده است و مسولان سکوت پیشه کرده اند در همه این سال ها
*پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی – خبرنگار آزاد – راهنمای گردشگری – کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم – دبیر اَنجمن مهرگان