تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه تاریخ– حمیدرضا سُروری*
قطبشاهیان یکی از پادشاهیهای مسلمان دَکن بودند که آیین تشیع را به عنوان آیین رسمی اعلام کردند. نیای بزرگ دودمان قطبشاهی، سلطان قلی همدانی پایهگذار این دودمان است. او از ایران به هندوستان مهاجرت کرد و همراه عمویش اللهقلی به دربار و پایتخت دوم بهمنیان یعنی شهر بیدر رسید. سلطان قلی پسر اویسقلی بود. تبار وی به تیرهای از قبیلههای ترکمن قراقویونلو یا صاحبان گوسفندان سیاه میرسید (Minorsky,1955:50).
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، محمدقلی در آغاز در دربار محمدسوم بهمنی (1482-1463میلادی) سرگرم بود و فرماندار ناحیه «تلنگانا» شد و در ادامه با ناتوان شدن دودمان بهمنی به سال 1512میلادی اعلام استقلال کرد و دودمان قطبشاهی را پایهریزی کرد. سلطان قلی پس از استقلال، آیین تشیع را رواج داد و در این کارحتا به این موضوع اشاره کرد که نیاکانش از دورۀ حکومت سلطان یعقوب، شیعه بودهاند و خاندانش پیرو مذهب دوازده امامی بوده است (Hollister,1953:121).
رسمی شدن آیین تشیع به وسیلۀ سه پادشاهی در ناحیۀ دکن هند (حیدرآباد، بیجاپور و اَحمدنگر) و همچنین دودمان صفوی در ایران در ابتدای سدۀ شانزدهم میلادی سبب نزدیکی سیاسی و برقراری پیوندهای فرهنگی و تاریخی میان آنان شد. از همین روی، برای نخستین بار در هندوستان حاکمان مسلمان بر اساس مسلک به دو بخش تقسیم شدند، بخش بزرگ تر که به وسیلۀ حاکمان سنی یعنی گورکانیان در شمال هند اداره میشد و سه پادشاهی در دَکن که تحت تسلط فرمانروایان شیعه بود. سه پادشاهی شیعه هم پیمان شاهان صفوی شدند و نام شاهان صفوی را در خطبهها پیش از نام خود قرار دادند. بنابراین روابط میان ایران با قطبشاهیان در حیدرآباد، نظامشاهیان در اَحمدنگر و عادلشاهیان در بیجاپور در زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی گستردهتر شد. هرچند که، حضور ایرانیان در هند پیش از این سه پادشاهی هم، بسیار چشمگیر بود، ولی پس از آن مهاجرت ایرانیان به شبه قاره و به ویژه فلات دکن بیشتر شد. حتا ایرانیانی که در دربار صفوی صاحب پست های کلیدی بودند نیز به هند مهاجرت کردند. در این میان، بیش تر وزیران حکومت قطبشاهی همین ایرانیان مهاجر بودند. قطبشاهیان بسیار خوش بخت بودند که مدیران لایقی همانند نکنامخان، میرمحمد مؤمن استرآبادی و... داشتند که به شکل مؤثر و کارآمدی در دستگاه سیاسی و دیوانسالاری حکومت قطبشاهی مشغول بودند (Naqvi,2003:90).
ایرانیان با آرتش وارد دکن نشدند تا آن را تصرف کنند، آن ها در چندین موج مهاجرت وارد دکن شدند و آن جا را خانۀ خود میدانستند. آن ها در دکن نقش کشورگشایان فرهنگی را بازی نکردند، بلکه در نتیجۀ تبادل فرهنگی نفوذ فرهنگی عمیقی از خود برجای گذاشتند.
یکی از نشانههای رِخنۀ (نفوذ) هنر معماری ایران در پادشاهی قطبشاهی را میتوان در جنوبیترین بخشی دنبال کرد که در سال 1652میلادی به قلمرو قطبشاهیان افزوده شد. این ناحیه در ایالت کارناتاکا جای دارد و به نظر میرسد اَفزون بر این که استقرارگاه مهمی از دورۀ قطبشاهی در آن جای داشته، نقش کاروانسرا را برای استراحت مسافران بازی میکرده است و بخشی از شبکۀ بازرگانی قطبشاهیان بوده است. گاندیکُتا (Gandikota) در ناحیۀ کاداپا (Kadapa) در جنوب هندوستان جای دارد و نزدیک ترین ایستگاه راهآهن به گاندیکُتا ایستگاه مُدانورو (Muddanuru) است که در26 کیلومتری آن قرار دارد و نزدیک ترین شهر به آن جمالاماداگو (Jammalamadugu) است. منطقۀ نام برده در تاریخ این ناحیه از هندوستان جایگاه ارزندهای داشته و طی دورۀ فرمانروایی دودمان ویجایانگر (Vijayanagara) مسکونی بوده و با توجه به ساختار طبیعی خود دژی رسوخ ناپذیر به شمار میآمده است. از گاندیکُتا با عنوان «گرندکنیون» هندوستان نام برده میشود. درهای ژرف که با توجه به ساختار طبیعی آن، موقعیت مناسبی را برای دفاع در برابر یورش بیگانگان ایجاد میکرده است (سروری:1396).
محوطۀ نزدیک تنگه نیز دارای چند نیایشگاه و ساختارهای معماری از دورۀ چیرگی دودمان ویجایانگر بر این ناحیه است. سپس قطبشاهیان موفق به تصرف آن شدند و در ادامه به دست اورنگزیب گورکانی افتاد و پس از آن به بخشی از قلمرو حیدرعلی از شاهان مسلمان میسور افزوده شد و در سال 1791میلادی بریتانیایی ها آن را به تصرف خود درآوردند.
از سازههای معماری دورۀ قطبشاهی در گاندیکُتا میتوان به حصار و دروازۀ ورودی آن اشاره کرد که از نظر شکل ظاهری با بالاحصار، دروازۀ ورودی دژ گلکنده در حیدرآباد همانندی بسیاری دارد. هرچند که، دروازۀ ورودی گاندیکُتا در مقام سنجش با بالاحصار دژ گلکنده در اندازههای بسیار کوچک تری بنا شده است.
کاروانسرا - مسجد قطب شاهی «گاندیکتا» در هندوستان
کاروانسرا- مسجد و انباری موجود در محوطۀ گاندیکُتا کنار یک دیگر بنا شدهاند. در آغاز کاروانسرا با حجرههای گوناگون به چشم میخورد و در ادامه مسجد دورۀ قطبشاهی با ویژگی های معماری این دوره بنا شده است. حوض کمابیش بزرگی جلوی مسجد به چشم میخورد و چهار سوی آن نیز حجرههای کاروانسرا خودنمایی میکنند. همچنین از انباری کنار مسجد نیز با عنوان محل ذخیره و نگهداری آذوقه بهره میبردند. مسجد گاندیکُتا روی سکوی کمابیش بلندی بنا شده است و با بالا رفتن از چهار پله به آن میرسیم، نما و ساختار مسجد، گچبریها و شکل و ساختار مهراب (محراب) آن بر اساس سبک و الگوی رایج قطبشاهی بنا شده است و با نمونههای دیگر دورۀ قطبشاهی از جمله تُلی (Toli) مسجد و چهارمنار حیدرآباد بسیار همانند است. نکتۀ جالب اینکه، نقش عَلم قطبشاهی در گاندیکُتا به شکل گچبری به کار رفته است. به شکل سر دو اژدهای دهان باز با آتشی بر دهان، نقش عَلم را به شکل کار با چوب و دیوارنگاره در بنای پادشاهی عاشورخانه در حیدرآباد داریم و در برخی دیگر از بناهای قطبشاهی همانند چهارمنار حیدرآباد نیز به شکل گچبری به کار رفته است. در چندین گنجینه و مجموعۀ خصوصی نیز عَلم هایی فلزی و سنگی دیده میشود. ساخت شهر حیدرآباد به شدت تحت تأثیر معماری صفویان و ساختار کلی شهر اِسپهان (اصفهان) در ایران بود و از حیدرآباد با عنوان اصفهان نو نام برده میشد. حیدرآباد دارای چهاربازار گسترده با چهارتاقهای بلند بود و در بیرون این بازارها نیز گرمابه و بناهای عمومی قرار داشت. وجود کاروانسرا در گاندیکُتا و شباهت ظاهری آن با کاروانسراهای دورۀ صفوی را هم میتوان بر همان مبنای رخنۀ هنر معماری ایرانی تصور کرد. دست کم سه کاروانسرای دیگر از دورۀ قطبشاهی را میشناسیم، یکی شیخپت (Sheikhpet) در نزدیکی حیدرآباد و دیگری حیاط نگر (Hayatnagar) در مرز خاوری (شرقی) حیدرآباد است. شیخپت دارای اتاقهایی است در ردیفی بلند که در دو اَشکوب بنا شدهاند و حیاط نگر چهاردیواری مستطیل شکلی به شمار میرود که اطراف یک میدان مرکزی بنا شده است (Simpkins,2010:328).
نمونۀ سوم، مسجد- کاروانسرای میان مشک (Miyan Mishk) است با ساختاری متفاوت که درون شهر حیدرآباد و نزدیک پل پٌرانا (Purana Pul) جای دارد. در واقع، میتوان آن را نمونهای از کاروانسراهای درون شهری تصور کرد که البته در ابعاد و اندازههای بس کوچک تر از نمونههای بیرون شهری بنا شده است. میان مشک دارای حجرههایی کوچک اطراف حوض مرکزی و مسجدی است که همانند مسجد گاندیکُتا کنار حجرهها بنا شده و نبشته های (کتیبهها) پارسی جالبی هم دارد. البته شکل و ساختار حجرهها و به گونۀ کلی نمای کلی مسجد میان مشک به دلیل ساخت و سازهای بعدی بسیار آسیب دیده است و نمای دورۀ قطبشاهی مسجد - کاروانسرا را به سختی میتوان تجسم کرد. به هرحال، این سه نمونه را میتوان در کنار نمونۀ مسجد - کاروانسرای گاندیکٌتا جای داد. نمونههایی که با توجه به پیوندهای سیاسی و فرهنگی نزدیک میان قطبشاهیان و صفویان به شدت از هنر معماری ایران و ساختار کاروانسراهای دورۀ صفوی الهام گرفتهاند.

نقشه دژ گاندیکتا همراه با انباری و بخشی از کاروانسرا

نمای خارجی کاروانسرای گاندیکتا

نمای درونی حجره های کاروانسرا

حوض و کاروانسرای گاندیکتا

حیاط کاروانسرای گاندیکتا

کاروانسرا و انباری گاندیکتا

مسجد گاندیکتا

مسجد گاندیکتا همراه با علم که به شکل گچ بری به نمایش درآمده است

مهراب مسجد گاندیکتا

دروازه ورودی گاندیکتا که بسیار به بالاحصار دژ گلکنده شبیه است

حجره های مسجد - کاروانسرای میان مشک

علم به شکل گچ بری در بنای چهار منار حیدرآباد

علم به شکل دیوارنگاره در بنای پادشاهی عاشورخانۀ حیدرآباد

علم چوبی کار شده در بنای پادشاهی عاشورخانه حیدرآباد

مسجد - کاروانسرای میان مشک

گرند کنیون گاندیکتا درجنوب هندوستان
نگاره ها از حمیدرضا سُروری است
سرچشمهها :
سروری، حمیدرضا. گاندیکٌتا گرندکنیون هندوستان، پایگاه خبری تحلیلی 55آنلاین(https://www.55online.news بخش-گوناگون-19/50913-گاندیکتا-گرندکنیون- هندوستان). شنبه 5 اسفند1396.
Hollister,John.1953.The Shi’a of India.London,Luzac,p.121.
به پارسی ترجمه شده است: هالیستر، جان نورمن. 1373، تشیع در هند، ترجمه آذرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
Minorsky,Vladimir.1955.“The Qara Qoyunlu and the Qutb Shahs”,in the Bulletin of the Oriental&African Studies.vol.17,No.1.London, pp.50-73.
Naqvi,Sadiq.2003.The Iranian Afaquies contribution to the Qutb Shahi and Adil Shahi kingdoms , Hyderabad,p.90.
Simpkins, Robert Alan, 2010.“ Road networks and trade routes in the Golconda kingdom(AD 1818-16870)”. In South Asian Archaeology 2007, Volume II: Historic Periods’ Proceedings of the 19th Meeting of the European Association of South Asian Archaeology in Ravenna, Italy, July2007 Volume II. Ed by: Callieri, Pierfrancesco& Colliva, Luca. Printed in England by CMP (UK) Ltd.pp.327-336.
*کارشناسی اَرشد باستان شناسی – دانشجوی دکترای هندشناسی