تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه باستان شناسی- سیاوُش آریا
گمانه زنی و بررسی های باستان شناختی در محوطۀ تاریخی «تُل پیر» در روستای هَرج از بخش های شهرستان مُهر انجام و پیشینۀ هفت هزار سالۀ محوطه آشکار شد.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، شهرستان مُهر در فاصلۀ 446 کیلومتری از مـركز استان پارس (فارس) و در جنوبـي ترين نقطۀ استان و در همسایگی با دو استان هرمزگان و بوشهر جای گرفته است. این شهرستان از شمال و جنوب شرق با شهرستان لامرد و بوشهر، از جنوب با استان هرمزگان و از جنوب غرب با شهرستان جَم در استان بوشهر همسايه است. شهرستان مُهر از دو دشت گله دار و دارالميزان تشكيل شده است. دشت هاي جای گرفته در اين محدوده در امتداد كوه هاي زاگرس از شمال غرب به جنوب شرق گسترش يافته است و ميانگين بلندای (ارتفاع) آن از سطح دريا 450 متر است.
بر پایۀ پژوهش های باستان شناسي، نخستين محوطـه مسكوني ايـن منطقه در دورۀ باكون الف (اواخر هزارة پنجم و اوايل هـزارة چهارم پيش از مـيلاد ) و در محوطۀ «تُل پیر» با گُستره ای کمابیش 2 هکتار، در مساعدترين بخش اين حوزه يعني جنوب غربي شهرستان شكل گرفته است. این محوطه با شمارۀ 9213 در تاریخ 24 تیرماه 1384 به ثبت ملی رسیده است.
احمد سرخوش، سرپرست بررسی های باستان شناسی محوطۀ باستانی تُل پیر در همین زمینه به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « نخستين بار سر اورل اِشتاين در سال 1311 خورشیدی بخش هايي از ايران را بررسي كرد. اِشتاين هنگام گذر از انتهاي بخش غربي ساحل دریای پارس (خلیج پارس) در هرمزگان و در 24 آذرماه سال 1311 ، بقاياي باستانی بندر تجاري سيراف را شناسايي كرد. اشتاین از شمال شرقي سيراف و از سوی تنگة نامدار به كُلخرگ (گُلخَرگ)، به بخش شمال غربي دشت گله دار شهرستان مُهر وارد شد. این باستان شناس در روزهاي سوم و چهارم بهمن ماه 1311 ، تنها محوطه هاي مهم پیش از تاریخی كرانه هاي ساحلي دریای پارس را براي نخستين بار شناسايي مي كند. اين محوطه تُل پير نام داشت. اِشتاین نخستین باستان شناسی است که در این محوطه دست به کاوش می زند. این محوطه در دشت مُهر و گله دار در پسکرانه های خلیج پارس جای دارد. تُل پیر در جنوب روستایی به نام «هَرج » و در شرق بخش اسیر جای گرفته است. فاصله میانگین این محوطه تا خلیج پارس با خط مستقیم نزدیک به 20 کیلومتر است.
این باستان شناس در دنبالۀ سخنانش افزود : « در سال 1379، محوطة تُل پير در چارچوب بررسي باستان شناختي فراگير شهرستان هاي لامرد و مُهر بررسي شد. در 24 اِسپندماه سال 1386، این محوطه دوباره بررسي و در اين مرحله کوشش شد تا افزون بر نمونه برداري يافته هاي سطحي، نقشة توپوگرافيك محوطه ترسيم و يافته های سطح اين محوطه و چشم انداز محيطي آن بررسي و مستندنگاري شود». (عسگری چاوردی 1392).
خلیل تَرزبان، معاون بررسی های باستان شناسی تُل پیر نیز به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « با نگرش به پژوهش های انجام گرفته بر روی محوطۀ تُل پیر، اهمیت این محوطه به عنوان یک روستای هزارۀ پنجمی در جنوب استان و سواحل شمالی خلیج پارس را برای ما بازگو می کند. شوربختانه در پژوهش های انجام گرفته، هیچ اقدامی در مورد تعیین عَرصه و حریم این محوطه انجام نگرفته بود. و همین موضوع اَنگیزه ای شده تا امروزه محوطه در برخورد توسعه عمرانی و اجرای طرح هادی روستایی مورد تهدید جدی جای گیرد. از همین روی، با رایزنی هایی که با دهیاری و شورای اسلامی روستای هَرج، کوشش های فَرنشین (رییس) اداره میراث فرهنگی شهرستان مُهر سَرور (آقای) تقوی و همچنین بخشدار ارجمند بخش اسیر سرور موسوی، دهیاری روستای هَرج، هزینۀ تعیین عَرصه و حریم این محوطه باستانی را بر دوش گرفت».
این باستان شناس در دنبالۀ سخنانش افزود : « به هر روی، توانستیم با کسب پروانه (مجوز) از سوی پژوهشکده باستان شناسی کشور گمانه زنی جهت تعین عَرصه و پیشنهاد حریم این محوطه پیش از تاریخی در پسکرانه های خلیج پارس را به سرانجام برسانیم. در این فصل در آغاز کوشش شد با تهیۀ عکس های هوایی از سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح مربوط به سال 1956 میلادی محدودۀ حوزه پژوهش را با وضعیت کنونی مورد ارزیابی قرار دهیم. سپس بررسی های باستان شناسی پیرامون محوطه به شعاع 3 تا 5 کیلومتر انجام گرفت. از تمامی محدودۀ پژوهش به وسیلۀ «پهباد» عکس برداری، و با عکس های هوایی قدیمی منطقه سنجیده شد. پس از بررسی سطح محوطه، گمانه های آزمایشی در پیرامون محوطه، کَنده شد. در پیرامون محوطه نزدیک به 1/5 تا 2 متر اَنباشت رسوبی جای دارد. اَنگیزۀ آن نیز، جایگیری محوطه بر روی تراس رودخانۀ فصلی مهران است که در فصل های بالا آمدن آب (طغیان) این انباشت را از خود به جا می گذارد».
تَرزبان در بخش دیگری از سخنانش گفت : « گمانه ها در دور نخست با فاصلۀ 15 متر از عَرصه قابل دید پدیدار شد. با به دست آمدن نِهشته های باستان شناسی از گمانه ها، دور دوم با فاصله 10 تا 15 متری از ردیف نخست پدید آمد. بخش هایی از محوطه در جبهۀ شرقی و شمالی با توسعه کشاورزی و پیش روی زمین ها، نابود و تسطیح شده است. از دیگر عواملی که آسیب جدی به محوطه وارد کرده است، پدیداری راه های خاکی میان کِشتزارها (مزارع) بر روی عَرصۀ محوطه است. با توجه به گمانه های پدیدار شده تا این مرحله از کار میدانی و تهیۀ نقشه توپوگرافی از سطح محوطه، به نظر می رسد عرصۀ محوطه گُستردگی بیشتری نسبت به آن چه امروزه دیده می شود، داشته باشد.
این محوطه از آن جهت دارای اهمیت است که یکی از اَندک محوطه های دارای فرهنگ باکون در منطقه های جنوبی استان پارس و پسکرانه های مرکزی خلیج پارس است. مواد سطحی و سفال های حاصل از کاوش های اِشتاین، استقرار دورۀ باکون نو (الف) را در این محوطه اثبات می کند. حفظ این محوطه و کاوش های گستردۀ آن می تواند به بسیاری از پرسش های باستان شناختی مربوط به گسترش فرهنگ های هزارۀ پنجم پارس به ویژه دورۀ باکون در منطقه های کرانه ها و پسکرانه های خلیج پارس پاسخ دهد. همچنین کاوش در این محوطه می تواند درک و فهم ما را نسبت به ساختارهای اجتماعی اقتصادی هزارۀ پنجم پیش از میلاد در کرانه های شمالی خلیج پارس را دو چندان کند».
نگاره های زیر مربوط به بررسی های این محوطه در تیرماه امسال است، آن ها را ببینید :
موقیت قرار گیری محوطه تل پیر و روستای هرج
نمایی از ایجاد گمانه هایی آزمایشی در بخش شمالی محوطه
مستند نگاری محدوده کاوش شده
موقعیت گمانه های ایجاد شده
اعضای تیم نقشه برداری از سطح محوطه تل پیر
تصویر هوایی به وسیله پهباد از محوطه تُل پیر
بازدید رئیس نمایندگی میراث فرهنگی مُهر از پروژه گمانه زنی تُل پیر
نگاره ها از خلیل ترزبان است