به داد «قصرِ اَبونصرِ» شیراز برسید

جمعه 7 اردیبهشت 1403





به داد «قصرِ اَبونصرِ» شیراز برسید



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه میراث فرهنگی – سیاوُش آریا*

 

حریم درجه یک کاخ – دژ باستانی نامدار به قصراَبونَصر در شهرستان شیراز با پروانۀ (مجوز) ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و از سوی شهرداری، مورد دست اَندازی های گسترده قرار گرفته و بنا است در آینده ای نزدیک در کنار این یادگار ملی ارزشمند بوستان (پارک) محلی ساخته شود! با این همه، کُنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی به ساخت و سازها ایراد گرفته و خواستار توقف آن شده اَند، ولی تا کنون اعتراض ها رَه به جایی نبرده است. 

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاخ – دژ باستانی نامدار به قَصراَبونَصر که نخستین یادگار ملیِ ثبتی شهرستان شیراز و استان پارس با شمارۀ 13 بوده و در سال 1310خورشیدی به ثبت ملی رسیده است، روزهای سخت و دشواری را پشت سر می گذارد. کَند و کاوهای غیرمجاز سودجویان اَموال فرهنگی و تاریخی در عَرصه و حریم محوطۀ باستانی قصراَبونصر شیراز در سال های گذشته، تنها یکی از دشواری های پیش روی این یادگار ارزشمند ملی است که آسیب های بسیار فراوانی را به آن وارد کرده است. یادگاری نویسی ها با رنگ از سوی برخی از افراد بومی نابخرد و فرومایه بر روی دیواره های دفاعی و سنگی این کاخ – دژ باستانی در جای جای آن، از دیگر چالش هایی است که قصراَبونصر همواره با آن رو به رو بوده و همچنان دنباله دارد که نشانۀ فقر فرهنگی و نبود پالایش فرهنگ و مهم تر از همه، نبود آموزش در میان تودۀ مردم است که امروزه به یکی از بزرگ ترین دشواری های یادمان های تاریخی و فرهنگی در کشور تبدیل شده است. این در حالی است که، آن افراد فرومایه تنها در دو سه دقیقه با رنگ بر روی آثار تاریخی و فرهنگی، نشانه هایی از نابخردی و بی فرهنگی خود را به ثبت می رسانند، ولی پاک سازی و تمیز کردن آن، جدا از هزینه های هنگفتی که بر روی دست وزارت میراث فرهنگی می گذارد، هفته ها و گاهی ماه ها و در چندین مرحله باید صورت  گیرد و بسیار زمان بَر خواهد بود.

ریختن زباله و پسماندهای خانگی و ساختمانی افراد بومی بر روی محوطه و درون عَرصۀ قصراَبونَصر از دیگر دشواری های پیش روی این یادگار ارزشمند ملی است که چندین سالی است به یکی از چالش های مهم آن تبدیل شده و صحنۀ زشت و زننده ای را به نمایش گذاشته است و همچنان دنباله دارد. مسوولان میراث فرهنگی شهرستان شیراز و شهرداری و مدیریت شهری نیز، تنها بیننده و نظاره گر این داستان هستند و تا کنون هیچ  گونه کوششی برای جمع آوری زباله و پسماندها انجام نداده و هرکدام توپ را به زمین دیگری می اَندازد و از وظیفۀ خویش سَر باز زده که جای اَفسوس و دریغ دارد. حتا با وجود فنس کشی در بخش ورودی این محوطۀ تاریخی در سال گذشته از سوی ادارۀ کل میراث فرهنگی، همچنان زباله و پسماندها خودنمایی می کند. این در حالی است که، شهرداری با همکاری ادارۀ میراث فرهنگی می تواند با نصب تابلو هُشدار، موضوع را به مردم بومی گوشزد و یادآوری کرده و مانع ریختن اَنبوه پسماند و زباله های خانگی شده تا هم به یادگارهای تاریخی و ملی، اَرجی نهاده شود و هم چهرۀ زشتی که برجای مانده، پاک شده تا اَندک بازدیدکنندگان و گردشگران نیز، اراده و تمایلی برای دیدن این یادمان ملی و با ارزش را داشته باشند.

 

تجاوز به حریم درجه یک قصراَبونَصر با مجوز میراث فرهنگی!

 

اما بی گمان بدترین دشواری این روزهای قصراَبونَصر را باید ساخت و ساز در حریم درجه یک و چسبیده به عَرصۀ آن دانست که شوربختانه با پروانۀ (مجوز) خود ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان در سال های گذشته صورت گرفته است که جای بسی شگفتی و پرسش های بی شماری دارد و روشن نیست که بر چه پایه و اساسی، این اقدام نسنجیده و نادرست رخ داده است. بررسی های نگارنده و شواهد و سندهای موجود، نشان از آن دارد که مدیرکل پیشین ادارۀ میراث فرهنگی استان با ساخت و ساز در حریم درجه یک قصراَبونصر بدون در نظر گرفتن قانون های میراث فرهنگی که آشکار و شفاف است و به روشنی ساخت و ساز در حریم آثار تاریخی و فرهنگی را ممنوع کرده و درکتاب مجموعه قوانین و مقررات میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز به آن اشارۀ مستقیم شده است، موافقت کرده است که این اَمر تخلف به شمار می آید و وی باید در این زمینه پاسخ گو باشد. همچنین باید دانست که شهرداری شیراز در نامه ای که در دی ماه 1398خورشیدی برای مدیرکل میراث فرهنگی استان فرستاده است، آشکارا درخواست انجام مرحلۀ دوم عملیات محوطه سازی، بهسازی مسیر آبرو و کف سازی و اجرای تاسیسات برقی و مکانیکی را کرده و از فروردین ماه سال 1400 خورشیدی عملیات عمرانی آغاز شده است. از سویی، بنا به گفته های کارشناسان میراث فرهنگی و بررسی های میدانی نگارنده، بنا است در آینده در حریم درجه یک و چسبیده به عَرصۀ قصراَبونصر بوستان بومی (پارک محلی) یا به گفته ای بوستان حاشیه ای ساخته شود. باید دانست که ساخت یک بوستان حاشیه ای نیازمند تاسیساتی همانند دستشویی، نمازخانه، وسایل ورزشی و سرگرمی، بوفه و دیگر تجهیزات مورد نیاز است که اَفزون بر زیر پا گذاشتن قانون های میراث فرهنگی، بی گمان در آینده ای نه چندان دور آسیب هایی را به محوطۀ تاریخی قصراَبونصر خواهد زد و به یکی از بزرگ ترین چالش های آینده تبدیل خواهد شد. از همین روی و به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی، بهتر است تا ساخت و سازها بیشتر نشده و در مرحلۀ کف سازی بوده و هزینه های هنگفت و بیش تری خرج نشده، از دنبالۀ کار پیمان کار پیشگیری کرد. همچنین کارشناسان میراث فرهنگی، موضوع چشم اَنداز یا همان دید بصری محوطۀ باستانی قصراَبونصر را مطرح کرده و خواستار توقف پروژه و ساخت و سازها شده اَند. موضوعی که به نظر نمی رسد مسوولان پیشین میراث فرهنگی استان به آن توجهی کرده باشند.

 

قصراَبونصر، نیازمند کاوش های باستان شناسی است، نگذارید در آن ساخت و ساز شود

 

اما آنچه که کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی را از ساخت و سازها در حریم درجه یک قصراَبونصر شیراز نگران کرده است، موضوع کاوش های باستان شناسی در این محوطۀ تاریخی است. زیرا کاوش های باستان شناختی در این یادگار تاریخی به سال های بسیار دور و در سال های 1310 تا 1312خورشیدی (1931 تا 1933 میلادی) از سوی دانشگاه شیکاگو و موزۀ متروپولیتن نیویورک انجام شده است و نیازمند چندین فصل کاوش است تا هم آثار پنهان و برجای مانده از این کاخ – دژ باستانی از دل زمین بیرون آید و هم عرصه و حریم درست و واقعی آن روشن شود. زیرا به باور بیشتر باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی، بخشی از محوطۀ باستانی قصراَبونصر، امروزه زیر خانه هایی قرار گرفته است که در یکی دو دهۀ گذشته و بدون ضابطه و با تخلف بر روی محوطه، برپا شده است. به سخنی روشن تر، باید عرصه و حریم قصراَبونصر را بسیار گسترده تر از آنچه امروزه نمایان است، دانست. همچنین ساخت و سازهای کنونی بی گمان به لایه های باستان شناسانۀ محوطۀ قصراَبونصر آسیب جدی خواهد زد. یکی دیگر از دشواری های پیش روی این پروژۀ ساخت و ساز، نبود حضور یک کارشناس باستان شناسی است. زیرا در هنگام عملیات و کَند و کاوها و پِی کَنی های کارگران، بی گمان به مواردی برخورد خواهد شد که تنها حضور یک کارشناس باستان شناسی می تواند راه گشا باشد و اجازه و دستور دنبالۀ کار یا توقف آن را بدهد. موضوعی که از سوی میراث فرهنگی به گونۀ کامل نادیده گرفته شده است و می تواند تهدیدی برای محوطۀ تاریخی و ارزشمند قصراَبونصر باشد. هرچند که، به باور کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی باید هر چه زودتر از دنبالۀ ساخت و سازها پیشگیری کرد و توافق نامۀ میان میراث فرهنگی و شهرداری بازنگری و اصلاح شود.

 

کارشناسان میراث فرهنگی : زمین های پیرامونی قصراَبونصر را به زور به نام میراث فرهنگی، گرفته ایم!

 

با این همه، برخی از کارشناسان ادارۀ میراث فرهنگی دیدگاه دیگری دارند و ساخت بوستان محلی یا حاشیه ای را طرحی ناخواسته و یا اجباری و به سود محوطۀ قصراَبونصر می دانند! زیرا به گفتۀ این کارشناسان زمین های پیرامونی و حریم قصراَبونصر در تصرف نهادهای دیگری بوده و آن ها ادعای مالکیت زمین ها را داشته اَند. همچنین ادارۀ میراث فرهنگی با پیگیری های فراوان و نامه نگاری ها و گذشت زمان و به گفته ای به زور توانسته است زمین های حریم و پیرامونی محوطۀ ملی قصراَبونصر را پس بگیرد و به نام میراث فرهنگی سند بزند. از همین روی، برخی از کارشناسان میراث فرهنگی می گویند اگر طرح بوستان محلی در این جا اجرا نمی شد، زمین های پیرامونی محوطۀ قصراَبونصر را تکه تکه می کردند و به مردم فروخته و خانه و آپارتمان جای آن می ساختند و میراث فرهنگی ناچار و ناگزیر چنین تصمیمی را گرفته است. از سویی، این کارشناسان باور دارند که ساخت بوستان محلی شاید اَنگیزه ای شود تا به سبب رفت و آمد مردم در آن، قصراَبونصر مورد پاسداری و حفاظت بهتری قرار گیرد. اما آنچه نیاز به یادآوری است، قانون های میراث فرهنگی است که یک شبه پدید نیامده و از سوی کارشناسان کارآزموده و با نگرش به موقعیت جغرافیایی و اجتماعی کشور نگاشته شده و لازم الاجرا از سوی همۀ نهادها و اُرگان های دولتی است و هیچ کس یا نهادی فراتر از قانون نیست و نباید قانون اساسی را به بهانه های گوناگون زیر پا گذاشت. همچنین ساخت بوستان محلی در حریم درجه یک قصراَبونصر جدا از تخلف صورت گرفته، نمی تواند اَنگیزه ای برای پاسداری و حفاظت آن باشد و وارون این دیدگاه، سبب چالش های بزرگ تری در آینده در زمینۀ حفاظت و نگهبانی از آن خواهیم بود. مهم تر از همه، این که، به باور همۀ باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی حریم و عرصۀ واقعیِ قصراَبونصر بسیار گسترده تر و بزرگ تر است و بی گمان ساخت و سازها به لایه های باستان شناسانۀ پنهان آن، آسیب های برگشت ناپذیری خواهد زد. از همین روی، باید هر چه زودتر از دنبالۀ ساخت و سازها پیشگیری کرد.

سخن در خُور نگرش این است که، تصمیم نادرست و نسنجیدۀ مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان، هم اینک دامان مدیران تازه وارد شدۀ ادارۀ میراث فرهنگی استان را گرفته و به یکی از چالش های بزرگ تبدیل شده است. در واقع،  بهای کارهای غیرکارشناسی و تخلف های مدیران پیشین میراث فرهنگی استان را باید اکنون مدیران تازه وارد میراث فرهنگی استان بپردازند. از سویی، میراث فرهنگی استان بر سر دوراهی گیر افتاده است. زیرا دنبالۀ ساخت و سازها در حریم درجه یک محوطۀ ملی قصراَبونصر بر پایۀ قانون تخلف و حتا جُرم به شمار می آید و باید هرچه زودتر از آن، پیشگیری کرد. از سویی، خود ادارۀ میراث فرهنگی استان در گذشته، پروانۀ کار را صادر کرده است!

 هم اینک ادارۀ میراث فرهنگی استان بر روی تیغ دولبه ای گیر کرده است که یک سر آن باخت است و سوی دیگر آن، ناروشن. میراث شومی که از مدیران پیشین برجای مانده و به مدیران کنونی میراث فرهنگی تحمیل شده است.

 

بازشناسی قصراَبونصر

 

زنده یاد دکترجمشید صداقت کیش، باستان شناس و پارس پژوه دربارۀ ارزش این محوطۀ تاریخی پیشتر به تارنمای مهرگان گفته بود : « این جایگاه از روزگار پیش از تاریخ وجود داشته است و همانند دژی استوار و محکم نظامی در اواخر دورۀ هخامنشی و دورۀ اشکانی و ساسانی مورد بهرۀ پادشاهان بوده است و در سال 420 مَهی (قمری) ابونَصر (پسر اَمیرعَضدالدوله دیلمی) از فرمانروایان پارس، از این جایگاه به عنوان کاخ بهره برده و از همین روی در دورۀ اسلامی به قصراَبونصر نامدار شده است».

شادرُوان صداقت کیش همچنین گفته بود : « در دهۀ 50 میلادی، پُروفسور تیلیا، دو ستون و یک درگاه هخامنشی را که از پارسه (تخت جمشید) در زمانی نادانسته به این جا آورده بودند، شناسایی کرده و به پارسه باز گردانده است».

همچنین برخی از پژوهشگران همانند محمدتقی مصطفوی، این جایگاه را نخستین منزلگاه یا نِشیمن (توقفگاه) میان راهی، درگذر راه شاهی هخامنشیان از پارسه به شوش دانسته و دیوار(حصار) و دژی را از روزگار اَشکانی به این سو، برایش اِنگاشته اند.

کاخ – دژ نامدار به قصراَبونصر در شمال خاوری (شرقی) شیراز و در بلوار نصرآباد یا جادۀ کَفترک بر فراز تپه ای بر جای مانده است. این سازه در بردارندۀ یک دژ سنگی با الحاقات آن است که بر فراز تپه ای اَفراشته به جاده، جای گرفته و عناصر سازندۀ آن سنگ و گچ است. در نمای این سازه از سنگ های بادبُر و در مغز کار از سنگ لاشه و گچ بهره گرفته شده است.

 این یادمان باستانی به عنوان نخستین سازۀ ثبت شده در استان با شمارۀ  13 در 24 شهریورماه 1310 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است.

 

 

نگاره های زیر را که به تازگی گرفته شده است، ببینید :

 

بخش ورودی به محوطه ارزشمند باستانی قصرابونصر شیراز نشانه رها شدن یادگار ملی در چند دهه گذشته است

ساخت و سازهایی که در یک دهه پیش تا عرصه محوطه ابونصر پیش روی کرده و تخلف است

پساب فاضلاب خانگی که از روی عرصه محوطه قصرابونصر به زمین های کشاورزی سرازیر می شود و فرآورده های خوراکی و میوه ها را آلوده می کند و کسی هم رسیدگی نمی کند و جان مردم در خطر است

از این زاویه و نمای بالا می توان به پیشروی زمین های کشاورزی تا عرصه قصرابونصر پی برد

حفاری های غیرمجاز درون عرصه اثر ملی که به آن آسیب های برگشت ناپذیری وارد کرده است

حضور همیشگی معتادان و ولگردان در یادمان های ملی نشانه فقر فرهنگی و شرم است

یادگاری نویسی ها با رنگ که به تازگی انجام شده و مایه شرم و ننگ است

کفسازی و محوطه سازی در حریم درجه یک قصرابونصر که بنا است به پارک محلی تبدیل شود و جای پرسش های فراوانی دارد

استقرار نیروهای کارگری در حریم محوطه قصرابونصر جای شگفتی دارد

پیشروی عملیات عمرانی چسبیده به محوطه ملی قصرابونصر جای افسوس و دریغ دارد

نمونه ای از سفال های موجود بر سطح محوطه باستانی قصرابونصر شیراز

کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی خواستار توقف و برچیدن ساخت و سازها هستند که برپایه قانون ممنوع و تخلف است

روی تپه قصرابونصر که خار و خاشاک فرا گرفته و صحنه زشتی را به نمایش گذاشته است

از روی بالای تپه قصرابونصر می توان به عمق فاجعه و دست اندازی ها پی برد

 

نگاره ها از جمشید رضایی، دوستدار میراث فرهنگی است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*پژوهشگرتاریخ ایران و میراث فرهنگی – خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم راهنمای گردشگری – دبیر انجمن مهرگان



پنج شنبه 21 بهمن 1400
بازدید : 465


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید