آشنایی با دژ پرتغالی «چائول» در هندوستان

پنج شنبه 1 آذر 1403





آشنایی با دژ پرتغالی «چائول» در هندوستان



 

 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه گردشگری حمیدرضا سُروری*

 

حضور پرتغالی‌ها در هندوستان به دو سال پایانی سدۀ پانزدهم میلادی و ابتدای سدۀ شانزدهم میلادی بر می‌گردد (Pearson,2008:5). پرتغالی‌ها در کرانه‌های هندوستان، دژهای استواری را بنا کرده که بر دریاها مشرف بودند و از کشتی‌های آنان پاسداری می‌کردند. کشتی‌هایی که پرتغالی‌ها با آن‌ها، نیروهای نظامی، بازرگانان و دسته‌های مذهبی را جا به جا می‌کردند.

 

از ویژگی‌ها و سازه‌های مشترک درون دژها می‌توان به دیوارها و سنگربندی‌های نظامی آنان، باروهای (برج‌ها) دیده‌بانی، کلیساهای کوچک درون دژ و فانوس‌های دریایی که همچون میل و نشانۀ راهنما کار می‌کردند، اشاره کرد. دژهای پرتغالی‌ها با توجه به جایگاه قرارگیری خود و مسلط بودن بر پهنه‌های آبی، نقش بندرهایی را بازی می‌کردند که کالاها و مسافران را سوار و پیاده می‌نمودند. از همین دژها بود که اسب‌های ایرانی و ظر‌ف‌های آبی و سپید چینی بارگیری می‌شد. برده‌های سیاه خاور(شرق) آفریقا نیز از جمله افرادی بودند که از کلنی‌ها و مستعمره‌های پرتغال در آفریقا به هند و دیگر نقطه‌ها فرستاده می‌شدند تا به عنوان کارگر یا نیروی نظامی تحت امر پرتغالی‌ها مورد استفاده قرار گیرند. در واقع، پرتغالی‌ها نخستین اروپاییانی بودند که برده‌داری را آغاز کردند. هرچند که، برده‌داری و فروش برده‌ها در اقیانوس هند در جایگاه سنجش با اقیانوس اطلس در اندازه و گنجایشی بسیار کوچک‌تر صورت می‌ گرفت. سنگ‌های زینتی دَکن و اَدویه‌های هندی نیز از جمله کالاهایی بودند که بارگیری شده و به اروپا، خاوردور، دریای پارس (خلیج‌ پارس) و دیگر نقطه‌ها فرستاده می‎‌شدند. درون دژها بناهایی برای زندگی سربازان نگاهبان دژ ساخته می‌شد. بسیاری از دژهای پرتغالی در هند در پایان سدۀ هیجدهم و ابتدای سدۀ نوزدهم میلادی ترک و کنار گذاشته شده و یا به دست هلندی‌ها و انگلیسی‌ها افتادند.

در سده‌های شانزدهم و هفدهم میلادی بندرهای دکن و گُجرات نقشی اساسی را در بازرگانی بردوش داشتند. در این میان، چائول (Chaul) و دابل (Dabul) مرکزهایی بودند که از طریق آن‌ها فلفل، نارگیل، وسیله‌های ساخته شده از چوب و... صادر می‌گردید و اسب و پارچه وارد می‌شد. در واقع، تجارتی چند ملیتی در این بندرها در جریان بود. تجارتی میان بومیان هندی، مسیحیان سوری، عرب‌ها، ایرانیان، چینی‌ها، پرتغالی‌ها و دیگر اروپاییان.

در این میان، دژهای پرتغالی درکرانه‌های خاور آفریقا، دریای پارس، هند و آسیای جنوبی و جنوب‌شرقی و ماکائو در چین مرکزهای این بازرگانی و ارتباط تجاری به شمار می آمدند. حضور پرتغالی‌ها در برخی از این جایگاه‌ها بسیار پررنگ و گسترده و در برخی دیگر بسیار کمرنگ و کم جمعیت بوده و در منطقه‌هایی که حضوری گسترده نداشتند، می کوشیدند با استخدام افراد بومی و استفاده از آفریقایی‌های سیاه پوست حضور کمرنگ خود را جبران کنند. حضور آنان در برخی از منطقه‌ها همانند گوا، دمان و دیو در هندوستان دگرگونی گسترده‌ای را در ساختار فرهنگی و مذهبی منطقه ایجاد کرد و در برخی منطقه‌ها همانند کرانه‌های عمان، هرمز و قشم در ایران به تغییر فرهنگی و مذهبی منجر نشده است. هرچند که، زمان مدت حضور پرتغالی‌ها در دریای پارس (خلیج‌فارس) در جایگاه سنجش با  بودن آن ها در هند بسیار کوتاه بوده است و همین باشندگی اشان در هند نیز از میانه‌های سدۀ هفدهم میلادی از سوی دودمان هندو و بومی ماراتا و دیگر قدرت‌های اروپایی همانند هلندی‌ها و انگلیسی‌ها به چالش کشیده شد و رفته‌رفته بسیاری از محل‌هایی که به دست آورده بودند را از دست دادند (Kanekar,2015:8-20).

به گونۀ کلی معماری دژهای پرتغالی در هندوستان بر این مبنا بود که بر صخره‌های بلند در دهانۀ دریا و به گونۀ معمول جایی بنا می شدند که بر آب‌های پیرامونی بیشترین چیرگی و چشم‌انداز را داشته باشند. ساختار و معماری کلی دژ «چائول» بر مبنای معماری نامدار به مانئولین (Manueline) بنا شده است. شیوه ای بر مبنا و روش معماری متأخر گوتیک پرتغالی که در سدۀ شانزدهم میلادی در دورۀ نوزایی (رنسانس) و دورۀ اکتشاف‌ها رایج بوده است. دژهای پرتغالی‌ها با طرح و روشی اروپایی با دیوارهای بلند و برج‌هایی گرد یا مربع شکل درگوشه‌های دژ بنا گردیدند.

 پرتغالی‌ها با به کار گرفتن توپ‌های جنگی پرقدرت کوشیدند توان تهاجمی و دفاعی دژها را بالا ببرند. درون دژها مخزن آب وجود داشت که بسیار مهم و اساسی بود. نقش این آب انبارها و مخزن‌های آب به گونۀ طبیعی به هنگام یورش دشمن و هنگامی که دژ محاصره می‌شد، افزایش می‌یافت (Ibid:18-20).

 

بازشناسی دژ چائول

 

کرانۀ کُنکان (Konkan) در ناحیۀ ریگارد (Raigard) نزدیک مومبای یا بمبئی و20 کیلومتری علی باغ (Alibaug) در ایالت ماهاراشترا در کرانه‌های باختری (غربی) هندوستان منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا برای گردشگرانی است که از مومبای و شهرهای پیرامونی برای سپری کردن تعطیلات خود به آن روی می‌آورند و بیشتر آنان نیز نمی‌دانند که «چائول» در روزگار باستان بندری پرجنب و جوش و مهم بوده است. دژ چائول در روداندا (Revdanda) و 100کیلومتری جنوب مومبای جای دارد. کهن‌ترین اشاره به چائول را می‌توانیم در نبشته های (کتیبه‌ها) غارهای بودایی کانهری (Kanheri) در نزدیکی مومبای بیابیم. نبشته‌هایی به دبیرۀ (خط) سانسکریت که اهمیت و جایگاه چائول را در سده‌های یکم و دوم پیش از میلاد به ما باز می‌گویند. دژ چائول در سدۀ ششم میلادی به وسیلۀ بازرگان و روحانی یونانی به نام (Cosmas Indicopleustes) مورد بازدید قرارگرفته است. او از چائول با نام سیبٌر (Sibor) و به عنوان مرکزی بازرگانی میان کالیان (Kalyan) و بندرهای مالابار (Malabar) نام می‌برد. در نوشته‌های (Hiuen Tsang) گردشگر چینی از دژ چائول با نام (Chimolo) نام برده شده است. پس از چند سده وقفه دوباره نام چائول در نوشته‌های جغرافی دانان و جهانگردان دورۀ اسلامی دیده می‌شود.

به نظر می‌رسد دژ چائول در سدۀ یازدهم میلادی در دست حاکمانی بومی و هندو بوده است. دودمان های بومی (Yadavas) و (Deogiri) تا ابتدای سدۀ چهاردهم میلادی چائول را در اختیار داشتند. دژ چائول در ابتدای سدۀ چهاردهم میلادی به دست علاءالدین خلجی افتاد و در ادامه بهمنیان آن را گرفتند. هر چند که، بهمنیان بیشتر از بندرهای گوا و دابل (Dabhol) بهره بردند تا این‌که بخواهند به چائول بپردازند. نیکیتین (Nikitin) جهانگرد روسی در سال 1470 میلادی به دژ چائول رفته و به رونق بازرگانی در این ناحیه اشاره کرده است (Dalal,2019).

چائول در سال‌های واپسینِ (آخر) سدۀ پانزدهم میلادی به دست نظام‌شاهیان افتاد. نظام‌شاهیان چندین بنا را در چائول ساختند؛ از جمله یک مسجد، گرمابه و کاروان‌سرا را در چائول بنا کردند. نظام‌شاهیان در ادامه و با آمدن پرتغالی‌ها کوشیدند که با آنان از در صلح وارد شوند و مدتی نیز با آرامش در چائول به تجارت خود ادامه دادند. هر چند که در ادامه نظام‌شاهیان با پرتغالی‌ها وارد جنگ شدند. فرماندۀ پرتغالی به نام دِ آلمیدا (Dom Lourenco de Almeida). در سال 1505 میلادی به چائول یورش بُرد. نظام‌شاهیان در ادامه از حاکم بومی دیو(Diu) در گجرات، زامورین (zamorin) در کالیکوت (Calicut)، عادل‌شاهیان در بیجاپور، شاه مملوک در مصر و ونیزی‌ها درخواست کمک کردند و دوباره در سال 1508میلادی با پرتغالی‌ها درگیر شدند. محمد‌ قاسم هندوشاه اِسترآبادی نیز به جنگ‌های میان پرتغالی‌ها و نظام‌شاهیان اشاره کرده است ( استرآبادی،1393: 482-478).

پرتغالی‌ها با فرستادن کشتی‌های تازه دوباره بر منطقه چیره شده و اجازه پیدا کردند به بازرگانی بپردازند. دوراتِ باربوسا (Durate Barbosa) پرتغالی در سال 1514 میلادی از رونق تجارت در چائول و ارتباط بازرگانی آن با دیگر مرکزهای تجاری در هند از جمله با گجرات و مالابار و همچنین دریای پارس  نوشته است. یکی از نشانه‌های بازرگانی با دریای ‌پارس ضرب مفتولی است از نقرۀ خالص (و در مواردی طلا) که در چائول ضرب شده است. این مفتول به شکل قلابِ از میانه تا شده، ساخته می‌شد. ریخت آن چیزی همانند موچین‌های امروزی ست که زنان برای برداشتن موهای زائد استفاده می‌کنند. به این مفتول فلزی لاری (Larin) می‌گفتند (Seshan,2019:41).

خاستگاه این مفتول فلزی که نقش سکه را بازی می‌کرده در شهر لار از استان پارس ایران بوده است و در هرمز و همین طور در بیجاپور هند، پایتخت عادل‌شاهیان مورد استفاده قرار می‌گرفته است (Nayeem,2008:320-322).

پرتغالی‌ها در سال 1516میلادی کارخانۀ کوچکی را در چائول ساختند. هرچند که به هنگام درگیری با عادل‌شاهیان از میان رفت و دوباره در سال 1521میلادی کارخانۀ دیگری جای آن ساخته شد (Seshan,2019:42).

پرتغالی‌ها به هنگام فرمانروایی برهان نظام‌شاه یکم در سال 1521 میلادی اجازه پیدا کردند در چائول برای خود دژ بسازند. دژ پرتغالی‌ها امروزه در بخش پایینی چائول و در محدوده‌ای است که از آن با نام رواداندا (Revadanda) نام برده می‌شود. دژ چائول چند مرحلۀ ساختمانی را در خود دیده است. دو دروازۀ اصلی دارد، یکی دروازۀ زمینی یا (Porta de Terra) در شمال و دیگری دروازۀ دریایی یا (Porta do Mar) در جنوب. در بخشی از این دروازه سنگ‌نبشته‌ای به زبان پرتغالی وجود داشته است که در آن به این موضوع اشاره شده است که دیوار آن در دورۀ فرماندهی ژوآئو دِ توبار ولاسکو (Joăo de Thobar Velasco) در سال 1636میلادی  بنا گردیده است. روی تاق اصلی دروازۀ زمینی، نشان‌ها و نمادهای پادشاهی پرتغال در دو ردیف به نمایش درآمده‌اند. در بالا یک چلیپا (صلیب) به نمایش درآمده و در پایین آن کرۀ زمین دیده می‌شود که در سمت چپ بیننده است. نماد پادشاهی کشور پرتغال در میان و در سمت راست تیردانی با سه تیر به چشم می‌خورد. کنار تاق اصلی دژ نیز سنگ نبشته ای (کتیبه‌) دیده می‌شود که به زبان پرتغالی نبشته شده و به این موضوع اشاره دارد که بخش هایی از دژ در سال 1577میلادی ساخته شده است. هنگامی که الکسادر دِ سوزا فرییِر (Alixadre D Sousa freire) فرماندۀ دژ بوده است. روی این سنگ‌نبشته درون قابی دایره‌ای شکل نیز جمله‌ای به لاتین نوشته شده است :((Prayer Ave Maria Gratia Plena)).

 حریم این بخش از دژ چائول به هیچ شکلی رعایت نشده است. نگارنده به هنگام بازدید در سپتامبر2019 میلادی از چائول خانۀ تازه سازی را دید که درست کنار تاق این بخش چسبیده به تاق بدون هیچ فاصله‌ای ساخته شده بود! بخشی نیز از سنگ‌ نقش‌دار لبۀ بالایی تاق روی زمین افتاده و به حال خود رها شده بود.

در نزدیکی ورودی شمالی دژ بخش هایی از کلیسای آگوستین دیده می‌شود که در سال 1587میلادی ساخته شده است. در(Porta de Terra) نیز نزدیک برج و باروی دژ، برجی شش اَشکوبه (طبقه) همانند برج‌های دیده‌بانی به چشم می‌خورد که می‌توان از آن به عنوان مهم ترین ویژگی دژ یاد کرد. برج در واقع، بخشی از صومعۀ فرانسیسکن به نام سانتا باربارا (Santa Barbara) است. سانتا باربارا همانند یک میل راهنما یا فانوس دریایی هم عمل می‌کرده و پیش از سال 1564میلادی پایه‌ریزی گردیده و دوباره در سال 1570میلادی بازسازی شده است. چندین و چند توپ جنگی در پیرامون برج دیده می‌شود که البته هیچ کدام از آن ها نوشته یا نشان خاصی ندارند. دو سنگ گور نیز در همین بخش به چشم می‌خورد. روی یکی از سنگ گورها تاریخ 1576میلادی را می‌توان دید. اَفزون بر این صومعه، کلیسای دومینیکن نیز در بخش دیگری از دژ ساخته شده است. کلیسای (Nossa Senhora de Guadalupe) در سال 1569میلادی ساخته شده و میان سال‌های 1580 تا 1590میلادی نیز بازسازی شده است. پس از کاهش توان پرتغالی‌ها، نیروهای بومی ماراتا کنترل دژ چائول را در دست گرفتند و در سال 1818میلادی نیز بریتانیایی‌ها بر دژ مسلط شدند و تا هنگام استقلال هند در سال 1947میلادی در اختیار بریتانیایی‌ها بود. نکتۀ جالب توجه در این میان، آن است که پرتغالی‌ها 14سال پس از این‌که انگلیسی‌ها، هندوستان را ترک کردند، هنوز بخش هایی هرچند کوچک از هند (گوا، دمان و دیو) را تا دسامبر1961میلادی در اختیار خود داشتند و درهمین سال بود که مجبور به ترک این منطقه‌ها شدند (سروری،1394).

 وضعیت حفاظتی دژ بسیار نامناسب و ناراحت کننده است. بازدید از دژ و قدم زدن در آن حس وحال ناب و غریبی به بازدید کننده می‌دهد. رویش گیاهان در هر سو و سکوت دژ که به گونۀ معمول بازدیدکننده‌ای هم ندارد، بسیارگیرا و فراموش نشدنی است. همچنین بخش‌های گوناگون دژ نیازمند مرمت است.

 

 

سنگ قبر با تاریخ 1576

دروازۀ زمینی

Porta de Terra

نشان ها و نمادهای پرتغالی بالای تاق دروازۀ زمینی دژ

نبشتۀ لاتین دروازۀ زمینی

سنگ نبشتۀ پرتغالی دروازۀ زمینی دژ

مفتول نامدار به لاری (عادل شاهی) که به عنوان سکه به کار می رفته است

توپ های چیده شده کنار صومعۀ سانتا باربارا

سانتا باربارا

 

 

نگاره ها از حمیدرضا سُروری است

 

 

 

 

 

 

 

 

سرچشمه‌ها :

محمد قاسم هندوشاه استرآبادی.1393. تاریخ فرشته،از عادل‌شاهیان تا برید‌شاهیان، تألیف: تصحیح،تعلیق، توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران،(جلد سوم)، چاپ اول.صص482-478.

سروری،حمیدرضا. دوشنبه30 آذر1394. سالگرد پایان استعمار پرتغال درهندوستان، در خبرگزاری سینا. آخرین دسترسی14اسفند1400، http://sinapress.ir/news/print/25311.

Dalal,Kurush.2019. “Chaul: Maharashtra’s Medieval Port”, in livehistoryindia.com. Accessed 5 March 2022. https://www.livehistoryindia.com/story/places/chaul-konkans-great-historical-port.

Kanekar,Amita.2015. Portuguese sea forts Goa with Chaul, Korlai and Vasai. Jaico Publishing House,Mumbai,pp.8-20&92-101.

Nayeem,M.A.2008. The Heritage of The Adilshahis of Bijapur.Hyderabad Publishers,pp.320-322.

Pearson,M.N.2008. The Portuguese in India. The new Cambridge History of India I. Cambridge University Press,p.5.

Seshan, Radhika.2019. “The Port City of Chaul.” in Journal of Indian Ocean World Studies,3.pp. 38-52.

Sohoni,Pushkar.2018. The Architecture of a Deccan Sultanate: Courtly Practice and Royal Authority in Late Medieval  India London: I.B. Tauris,pp.78-83.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*کارشناسی اَرشد باستان شناسی دانشجوی دکترای هندشناسی



دوشنبه 8 فروردین 1401
بازدید : 581


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید