آرامگاه‌های شاهان بهمنی در بیدر هندوستان

پنج شنبه 9 فروردین 1403





آرامگاه‌های شاهان بهمنی در بیدر هندوستان



 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه گردشگری -حمیدرضا سُروری*

 

مجموعۀ آرامگاهی شاهان بهمنی در روستای اَشتور(Ashtur) و در 3 کیلومتری شهر بیدر، در شمال ایالت کارناتاکا جای گرفته است. گورستان بهمنیان در اَشتور در برگیرندۀ مسجد آرامگاهی کوچکی است همراه با 13 بنای آرامگاهی و سنگ گورهای پراکنده‌ای که پیرامون بناهای آرامگاهی وجود دارند. ساختار آرامگاه‌ها در زمینۀ شناسایی هنر و معماری دودمان بهمنی بسیار مهم هستند. شاخص‌ترین آرامگاه مجموعه، آرامگاه احمدشاه ولی بهمنی است (1436-1422میلادی).

به گزارش تارنمای مهرگان، برگزیدن روستای اَشتور در نزدیکی بیدر به این اَنگیزه بوده که، احمدشاه پایتخت بهمنیان را از شهر گلبرگه به بیدر منتقل نمود و از همین روی، اَشتور به جایگاه اصلی بهمنیان تبدیل گشت. بهمنیان با انتقال پایتخت از شهرگلبرگه به بیدر بر ثروت خود افزودند. بیدر از دید کشاورزی در ناحیه‌ای بارور جای داشته و جایگاه شهر نیز بسیار راهبردی بوده، و گزینش بیدر به عنوان پایتخت سبب شد تا سود تجاری بیشتری نصیب بهمنیان شود (Philon,2010:44).

 احمدشاه، نهمین شاه دودمان بهمنی به شمار می‌رود و سیزده سال فرمانروایی کرد. وی در آغاز فرمانروایی خود مرید خواجه محمدبنده نوازگیسودراز، صوفی نامدار دورۀ بهمنیان بود. اما پس از مرگ خواجه برای پرکردن جای خالی او رو به دیگر صوفی نامدار آن دوره، شاه نعمت‌الله ولی آورد. احمدشاه از شاه نعمت‌الله ولی درخواست کرد که از کرمان به شهر بیدرهند کوچ کند، شاه نعمت‌الله دعوت احمدشاه را نپذیرفت. ولی نورالله نوۀ خود و کلاه سبز رنگ خود را به عنوان پیشکش به بیدر فرستاد. احمدشاه، نورالله را به گرمی پذیرفت و فَرنام (لقب) «ولی» هم از سوی شاه نعمت‌الله ولی به نام احمدشاه افزوده گشت (معصومی،1389: 185).

 در دنباله و پس از مرگ شاه نعمت‌الله ولی، فرزندش خلیل‌الله پدر نورالله نیز به بیدر کوچ کرد و آرامگاهش در نزدیکی مجموعۀ آرامگاهی شاهان بهمنی جای دارد.

آرامگاه احمدشاه ولی بهمنی، مهم ترین آرامگاه مجموعۀ شاهان بهمنی در اَشتور است و نکتۀ جالب در مورد آن، این‌که هم مورد توجۀ مسلمانان بوده و هست و هم هندوها او را گرامی داشته و می‌دارند. هر سال در اواخر ماه مارس و آغاز ماه آوریل، زائران هندو از گلبرگه به اشتور روی آورده و مسیر هفتاد کیلومتری را پیاده پشت سر می‌گذارند و احمدشاه ولی را مورد تکریم و احترام قرار می‌دهند (Mondini,2020:285).

همچنین آیین (مراسم) عُرس (سالگرد) برای ادای احترام و تکریم احمدشاه ولی بهمنی انجام می‌گیرد (Mondini,2014:136). زنان در هند نمی‌توانند وارد زیارتگاه‌ها و آرامگاه‌های صوفیان و برخی از چهره‌ها و شخصیت های مذهبی و سیاسی شوند. و این موضوع در آرامگاه احمدشاه ولی هم دیده می‌شود. زنان تنها می‌توانند در بخش ورودی آرامگاه بنشینند، گل و نارگیل به آرامگاه پیشکش داده و در حالی‌که دور آرامگاه می‌چرخند، احمدشاه ولی را مورد تکریم قرار ‌دهند. با این که احمدشاه ولی شخصیتی سیاسی و تاریخی بوده، ولی به اَنگیزۀ تعلقش به صوفیان نعمت‌اللهی به شخصیتی روحانی و سپندینه تبدیل شده و حتا برخی از زنان بر این باورند که زیارت آرامگاه او شفا بخش است و گاه می‌تواند ناباروری را درمان کند!

گنبد آرامگاه احمدشاه ولی بهمنی تا اندازه‌ای همانند گنبدهای آرامگاهی دودمان لودی در شمال هند است. بخش خارجی آرامگاه به سه بخش تقسیم شده است و از دید معماری شکوهمند است. نقشه (پلان) بنا مربع شکل است. آرایه‌های گچ بری نیز همانند نمونه‌هایی است که پیشتر درگلبرگه دیده ایم و نقش مایه نامدار ساسانی در این‌جا هم به کار رفته است. آرامگاه دارای سه در ورودی است. در این میان نبشته های (کتیبه‌ها) زیرگنبد آرامگاه بسیار جالب توجه‌اند. نبشته ها در پنج ردیف متحدالمرکز نگاشته شده‌اند که اثر شکرالله قزوینی نقاش و خوشنویس ایرانی ست که در دربار بهمنیان سرگرم به کار بوده است. در ردیف نخست چنین آمده: ((بسم الله الرحمن الرحیم،اللهم صل علی محمد، اما اختلف الملوان و التعاقب العصران و تکرر الجدیدان و اضاء القمران بلغ منا روح محمد تحیه و سلاما و اللهم صل علی آل محمد و سلم اللهم صل علی محمد سید الاولین و صل علی محمد سید الاخرین اللهم صل علی محمد و علی آل محمد و سلم و بارک و صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الملائکه المقربین و عبادک الصالحین و الحمد لله رب العالمین)).

 در بخش دوم سلسلۀ نعمت اللهی نوشته شده: (( محمد رسول الله، علی المرتضی، حسن البصری، حبیب العجمی، ابوعلی رودباری، ابوعلی الکاتب، ابوعثمان المغربی، الشیخ ابوالقاسم، ابوبکر النساج، احمد الغزالی، ابوالفضل البغدادی، ابوالبرکات ابوسعید الاندلسی، ابومدین المغربی، ابوالفتوح السعید، کمال‌الدین الکوفی، صالح التبریزی، عبدالله یافعی، نعمت‌الله الحسینی)).

در حلقۀ سوم که به بیست و یک بخش تقسیم می‌شود در هر یک نام افراد در سلسلۀ دوم صوفیان نعمت اللهی نبشته شده است (Mondini,2016:168). و کوشیده شده که از راه ابوعلی رودباری میان نعمت‌الله و جنید البغدادی پیوندی برقرار شود: (( داود، حبیب العجمی، حسن البصری، علی المرتضی، محمد المصطفی الشبلی(ابوبکر)، جنید البغدادی، سری اسقطی، معروف الکرخی، الطائی، علی الهکاری، ابوالفرح زنگانی، ابوالفضل التیمی(المحزونی؟)، ابوسعید المحزمی، احمد الواسطی، محی‌الدین العربی، یونس التیمی، عبدالقادر الجیلانی، نعمت‌الله ولی، عبدالله(یافعی)، ابراهیم المکی، مجیر...)).

در حلقۀ چهارم درود دوازده امام شیعیان به چشم می ‌خورد: (( اللهم صلی علی محمد المصطفی و علی المرتضی و فاطمه الزهرا و الحسن المجتبی، و الحسین الشهید بکربلاء و علی زین العابدین، و محمد الباقر و جعفر الصادق، و موسی الکاظم و علی الرضا و محمد الجواد و علی الهادی و الحسن العسکری و الحجه القائم محمد المهدی)).

در حلقۀ پنجم و پایانی نیز همراه با نام الله اسامی پنج تن آمده است: ((محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین)). برخی بر این باور بودند که احمدشاه ولی در سال ۱۴۲۹میلادی آشکارا به تشیع روی آورده، ولی به گونه خلاصه می‌توان گفت، اَنگیزۀ محکمی بر این موضوع نیست و برخی هم وجود کتیبه‌های نشان دهندۀ آیین تشیع در آرامگاه احمدشاه ولی را به گرایش و باور شکرالله قزوینی نقاش و خوشنویش آرامگاه نسبت می‌دهند که البته آن هم نمی‌توانسته بدون رضایت و نظر خاندان سلطنتی بهمنیان نوشته شده باشد. به هر روی، پس از فیروزشاه بهمنی و مهاجرت هزاران ایرانی به دکن، آشنایی و گرایش به آیین تشیع بیشتر شده و دست کم شاید احمدشاه ولی بهمنی تمایلات شیعه‌گرایانه داشته است (Yazdani,1947:114). هرچند که، به گونۀ کلی همیشه تلاش می‌کرده به دین های گوناگون احترام بگذارد، به باورهای صوفیانه، به اهل سنت و هندوها و دیگر باورها. از همین روی، او را حتا با اکبر یا داراشکوه می سنجند. پس از فروپاشی بهمنیان،گرایش و تمایل به تشیع میان جانشینان بهمنیان یعنی، قطب‌شاهیان، نظام‌شاهیان و عادل‌شاهیان آشکار و رسمی شد.

درون آرامگاه احمد‍‌شاه ولی تاریک است. اما رنگ های به کار رفته در دیوارنگاره‌های درون بنا بسیار چشم‌نواز است. رنگ های زرد نخودی، رنگ شنگرف (قرمز)، خاکستری و خرمایی را می‌توان به خوبی تشخیص داد. در تزئین درون آرامگاه از نقش مایه‌های گیاهی وهندسی بهره برده‌اند و با سبک های گوناگون خوشنویسی کوشیده اند  بر زیبایی آرامگاه بیفزایند. درون آرامگاه و پس از حلقه‌های زیرگنبد دورتا دور بنا نبشته های  پارسی و تازی (عربی) را می‌بینیم. درکنار بخشی که نام پنج تن در آن آمده است در طرحی مدالی شکل ((توکلت علی خالقی)) نبشته شده و نوشتۀ کوتاهی به رنگ سپید بر زمینه‌ای طلایی که در واقع، سروده ای است از شاه نعمت‌الله ((هفت دریا را چو سیلی دیده‌ام)). (Ibid:127).

غلام یزدانی نبشته های دور بنا را بازخوانی کرده است و در این راه بخش هایی که به شکل سه نقطه دیده می‌شود به اَنگیزۀ ناخوانا بودن و از میان رفتن نبشته‌هاست: ((1- اول چو شد... قطره دریاست چون بدریا شد.2- قطره و بحر و موج چوآند— عین ما را بعین ما یابند.3- نقد گنجینه... 4- گرنه آنست اهل گوهر چیست- جوهر گوهر منور چیست. 5- همه...دریا- ... جوهرت دریا.6- آن حقیقت که اول همه اوست- صورتش عالمست و معنی دوست.7- گنج و گنجینه و طلا... - ...و صفا...8- ...احد آشکار شد...- ...9- او احدی در عدد هو...- .....10- وحدتست در هر بابمجملاً و مفصلاً دریاب.11- کثرتش چون حباب دان دایم- وحدتش بحر و بن(؟) بآن قایم. 12- وحدت و کثرت اعتباری دان- نسخۀ عقل را چنین می‌خوان.13- نقش عالم خیال می‌بینم- در خیال آن جمال می‎‌بینم. 14- او لطفیست در همه ساری- آب حیوان بجوی ما جاری.15- نه حلولست حل حال منست- سخنی از من و کمال منست.16- هرکه در معرفت سخن راند- وصف خود می‌کند اگر داند. 17- تو منی من توام دوئی بگذار- من نماند هم تو من توئی بگذار. 18- انت لا انت و انا ما هو- هو لا اله الا هو.19- لیس فی الدارغیره باق- غیره عندنا که قراق.20- هرچه دایم جمله وجود و بست- خود او نزد ما وجود و بست.21- ورتوگوئی که غیر او باشد- ...باشد بگو نکو باشد. 22- تن بود سایه‌بان و جان خورشید- این یکی چردان و آن جمشید.23- سایه و شخص می‌نماید دو- بحقیقت دو یکیست بی من و تو.24- ...عبان...سوز...- ...و سوزم...سوزنین.25- یا حبیبی و قره العین انا عینک- و عینک عینی حقیقت یکی بود بی شک.26- در ظهور این دوئی نمود از یک- احول است نگه دو یک.27- می‌بیند چون دو بیند- یگانه صوت نشنید.28- صادق بود صدا کذب- راز صادق مگویی با کاذب. 29- صفت و ذات و احدش خوانند- بی‌صفت ذات را احد خوانند.30- بصفت ذات را توان دانست- هر که دانست آنچنان دانست.31- آنکه دانیم...- ...بکشوفست.32- گنج با گنج نزد او گنجد- گنج او در دلم نگو گنجد.33- عاشقانی که عین هم‌دگرند- عین خود را بعین هم نگرند.34- بتعین اگرچه اشخاصند- بحقیقت نه عام و نه خاصند.35- همه همدرد هم‌دگر باشند- هرچه باشند بپائی هم باشند.36- هرکه همدرد دردمندان نیست- گوئیا از قبیل مردان نیست.37- درد دل دارم و دوا اینست- درد می‌نوشم و صفا اینست.38- ذوق رندی را...- ...39- ... سروجود آگاهم- محرم راز نعمه الله هم.40- عشق مجنون و خوبی لیلی- گفته‌اند و شنوده خیلی.41- سخن عاشقان بیا بشنو- مشنو از ما تو از خدا بشنو.42- خوش حیونی روان شده در جو- عین دریا بجو و از ماجو.43- حمد آن حامدی که محمود است- بخشش اوست هرچه موجود است.44- فرض عین است حمد حضرت او- بر همه خلق خاص بر من و تو.45- حمد او از کلام او گویم- لاجرم حمد او نکو گویم.46- شکر شکر او چو شیرین است- شکر گویم که شکر من اینست.47- مدح صنعت که مدح صانع اوست- مدح جمله بگو که آن نکوست.48- هرچه مخلوق حضرت اوید- همه تسبیح حضرتش گویند.48- صد هزاران درود در هر دم- بر روان خلاصۀ عالم.50- عالم از...- ...او باشد.51- عارف سر عین عالم اوست- واقف راز اسم اعظم اوست.52- عقل اول وزیر آن شاهست- باطناً شمس و ظاهراً ما هست.53- در الف نقطه‌ایست نهفته- اول و آخر الف نقطه.54- در نقطه الف حمال نموده- الفی حروف در خیال بسته.55- نی‌نی الف و نی‌نی- نی الف نی‌نقطه بود نی‌نی.56- قطب عالم چو نقطۀ پرگار است- ....57- گنج و طلسم...-...58- عین وحدت چون ظهور فرمود- بحر در قطره بما رو بنمود.59- گرمن ار اوست گرهزارهزار- اولی او بود یکی بشمار60- آئینه گر هزار می‌بینم- در همه روی یار می‌بینم.61- عین عینی نعیمه عینی- ...62- آب از آفتاب گرمی یافت- گرمیش بر وجود کوزه بتافت.63- آب شد بکوزه، کوزه شد به آب- اسم و...زاسم...دریاب.

نبشتۀ دیگری که از مهراب (محراب) بنا آغاز می‌شود و در دیوار باختری (غربی) است چنین است: ((لاخوف علیکم و لا انتم تحزتون. اما فهذه البقه المبارکه کعبه الحاجات و قبله...جنﮥ الفردوس طاب نعیمها من روضﮥ الرضوان. فیه، عمل العبد شکرالله القزوینی نقاش. السلطان السلاطین افضل خلیفه الله فی العالم الواثق بتأئید الله القوی ابوالمغازی شهاب الدنیا و الدین احمدشاه الولی البهمنی. عمل العبد شکرالله القزوینی نقاش)).

در این نبشته و دو نبشتۀ دیگر که روی تاق جنوبی و در خاوری (شرقی) جای دارند، به این موضوع اشاره شده است که احمدشاه در825ه/1422میلادی به قدرت رسید و در شب سه‌شنبه، 29 رمضان 839ه/17 آوریل 1436میلادی از جهان رفت. دیگر ویژگی مهم نبشته ها این است که، در یکی از آن ها به نام شکرالله قزوینی اشاره شده است.

نبشتۀ روی تاق جنوبی: ((روضﮥ شریفﮥ السلطان افضل خلیفﮥ الله فی العالمین الواثق بتأید الله القوی ابوالمغازی شهاب الدنیا و الدین، احمدشاه الولی البهمنی قدس الله روحه و نور صریحه. ثم انه فوض الیه امر الامارﮤ فی سنه خمس و عشرین و ثمانمایﮥ)).

همچنین روی درِ خاوری: (( فعاش فی دنیاه حمیدا و رجع الی ربه سعیدا فی لیلﮥ الاثنین لیلﮥ المبارکﮥ التاسع و العشرین من شهر الملک العلام سنه تسع و ثلاثین و ثمانمایﮥ من هجرﮤ السی علیه السلم(السلام). اللهم اجعل له شفاعﮥ شاملﮥ و اکرمه علی الحق فایضﮥ دایمﮥ بحق النبی و عترته الاحیاره)).

نبشته های روی در شمالی: (( سبحان من اعلی منزله و اولیاء فی الدنیا و الذین و رفع مکانهم فی اعلی علیین و جعلهم فی العرفات آمین فی مقصد صدق عند الملایک مایزین فهم فی روضﮥ یحزون و بما اتهم الله من فضله فرحون)). با توجه به اشاره به نام شکرالله قزوینی و همراه با معماری مدرسۀ محمود گاوان وزیر ایرانی بهمنیان و نماد خورشید و ببر که در تخت محل دژ بیدر می‌بینیم، روشن است که بهمنیان، معماران و هنرمندان ایرانی را استخدام کرده بودند تا بناهای آنان را بسازند و تزئین کنند. 

روی تاقچه‌های درون آرامگاه باندهای کتیبه‌داری وجود دارد که با رنگ طلایی روی پیش زمینۀ تیره نبشته شده‌اند.

با تحفهای معرفت و هدیهای علم            هر لحظه‌ام زغیب مسافر رسید ز راه

روز و شبند بسته میانرا بخدمتم              یک خادم سفید و دگر خادم سیاه

ز آن متکای مهر بود زیر دست من         کز چار بالش فلکم هست تکیه‌گاه

پرسند اگر که شیخ درین خانقاه کیست       مهدی هادیست بگو شیخ خانقاه

اگر گنبد رفیع مرا خانقاه هست               قندیل خانقاه ببینید آفتاب و ماه

فرش زمردین بر زمین بین بساط او         پرنقش و پرنگار از گل و گیاه

بحر محیط برکه و سقا بود سحاب            فراش این رواق بود باد صبحگاه

خوانی کشیده است خدا شرق تا بغرب       و قفست بر شهان و گدا نعمت الله

نبشته های دیگری روی دیوارها و بالای تاق های ورودی به چشم می‌خورد که دارای متن های مذهبی هستند، متن هایی به شکل پند و اندرز از شاه نعمت‌الله ولی که به خط ثلث نبشته شده‌اند. در بخشی دیگر روی دیوار خاوری این نبشته دیده می‌شود:

غیر معشوقم نیامد در نظر              عاشقان را گرچه خیلی دیده‌ام

تا محیط دیده برزد موج عشق         هفت دریا را چو سیلی دیده‌ام

روی دیوار جنوبی نیز چنین آمده است :

نعمت‌الله یافتم در هر وجود          با همه عشقی و میلی دیده‌ام

نعمت‌الله در همه عالم یکیست      لا تجد مثلی و مثلی لا تجد

نبشتۀ دیگری در این بخش است. هر چند که، بسیار آسیب دیده است، ولی در بخش هایی که برجای مانده است، چنین خوانده می‌شود:

بدیدیم همه خوش بود آن چنان نیست – و آن در نظر ما هست تا چنین باشد – و بود تا چنین بود – سید قدح باده بمن داد – بخودم داری چه کنم – مصلحت بنده در آن بود

ما شاه جهانیم گدایی چه بود – و بخدا اصل...

در خاور آرامگاه احمدشاه ولی بهمنی در سطحی پایین‌تر آرامگاهی ست که گمان می‌رود گور همسر احمدشاه ولی در آن قرار دارد. اتاق آرامگاه مربع شکل است و پنج گور درون آن جای دارد، آثاری از نقاشی هنوز در بخش هایی از آرامگاه به چشم می خورد.

 

آرامگاه سلطان علاءالدین احمد شاه دوم بهمنی(۱۴۵۸-۱۴۳۶میلادی)

 

آرامگاه با شکوه علاءالدین احمدشاه پسر و جانشین احمدشاه ولی بهمنی درست کنار آرامگاه پدرش بنا شده است. گویا آرامگاه به هنگام زندگی شاه بنا گردیده و بسیار همانند آرامگاه احمدشاه ولی است. با این تفاوت که، نمای خارجی آرامگاه احمدشاه ولی بهمنی سه اَشکوبه‌ای (طبقه) به نظر می‌رسد، ولی آرامگاه علاءالدین یک اَشکوبه‌ای است و پنج تاق‌نما در خارج بنا به کار رفته است. تاق‌نمای مرکزی بلندتر است و دو تاق نمای کوچک تر در دو سوی تاق‌نمای مرکزی ایجاد شده‌اند. کاشی های بنا و سنگ های سیاه صیقلی دور تاق‌نماها بسیار چشم نوازند. طرح های هندسی و گیاهی کاشی‌کاری شده بر زیبایی بنا افزوده‌اند و رنگ های آبی، سبز و زرد را در کاشی‌ها ‌می‌توان باز شناخت. هرچند به اَنگیزۀ شرایط آب و هوایی بسیار آسیب دیده‌اند، ولی روشن است که در روزگار ساخت آرامگاه بسیار با شکوه بوده‌اند.

بهمنیان از هنر ایرانیان کوچ کرده به دربار و سرزمینشان بسیار بهره برده اند و در این‌جا هم بخشی از این هنرنمایی در تزئینات کاشی‌کاری جلوه‌گری کرده، کاشی‌های آرامگاه علاءالدین احمدشاه دوم بهمنی از نظر شکل و رنگ به کاشی‌های تالار بارعام درون دژ بیدر بسیار همانند است و چه بسا به دست کاشی‌کاران ایرانی ساخته شده که برای تزئین تالار بارعام استخدام شده بودند و در این‌جا هم هنر خود را به نمایش گذاشته اند. چنان که پیداست نام شاه در باند کاشی‌کاری نمای ِآرامگاه وجود داشته، ولی امروزه اثری از آن نیست.

محمد قاسم هندوشاه استرآبادی (فرشته) عنوان شاه، که در خطبه‌ها به آن اشاره شده است را چنین نوشته:

((السلطان العادل الکریم الحلیم الرئوف علی عبادلله، علاءالدنیا و الدین، علاءالدین ابن اعظم السلاطین احمد شاه ولی البهمنی)).

درست کنار آرامگاه علاء‌الدین، آرامگاه سلطان همایون بهمنی (۱۴۶۱-۱۴۵۸میلادی) دیده می‌شود، گنبد و بخش بزرگی از دیوارهای بنا به سبب تندر به مقدار بسیار زیادی از میان  رفته است.

تزئینات گچ بری درون آرامگاه و استفاده از چوب درون بنا در نوع خود بسیار جالب است و از این نظر مقدمه‌ای بوده بر معماری نظام‌شاهیان در احمدنگر.

آرامگاه نظام‌الدین احمدشاه سوم بهمنی (۱۴۶۳-۱۴۶۱میلادی) کنار آرامگاه همایون‌شاه قرار دارد. وی هنگامی که هشت سال داشت به قدرت رسید و تنها دو سال فرمانروایی کرد. با این که ساخت آرامگاه ناتمام مانده، ولی اندازه دیوارها به خوبی نشان می‌دهد که بر آن بوده‌اند تا گنبد با شکوهی همانند گنبدهای دیگر آرامگاه‌های مجموعه روی آن بنا کنند.

 

آرامگاه سلطان محمد‌شاه سوم

 

محمدشاه سوم 19سال فرمانروایی کرد (۱۴۸۲-۱۴۶۳م). هنگامی که ۹ سال داشت به پادشاهی رسید و از این رو ملکه مادر قدرت و نفوذ زیادی داشت و دو وزیر او یعنی خواجه جهان و محمود گاوان آملی بسیاری از کارهای سیاسی را انجام می‌دادند و از نفوذ فراوانی برخوردار بودند.

بخشی از تزئینات گچ بری را می‌توان در آرامگاه دید که به شکل نقش مایه‌های گیاهی و هندسی در مدال های زینتی روی بدنۀ خارجی بنا کار شده‌اند، درون آرامگاه ۳ گور وجود دارد که به گمان فراوان گور میانی از آنِ محمدشاه سوم است و گور سمت راست نیز از آنِ همسرش است.

 

آرامگاه محمود‌شاه بهمنی

 

محمود شاه بهمنی در۱۲سالگی به قدرت رسید و۳۶ سال فرمانروایی کرد (۱۵۱۸-۱۴۸۲م) .به نظر می‌رسد آرامگاه در زمان زندگی و فرمانروایی پادشاه ساخته شده است. شکل و ساختار آرامگاه نه مانند آرامگاه علاءالدین احمدشاه دوم است و نه همانند آرامگاه احمدشاه. ولی برخلاف آرامگاه علاءالدین احمد دوم که کاشی‌کاری داشت در این‌جا هیچ تزئین کاشی‌کاری وجود ندارد. همچنین همانند آرامگاه احمدشاه ولی هم نیست و هیچ نقاشی دیواری درون آرامگاه دیده نمی‌شود و ساده است. نمای خارجی آرامگاه اتاق هایی کوتاه در سه ردیف دارد، به جز تاق های میانی که ورودی آرامگاه را شکل می‌دهند، درون آرامگاه تاریک و غم‌انگیز است و پنجره‌های آرامگاه که برای ورود نور تعبیه شده‌اند، کافی به نظر نمی‌رسند.

 

در بخش ورودی آرامگاه نیز تکه سنگ بزرگی دیده می‌شود. این سنگ به آنچه که در نیایشگاه‌های بودایی دکن و شرق هند می بینیم بسیار همانند است. به هر روی، با توجه به کارکردن کارگران و معماران بومی و نقش آنان در ساخت آرامگاه‌ها، این موضوع نیز منطقی و طبیعی به نظر می‌رسد.

 

آرامگاه احمدشاه چهارم (۱۵۲۱-۱۵۱۸م) و آرامگاه علاءالدین شاه (۱۵۲۲-۱۵۲۱م)

 

آرامگاه این دو شاه بهمنی در جنوب آرامگاه محمودشاه قرارگرفته است. احمدشاه چهارم پسر محمود شاه بهمنی بود و هنگامی که به قدرت رسید پادشاهی بهمنی مسیر فروپاشی را طی می‌کرد و در واقع قدرت بهمنیان دست وزیران آنان و از جمله امیر برید افتاده بود. برخی بر این باورند که وی به اَنگیزۀ مرگ طبیعی از جهان رفته و برخی دیگر سبب مرگ او را مسموم شدن به دست امیر برید می‌دانند.

پس از او برادرش علاءالدین دیگر شاهزادۀ بهمنی به قدرت رسید و در واقع، او نیز دست نشاندۀ امیر برید بود و با توجه به روحیه قدرت طلبانه‌ای که داشت، بسیار زود به دست امیر برید کنار گذاشته شد.

آرامگاه این دو شاه بهمنی مربع شکل و ساده است و یکی از آرامگاه‌ها گنبدی مخروطی شکل دارد و از این رو گنبد آرامگاه با آن چه که در آرامگاه‌های دو شاه آخر بهمنی یعنی کلیم‌الله و ولی‌الله می‌بینیم، قابل سنجش است. پیشتر در فیروزآباد در نزدیکی گلبرگه با این نوع گنبد درگرمابۀ بهمنی آشنا شدیم و پس از فروپاشی بهمنیان در دورۀ برید‌شاهیان، چند آرامگاه بریدی هم چنین گنبدی دارند.

 

آرامگاه‌های ولی‌الله (۱۵۲۵-۱۵۲۲م) و کلیم‌الله (۱۵۲۷-۱۵۲۵م)

 

آرامگاه‌های دو پادشاه آخر بهمنیان در مقام سنجش با دیگر شاهان بهمنی بسیار ساده‌اند. ولی‌الله نیز اسیر بدرفتاری و جاه‌طلبی امیربرید شد. کلیم‌الله نیز برای نجات جان خود از دست امیربرید فرارکرد و نخست رو به دربار عادل‌شاهیان آورد و در دنباله نیز پناهندۀ نظام‌شاهیان شد. کلیم‌الله در احمدنگر از گیتی رفت، ولی پیکر او به بیدر منتقل گشت و کنار ولی‌الله و دیگر شاهان بهمنی در مجموعۀ آرامگاهی بهمنیان به خاک سپرده شد و با مرگ او عمر دودمان بهمنی به پایان رسید.

 

آرامگاه مخدومه جهان

 

این آرامگاه نیز میان آرامگاه‌های شاهان بهمنی وجود دارد. هر چند که، بسیار آسیب دیده است. مخدومه جهان یا ملکه جهان همسر همایون‌شاه بهمنی بود و در دوره بهمنیان نقش مهمی در تاریخ دکن بازی کرده است. فرشته در مورد نقش و جایگاه این بانوی فرهیخته در ساختار سیاسی بهمنیان چنین نوشته است:

 ((والیان خطه خبر این حکایت را بدین روایت فتح نموده‌اند که سلطان همایون‌شاه ظالم، از مخدومه جهان سه پسر داشت؛ نظام شاه، محمدشاه و احمدشاه. و چون نهال حیات نظام‌شاه در عنفوان نشو و نما از تندباد حوادث برکنده شد، محمدشاه در ده سالگی متصدی امور جهانبانی گشته، تاج بهمنی بر سر نهاده بر تخت فیروزه برآمد و در ابتدای سلطنت، خواجه جهان ترک و ملک‌التجار بر نسبت زمان نظام‌شاه، به استصواب مخدومه جهان، کار و بار سلطنت را سر می‌کردند و احمدشاه، که کوچک ترین برادران بود، اقطاع لایق یافته انیس و جلیس محمدشاه گردید. خواجه ترک در تربیت محمدشاه کوشید، به تجویز مخدومه جهان به صدر جهان شوشتری، که از فضلا و صلحای زمان بود، سپرد و او به خواندن کتب علمی و کسب کمال مشغول گشته در اندک روزگار صاحب حیثیت شد و خط را بسیار خوب می‌نوشت، چنان که بعد از سلطان فیروزشاه در دودمان بهمنیه، بهتر از او کسی به حسن قابلیت قدم بر مسند سروری ننهاد. پس از چند روز محمدشاه به صلاحدید مخدومه جهان، ملک‌التجار خواجه محمود گیلانی، مشهور به گاوان، را به خلعت خاص و خطاب خواجه جهان نواخته، منصب امیرالامرایی و وکالت سلطنت را ضمیمه مناصب سابق او ساخت و به مقتضای هر که را پنج روزه نوبت اوست، ملک التجار به مراتب دنیوی فایز گشته، کوس دبدبه او بلندآوازه گشت.

چون محمدشاه چهارده ساله شد، مخدومه جهان دختر یکی از نزدیکان بهمنی را برای او خواستگاری نمود و به سرکاری ملک التجار جشن و طوی خسروانه، که صفت آن به گفتن و نوشتن راست نیاید، نموده در عقد ازدواج او کوشید و مهمات سلطنت را به پسر بازگذاشته خود به صلات و تلاوت قرآن مشغول گشت. اما سلطان محمدشاه در معظمات امور بی مشورت او شروع نمی‌نمود و در تعظیم و تکریم او دقیقه‌ای فروگذاشت نکرده، هر روز به سلام مادر می‌رفت و چون سلطان محمدشاه عروس حجله ناز دربرگرفت....)). ( فرشته،1388: 433-431).

 

مسجد مجموعه آرامگاه‌های شاهان بهمنی

 

مسجد در جنوب باختری آرامگاه کلیم‌الله جای گرفته است. در همین مسجد کوچک بر پیکر پادشاه نماز میت خوانده می‌شد، تزئینات گچ بری هم درون مسجد کار شده است. چند نمونه مشابه این مسجد درون مجموعۀ آرامگاهی شاهان قطب‌شاهی در حیدرآباد هم وجود دارد.

 

سرچشمه‌ها :

پارسی

معصومی، محسن.1389 فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی دکن در دورۀ بهمنیان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. صص190-185.

محمد قاسم هندوشاه استرآبادی. تاریخ فرشته،از بابر تا عادل‌شاهیان,1388،تألیف: تصحیح،تعلیق، توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران،(جلد دوم)، چاپ اول، صص433-431.

فرنگی

Philon,Helen.2010.“ Bidar under the later Bahmanis and Baridis(1432-1619)” In the silent splendour palaces of the Deccan14th-19th centuries,edited by,Helen Philon. Marg publishing,Mumbai.pp.44-55.

Mondini,Sara.2014.“ Architecture heritage and modern rituals, The Ahmad Shah Bahmani Mausoleum between old political concerns and new religious perceptions”. In Objects of worship in south Asian Religions,chapter7.pp.129-142.

 

Mondini,Sara.2016.“ Vague Traits Strategy and Ambiguities in the Decorative Programme of the Aḥmad Šāh I Bahmanī Mausoleum”. In the Borders Itineraries on the Edges of Iran ,edited by, Stefano Pellò. Digital Publishing

Università Ca’ Foscari Venezia  http://edizionicafoscari.unive.it/.pp.155-180.

Mondini, Sara. 2020. “The Architectural Heritage as a Projection of Competition and Negotiation. Shared Muslim Vīraśaiva Sacred Sites in Northern Karnataka. A Preliminary Approach”. In Annali di Ca’ Foscari. Serie orientale, Giugno vol.56,pp.273-306.

Yazdani,Gholam.1947,Bidar its History and Monuments,London:Oxford University Press.pp.114-139.

 

 

آرامگاه احمد شاه ولی بهمنی

بخش زیر گنبدآرامگاه احمد شاه

بخشی از تزیینات نمای بیرونی آرامگاه احمد شاه

بخشی از کتیبه درون آرامگاه احمد شاه ولی بهمنی

بخشی از مراسم آیینی هندوها درون آرامگاه احمد شاه ولی بهمنی

گنبد آرامگاه احمد شاه

کتیبه درون آرامگاه احمد شاه ولی

گور احمد شاه ولی بهمنی

گور احمد شاه

کتیبه درون آرامگاه احمد شاه ولی بهمنی

آرامگاه همسر احمدشاه ولی بهمنی

آرامگاه احمد شاه چهارم و علاء الدین شاه

آرامگاه سلطان علاء الدین احمد شاه دوم بهمنی

آرامگاه سلطان نظام شاه

آرامگاه سلطان همایون شاه

آرامگاه محمد شاه سوم

آرامگاه محمود شاه بهمنی

آرامگاه مخدومه جهان

آرامگاه ولی الله و کلیم الله دوپادشاه آخردودمان بهمنی

آرامگاه همایون شاه

کاشی کاری آرامگاه علاءالدین احمد شاه دوم بهمنی

بخشی از کاشی کاری آرامگاه علاء الدین احمدشاه دوم بهمنی

کاشی کاری آرامگاه سلطان علاء الدین احمد شاه دوم بهمنی

 

 

 

نگاره ها از حمیدرضا سروری است

 

 

 

 

 

 

 

*کارشناسی اَرشد باستان شناسی و دانشجوی دکترای هندشناسی



جمعه 26 آذر 1400
بازدید : 571


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید