تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه گردشگری – حمیدرضا سُروری*
دژ گلکنده در ناحیۀ دکن در ایالت تلنگانا و بیرون از شهر حیدرآباد در کشور هندوستان جای دارد. دژ گلکنده سالها پایگاه و جایگاه اصلی دودمان قطبشاهی (1687-1512میلادی) به شمار میرفت تا این که در سال1687میلادی به دست اورنگزیب گورکانی افتاد و به دنبال آن دودمان قطبشاهیان فروپاشید.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کار ساخت دژ گلکنده شاید به هنگام پایان فرمانروایی دودمان کاکاتیا (1323-1158میلادی) یا شاید اَندکی پس از فروپاشی این دودمان و به دنبال کوشش برای به دست آوردن قلمروهای تازه آغاز شده است (Sardar,2011:47) .در ادامه دودمان بهمنیان منطقهای را که دژ گلکنده در آن بنا شده است را در اختیار خود گرفتند و در پایان سدۀ پانزدهم میلادی، پادشاه بهمنی، قلی قطبالملک از ایرانیان مهاجر به دکن را به عنوان فرماندار ناحیۀ تلنگانا برگزید.
قلی قطبالملک از مریدان شاه نعیمالدین نعمتالله یزدی بود (Shakeb,2017:24). بیشتر سازههای بیرون و درون دژ طی دورۀ فرمانروایی قطبشاهیان بنا شدهاند و هر پادشاه قطبشاهی بنایی را به مجموعه افزوده است. دژ از سه محدودۀ به هم پیوسته و در همان حال جدا تشکیل شده است. این سه محدوده در برگیرنده : بالا حصار(دژ بلند)، دژ خارجی و دژ تازه. البته در این میان دژ تازه (Naya Qila) در سال 1724میلادی به هنگام آغاز فرمانروایی دودمان آصفجاهی (نظامحیدرآباد) به مجموعه افزوده شده است (Michell&Philon,2017:328).
دستهای از بناها درون دیوار بالاحصار جای دارند و در بردارندۀ چندین سازۀ درباری میشوند. درحالی که دژ خارجی دارای مسجدها، مغازهها و ساختمانهای اقامتگاهی مردم است که به هنگام گسترش شهر بنا شدهاند. دو مسجد در این بخش وجود دارد همراه با باغ و کوشکهای شاهی. پیرامون دژ بناهای گوناگون دیگری نیز وجود دارد از جمله آرامگاهها، کاروانسراها و چند مسجد دیگر. برای ساخت دیوارهای دژ گلکنده از بلوکهای سنگی بزرگ و کوچک از سنگ گرانیت بهره برده که بدون ملات به هم چفت شدهاند. در بخشهایی کوشیده شده دیوارهای دستساز را کنار قطعه سنگهای بزرگ و طبیعی قرار دهند و به این شکل توان دفاعی دژ را بیشتر کنند. دژ دارای 9 دروازه است. فاتح دروازه و بهمنی دروازه در جنوب، بودلی دروازه و مکه دروازه در غرب، پاتانچرو و بانجرا دروازه در شمال، جمالی و موتی دروازه در شرق. دروازۀ نایا قلعه نیز میان جمالی و موتی دروازه جای دارد. برجهای دیدهبانی نیز زیاد هستند. از پرآوازه ترین آن ها میتوان به برج مستان، برج ذوالفقار، برج مانجو و برج نظام اشاره کرد. در برابر ورودی امروزی دژ، جایی که رانندگان ریکشا در آنجا مسافران را پیاده میکنند دو تاق قرینه دیده میشود که به حبشی کمان، نامدار هستند. به نظر میرسد برای گرامیداشت سرداران آفریقایی (اتیوپیایی) قطبشاهیان به این نام، پرآوازه شدهاند. روی حبشی کمان گچبری به شکل شیر در حال چیره شدن بر فیل، شیر در حال چیره شدن بر گاو، فرشتۀ بالدار، ماهی و شهباز (عقاب) نقش شده است. سیستم حکومتی و ساختار اداری قطبشاهیان را میتوان نسخۀ المثنی ایرانی دانست. ساختار سیاسی و اداری و اصطلاحاتی که در این ساختار به کار میرفت همه در فضایی ایرانی نفس میکشیدند. زبان پارسی، زبان اداری، رسمی و دیوانی قطبشاهیان بود و در حیدرآباد بسیار ریشه داشت و تا نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم به شکل رسمی مورد استفاده قرار میگرفت. مراسم درباری بر پایه و مبنای آنچه که در ایران باستان رایج بود، بنا شده بود و پوشاک پادشاهان و درباریان همانند پوشاک صفویان بود (Nayeem,2006:39).
گچبری با نقش شیر در حال چیره شدن بر یک گاو روی حبشی کمان نیز به پیروی از نقشمایههای دورۀ هخامنشی ایجاد شده است و به نظر میرسد کوشش شده است نقشمایههای ایران باستان کپی شود. این دیدگاه با توجه به آشنایی قطبشاهیان با ایران و مهاجرت پایهگذار این دودمان از همدان به هند و پیوندهای بسیار نزدیک آنان با ایران دورۀ صفوی بسیار تقویت میشود. پس از ورود به دژ، توپ جنگی هلندی با نشان ویژۀ شرکت هند شرقی هلند (VOC) جلب توجه میکند. پس از گذر از دروازۀ بالاحصار که دارای تزئینات گچبری با نقشمایههای طاووس و شیر است گرمابۀ شاهی جای دارد و میتوان آن را نمونۀ کوچک ترگرمابهای دانست که در مجموعۀ آرامگاهی شاهان قطبشاهی نیز وجود دارد. مجموعۀ آرامگاهی قطبشاهیان نزدیک دژ گلکنده است و هر دو دارای، گرمابههایی ایرانی هستند که با شکل و ساختاری ایرانی بنا شدهاند. در گرمابۀ دژ گلکنده سکوی چند ضلعی مرکز گرمابه که برای نشستن، خوابیدن و مشت و مال دادن مردم مورد استفاده قرار میگرفته است شکسته شده و بسیار آسیب دیده است. بیشتر بازدیدکنندگان بالاحصار در سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی افرادی با درجهها و منصبهای بالا در دربار بودند. یکی از بازدیدکنندگان دژ گلکنده در سدۀ شانزدهم میلادی رفیعالدین شیرازی است که در آن هنگام در دربار عادلشاهیان خدمت میکرد. وی به اقامتگاه شاهی، کارگاههای خوشنویسان و کاتبان و محوطهای که برای نگهداری از جامگانها مورد استفاده قرار میگرفت اشاره کرده است (Ibid:72-73).
پس از گذر از ورودی بالاحصار توپ انگلیسی که تاریخ 1873میلادی روی آن نوشته شده به چشم میخورد.
در سدۀ شانزدهم میلادی دیواری نامنظم و بیضی شکل که کمابیش پنج متر درازا داشت در پیرامون محدودۀ استقرار، بنا شد. میان دیوار خارجی و دیوار داخلی خیابانی بود که بازار درون آن جای داشت. دارای مسجد، سازههای مسکونی و مغازه بود. طرح کلی کوشکها و بناهای درون دژ بیانگر و نمودار سنت شهرنشینی ایرانی است (Michell&Zebrowski,1999:47).
درسدۀ هفدهم میلادی گلکنده بازار الماس مشهوری بود و سرزمین الماس نام داشت. بر اساس نبشته ای (کتیبه) از خیراتخان در نزدیکی فاتح دروازه بازار الماس وجود داشته است. و با توجه به رونق بازرگانی الماس این بازار کافی نبوده و از این رو بازار دیگری درون دژ گلکنده در سال 1668م/1079ه. در نزدیکی هیرا مسجد ساخته میشود. مهم ترین معدنهای الماس در بخشهای پایین دست رودهای کریشنا و گوداواری جای داشتند که بخشهایی از قلمرو قطبشاهیان بودند. مدتی تجارت الماس در گلکنده دست هلندیها افتاد تا این که در سال 1623میلادی شاه قطبشاهی خود تجارت الماس را به دست گرفت. بسیاری از ماجراجویان و عاشقان الماس و سنگهای قیمتی از ایران، فرانسه، هلند، پرتغال و ارمنستان به گلکنده سفر کردند. تاورنیه فرانسوی، جهانگرد و تاجر الماس از وجود چندین معدن الماس خبر میدهد. وی در سالهای 1657،1651،1639،1638 میلادی از گلکنده بازدید کرد و الماس امید را خرید و به لویی چهاردهم فروخت. امروزه این الماس در نیویورک است. نامدارترین الماسهای گلکنده برای ما ایرانیان کوه نور، دریای نور، تاج ماه و نورالعین هستند. کوه نور چندین بار دست به دست شده و امروزه در انگلستان است. از دریای نور، تاج ماه، نورالعین و یکی دو الماس دیگر در موزۀ جواهرات ملی ایران نگهداری میشود. فتحعلیشاه نام خود را بر بخشی از الماس دریای نور افزوده و در تورهای اروپایی ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه بخشی از تاج شاهان قاجار بود (Nayeem,2006:236-245).
از دیگر بخشهای دژ میتوان به اسلحهخانه اشاره کرد. محمد قاسم هندوشاه استرآبادی به این موضوع اشاره میکند که محمدشاه بهمنی در سال ۱۳۶۶میلادی بر آن بوده که دژ ادونی را تسخیر کند و از این روی، کارخانه آتشبازی درست کرده، سلاحی که پیش از آن در دکن مورد استفاده قرار نگرفته بود. سلطان محمدشاه بهمنی انجام این کار را به مقربخان ولد صفدرخان سیستانی محول کرده و جمع رومیان و فرنگیان که ملازم موکب منصور بودند تابع مقربخان شده، توپ خانه بزرگ ترتیب یافت. در پایان سده چهاردهم و ابتدای سدۀ پانزدهم میلادی استفاده از توپ بسیار باب شد و نقش بسیار پررنگی در جنگها بازی کرد (هندوشاه استرآبادی،1388: 275).
اسلحهخانۀ دژ گلکنده محل نگهداری اسلحهها و مهمات ارتش قطبشاهی بوده است. قطبشاهیان دارای دسته سواره و پیاده در ارتش خود بودند و در ساخت سلاح از ایران دورۀ صفوی و دودمان عثمانی، پرتِغالیها، هلندیها و فرانسویها بسیار تأثیر گرفتند. دستههای شترسوار و فیلسوار داشتند و در نام نهادن شمشیرهای خود به اصل و منشاء آن ها توجه میکردند. شمشیرهای سبک اروپایی را فرنگی مینامیدند و شمشیرهای ایرانی را با عنوان عباسی میشناختند .(Nayeem,2006:294-295)
چند توپ جنگی از دورۀ اورنگزیب در دژ گلکنده وجود دارد و شمار بسیار بیشتری از دورۀ آصفجاهی (نظام حیدرآباد).
روی توپهای دورۀ آصفجاهی نوشتۀ (سرکار نواب میرنظامعلیخان بهادر) به خوبی دیده میشود. روی یکی از توپهای دورۀ اورنگزیب چنین نوشته شده است:
ابوالمظفر محیالدین محمد اورنگزیب عالمگیر، بهادر پادشاه غازی(جنگجو)
هذا عمل محمدعلی عرب، توپ قلعهگشای.
دور دهانۀ توپ هم چنین آمده است: هرکه آمد (آید) به جهان اهل فنا خواهد بود- آنکه پاینده و باقیست خدا خواهد بود. آثار پاو بالا بوزن جهانگیری که در واقع اشاره به میزان مفرغ و آهن به کار رفته در توپ است. آثار پاو بالا بوزن شاهجهانی هم روی برخی دیگر از توپهای اورنگزیب آمده است.
انبارخانۀ دژ گلکنده به دست خیراتخان ایرانی بنا شده است و در سنگنبشتهای که کنار انبارخانه وجود دارد چنین آمده است:
در عهد دولت پادشاه جمجاه- ملایک سپاه سلطان عبدالله- قطبشاه بسعی بنده درگاه خیراتخان- این انبارخانه باتمام رسید- بتاریخ شهر رجب المرجب سنه1052ه.
روی انبارخانه نیز مسجد ساخته شده به دست عبدالله قطبشاه دیده میشود. نکتۀ جالب توجه در آن نمایش نقشمایه عَلم است که پیشتر همانندش را در مسجد دژ گاندیکُتا و بنای پادشاهی عاشورخانه دیدیم و نمایانگر و بیانگر باور به آیین تشیع شاهان قطبشاهی است. سیستم آبرسانی دژ گلکنده نیز بسیار جالب توجه است و به خوبی دانش مهندسی ایرانی در چگونگی انتقال آب در این دژ نیز به کار رفته است. از تنبوشههای سفالی گوناگون به خوبی استفاده شده و درون دژ چندین استخر که محل ذخیرۀ آب بودند، وجود دارد.
در بالاترین جایگاه دژ نیز سازهای نامدار به بارادری یا دربار حال وجود دارد که در واقع شاهنشین یا کوشکی بود که به گونۀ متداول در باغ یا روی تپه و دژ ساخته میشد. به گونۀ کلی در جایی بنا میشد که بر زمینهای اطراف چیره باشد و دارای چشمانداز بود. بارادری به معنی دوازده درگاه است و نمونههای زیادی از آن را در دورۀ فرمانروایی گورکانیان در شمال هندوستان و البته دژ دولتآباد در ناحیۀ دکن داریم. بارادری دژ گلکنده نیز در بالاترین نقطۀ دژ و چیره بر زمینهای اطراف بنا شده است.
تاقچهها و تاقهای زینتی درون کوشکشاهی بالاحصار دژ نیز بر مبنای طرح و الگوی ایرانی بنا شده است و نمونههای آن را در دورۀ صفوی نیز داریم. در بخشی از دژ میتوانیم بقایای چوبهایی که در ساختارهای معماری مورد استفاده قرارگرفتهاند را ببینیم. و این موضوع یادآور بهره از چوب در یکی از آرامگاههای بهمنی در نزدیکی اشتور بیدر است و البته در کوشک منظرصباح در احمدنگر از دورۀ نظامشاهی نیز استفاده از چوب را در ساختار معماری سراغ داریم. نقشمایههای جانوری در بخش دیگری از دژ درون محدودۀ بالاحصار به شکل گچبری نمایش داده شدهاند و جالب این که نقشمایۀ شیر روی گچ در این بخش بسیار به آنچه پیشتر در فیروزآباد نزدیک گلبرگه از دورۀ بهمنیان و تفرجگاه کُماتگی از دورۀ عادلشاهیان در نزدیکی بیجاپور دیدیم همانند است.
با توجه به ارزش و شکوه دژ گلکنده تردیدی وجود ندارد که در سالهای آینده، بینندۀ به ثبت جهانی رسیدن این یادمان فرهنگی و تاریخی شکوهمند در سازمان یونسکو باشیم.
کتابنامه :
محمد قاسم هندوشاه استرآبادی،1388. تاریخ فرشته،از بابر تا عادلشاهیان،تألیف: تصحیح،تعلیق، توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران (جلد دوم)، چاپ اول، ص275.
Michell, George& Helen, Philon.2018. Islamic Architecture of Deccan India. Deccan Heritage Foundation. Acc Art Books. Printed in China.
Michelle,George&Zebrowski,Mark,2008,Architecture and Art of the Deccan Sultanates,The New Cambridge History of India I:7,Cammbridge University Press.
Nayeem,Muhammad Abdul .2006. The Heritage of the Qutbshahis of Golconda and Hyderabad. Hyderabad Publishers.
Sardar, Marika,2011. “The Early Foundations of Golconda and the Rise of Fortifications in the Fourteenth-Century Deccan”
South Asian Studies, volume 27: 1, 25 — 50. Online publication date: 22 March 2011, URL:http://dx.doi.org/10.1080/02
666030.2011.554267.
Shakeb,M.Z.A. 2017. Relations of Golconda with Iran, Diplomacy,Ideas, and Commerce. 1518-1687.Primus Books, Delhi.
بارادری دژ
بارادری
اسلحه خانه دژ گلکنده
اسلحه خانه دژ
انبارخانه خیرات خان ایرانی با کتیبه پارسی
کتیبه پارسی خیرات خان ایرانی کنار انبار خیرات خان
تلاش کرده اند از سنگ های طبیعی بهترین بهره را ببرند
توپ آصف جاهی (سرکار نواب میر نظام علی خان بهادر)
توپ انگلیسی با تاریخ 1873 میلادی
توپ اورنگ زیب
گرمابه ایرانی دژ
سکوی چند ضلعی درون گرمابه دژ گلکنده که قابل مقایسه با سکوی گرمابه مجموعه آرامگاهی شاهان قطب شاهی است هرچند شکسته شده
مسجد عبدالله قطب شاه که روی انبارخانه ساخته شده به دست خیرات خان ایرانی بنا شده است
مسجد عبدالله قطب شاه
نقاره خانه و یکی از مسجدهای دژ
نشان شرکت هند شرقی هلند روی توپی که درون دژ گلکنده است،
نقش چیرگی شیر بر گاو روی حبشی کمان
نقشمایه های گچ بری شده روی حبشی کمان
هرکه آید به جهان اهل فنا خواهد بود آنکه پاینده و باقی است خدا خواهد بود
ورودی بالاحصار
نگینه باغ
همانندی زیادی بین این تاقچه های زینتی با آنچه که در دوره صفوی داریم را به خوبی می توانیم ببینیم
نقشمایه علم تشیع روی مسجد عبدالله قطب شاه
یکی از دروازه های دژ گلکنده
نگاره ها از حمید رضا سُروری است
*کارشناسی اَرشد باستان شناسی – دانشجوی دکترای هندشناسی