تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه گردشگری – حمید رضا سُروری*
معین الوزرا میرزا رضاخان اَرفع (ارفع الدوله) مشهور به پرنس رضا ارفع، شاعر و سیاستمدار دوران قاجار در ایران است. میرزا رضا خان در سال 1263 مَهی / 1846 میلادی پا به هستی گذاشت. پدربزرگ وی، میرزا ابراهیم وزیراعظم خانات ایروان طی جنگ های ایران و روسیه (1828 - 1826م) بود.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کمی پس از پیوستن ایروان به روسیه در سال 1827 میلادی حسن پسر ابراهیم که نامدار به حاجی شیخ حسن صراف ایروانی بود به تبریز رفت. جایی که در آن ازدواج کرد و آغاز به کار و کاسبی نمود. او بزرگ ترین پسرش را به مدرسه ای مذهبی فرستاد تا همانند یک روحانی پرورش یابد. اما به خاطر دگرگونی هایی که در خانواده رخ داد، رضا مجبور شد به داماد خانوادۀ حاجی آقا رضا سلماسی در استانبول بپیوندد. طی چند سال اقامت در استانبول در فروشگاه رضا سلماسی کار کرد و توانست ترکی و فرانسه را بیاموزد. پس از آن موفق شد با تیزهوشی در کنسولگری ایران در تفلیس کار پیدا کند و از کلاس ها و رهنمودهای روشنفکری همانند میرزا فتحعلی آخوند زاده هم، بهره ببرد. کار در کنسولگری پله ای برای پیشرفت او شد. هنگامی که ناصرالدین شاه قصد داشت تا از راه قفقاز به اروپا برود، میرزا رضا به عنوان یکی از همراهان شاه برگزیده شد. طی این سفر شاه از خدمت های میرزا رضا، رضایت داشت و پس از آن او را به عنوان سرکنسول ایران در تفلیس قرار داد. طی دوران مرخصی و اقامت در تهران با علی اصغرخان امین السلطان رابطه ای دوستانه برقرار کرد. خوش مشربی و آشنایی اَش با زبان های فرانسه و روسی به او کمک کرد تا به عنوان نمایندۀ ایران در تعیین کمیسیون مشترک حدود مرزی با روسیه برگزیده شود و به سال 1307/1889 طی واپسین سفر ناصرالدین شاه به اروپا باز در بین همراهان شاه قرار گرفت.
در سال 1312/1895 میلادی به عنوان سفیر ایران در روسیه برگزیده شد و به سال1317 /1900 میلادی سفیر ایران در عثمانی شد، مقامی که به مدت 10 سال آن را دارا بود. طی سال های زندگی در فرنگ با تنی چند از رهبران سیاسی اروپا آشنا گشت. رابطۀ بسیار خوبی با روس ها داشت و این موضوع در دادن وام از سوی روس ها به ایران در سال 1900 میلادی/ 1317 مَهی (ه.ق) تأثیر داشت. میرزا رضا در سال 1332 مَهی /1914میلادی به مدت یک سال وزیر دادگستری (عدلیه) شد و به نظر می رسد از قرارداد سال 1919 میان ایران و انگلستان پشتیبانی کرده است. طی سال های خدمتش در برون از کشور ثروت فراوانی به دست آورد، ولی به طور مشتاقانه ای بخشی از ثروتش را صرف زد و بند برای به دست آوردن جایگاه های سیاسی کرد. عنوان پرنس را مظفرالدین شاه (1324 – 1313 مهی / 1907 - 1896م) به خاطر سپاسداری (قدردانی) از کوشش ها و زحمت هایش به او داد. از این لحاظ بسیار جالب است بدانیم از انگشت شمار ایرانیانی به شمار می رود که بدون داشتن هیچ نسبتی با پادشاه و ملکه ای به عنوان شاهزاده رسیده است. میرزا رضا شاعر و نویسنده هم بود. کوشش هایی هم در زمینۀ پیشرفت آموزش و پرورش انجام داد و دبستانی به نام دانش را بنیاد نهاد. همچنین نمایندۀ ایران در جامعۀ ملل نیز بود. میرزا رضا در سال 1317 خورشیدی/ 1937 میلادی در تهران درگذشت. پسر او حسن اَرفع هم در زمان حکومت پهلوی ها دارای چندین مقام نظامی کلیدی بود.
از دیگرکارهای میرزا رضاخان ارفع یکی ساخت عمارتی زیبا در موناکو فرانسه بود و دیگری عمارتی در بورجومی گرجستان. آبان ماه سال گذشته موفق شدم از عمارتی که در بورجومی ساخته، دیدن کنم و از این رو دیده ها و نگاره هایی را که از این بنا گرفته ام را با شما قسمت می کنم.
بورجومی (Borjomi) کمابیش در مرکز گرجستان جای گرفته و فاصله اش تا مرکز این کشور یعنی شهر تفلیس 118 کیلومتر است و هم از راه جاده ماشین رو و البته با قطار قابل دسترس است. کاخ تابستانی خاندان رومانوف در منطقۀ لیکانی (Likani) بورجومی بوده است. آب معدنی منطقه به ویژه برای درمان افراد بیمار بسیار سودمند است. در سال 1840 میلادی نایب السلطنۀ قفقاز یوگنی گلووین (Yevgeni Golovin) دخترش را برای درمان و استفاده از آب های معدنی به این منطقه آورد. میخاییل ورنتسوف (Mikhaeil Vorontsov) نایب السلطنۀ روسیه هم عاشق چشم اندازها و آب های معدنی این منطقه شد و اقامتگاه تابستانی خود را در بورجومی قرارداد و با ساخت بوستان های (پارک) تازه بر زیبایی آن افزود. آب معدنی، چشم اندازها و طبیعت زیبا، بورجومی را به جایگاه استراحت خاندان اشرافی روسیه تبدیل کرد و باعث شد عنوان مروارید قفقاز را به این ناحیه بدهند. با وجود این همه زیبایی، میرزا رضا خان خوش سلیقه هم تصمیم می گیرد عمارت خود را کنار بوستان زیبا وکوشک سلطنتی روس ها بنا کند،کوشکی که به چشمۀ اکاترینا (Ekaterina) پرآوازه است.
عمارت میرزا رضاخان بنایی ست دو اَشکوبه (طبقه) با ایوان (بالکنی) بسیار زیبا که شباهت بسیار زیادی به بالکن های شهر قدیم تفلیس دارد. شوربختانه به این دلیل که قرار است عمارت به هتل تبدیل شود به من این اجازه داده نشد تا درون ساختمان بروم و از تزیینات آیینه کاری و گچ بری بنا بهتر عکس بگیرم، ولی تا جایی که توانستم کوشش کردم جزییات بنا را در نگاره ها نمایش دهم. چنان که در کتیبه های بنا هم آمده، از عمارت با عنوان قصر فیروزه یاد شده است. 7 کتیبه به پارسی در بنا وجود دارد، دو کتیبۀ مشابه هم به تازی (عربی)، دو کتیبه به روسی و دو کتیبه به انگلیسی. شکل ساختمان راست گوشه است. بخشی از بالکن مرکزی با چوب ساخته شده و بخشی دیگر از آن با سنگ فیروزه تزیین شده است. و البته دارای تزیینات گچ بری و آیینه کاری نیز هست که زیبایی ایوان ورودی را دو چندان می کند. ورودی ایوان هم نقش شیر و خورشید نماد رایج دوران قاجار به شکل قرینه به چشم می خورد. روی ایوان ورودی دوکتیبۀ پارسی در قالب شعر روی لوحه ای سپید رنگ و از سنگ مرمر نگاشته شده است. روی لوحۀ نخست چنین آمده : در نضارت چو قصر فیروزه / نیست جایی به زیر چرخ کبود ، لوحش الله از این هوا و نسیم / همه عنبر شمیم و مشک آلود، هر یک از غرفهایش سوی بهشت / بهر نظاره منظری بگشود.
در لوحۀ کناری و قرینۀ کتیبۀ پیشین هم این کتیبه به چشم می خورد : خبر از ذوق حضرت دانش / کاین چنین جایی منتخب فرمود، اندر این قصر خرم و خندان / باد تا روزگار خواهد بود، بهشت تاریخ سال فیروزش / قصر فیروزه حشمت الموعود.
کتیبۀ دیگری روی سنگ مرمر سیاه بر زمینه ای از سنگ مرمر سپید نوشته شده و در دو پهلوی کناری بنا قرینه وار تکرارگردیده است.
گفت سعدی گر بماند ز آدمی / نام نیکو به که قصر زرنگار، ماند از میرزا رضا خان در جهان / نام نیک و قصرهای زرنگار. میان این دو بیت شعر، کتیبه ای به زبان تازی دیده می شود با این چکیده : هو حسبی الله و نعم الوکیل، نعم المولی و نعم النظیر سنه 1309.
کتیبۀ دیگر بنا که این بار هم در قالب شعر آمده به رنگ سپید در قابی نارنجی رنگ و گچ بری شده پدید آمده است.
نه رفته بود از سنه سیصد و هزار / پس کلبۀ محقر و این بهشت سبزه زار. قاب های گچ بری شده ای که این بیت شعر درونش نگاشته شده اند به وسیلۀ دو کودک بال دار برهنه حمل می شوند. این نقش مایه در هنر روم پیشینه ای دراز دارد و بیشتر به شکل پسر بچه ای چاق و چه بسا برهنه که گاهی وقت ها هم بال دار است تصویر می شده، در حالی که حلقۀ گل یا دیهیم شاهی را در دست دارد. نه تنها این نقش مایه، بلکه نقش مایه ایزد بانوی پیروزی (نیکه) که نقش پر رنگی در هنر یونان باستان دارد و بعدها هم در هنر روم و سپس در دیگر جاهای اروپا تصویر می شده را می توانیم در هنر دوران قاجار ببینیم که در واقع بیانگر رِخنۀ (نفوذ) هنر معماری و نقش مایه های غربی در این دوره است. پیرامون قاب گچ بری هم پر است از گچ بری های گل و بوته ای شکل. میان دو قابی که شعر پارسی دارند در دو قاب که یکی در بالا قرار دارد و دیگری در پایین دو کتیبه به زبان روسی دیده می شود. در نوشتۀ روسی بالایی این گونه آمده : 92 میرزا رضاخان18، به راستی به تاریخ ساخت بنا بر اساس تقویم میلادی اشاره دارد. نوشتۀ روسی به رنگ نارنجی در زمینه ای سیاه گچ بری شده است و کتیبه دیگر روسی هم که میان دو مصراع شعر پارسی قرار دارد هم به نام فیروزه اشاره دارد و همانند کتیبۀ بالایی به رنگ نارنجی در زمینه ای سیاه نبشته شده و زیرکتیبه هم صورتک گچ بری شده ای به سبک غربی دیده می شود. به شکلی قرینه وار، همین حالت در بالکن کوچک هم دیده می شود، یعنی دو پسر کودک بال دار (Putto) قرینه ای با کتیبه و بیت شعری با این مضمون : فیروزه نام یافت ز احباب و دوستان / میرزا رضا خان ماند بیادگار. مصراع دوم این کتیبه نسبت به کتیبه های دیگر عمارت بیشتر آسیب دیده و خوردگی هایی دارد. دو کتیبه هم به انگلیسی که از نظر فرم همانند دو کتیبۀ روسی پیش گفته است نیز، وجود دارد18 MIRZA REA KHAN 92 و نوشتۀ دیگری به انگلیسی FIROUZE که نام بناست.
در بخشی که دارای تزیینات آینه کاری است درون کادر بیضی شکل نوشته ای به رنگ سیاه در زمینه ای سپید آمده : عمل میرزا محمد نقاش قزوینی 1309 . زیر این کتیبه که پر از تزیینات آینه کاری است پنج تصویر درون قاب هایی چهارگوش و دایره ای شکل به چشم می خورد. در بخش میانی تصویر ناصرالدین شاه قاجار دیده می شود، روی سرش نیز نماد شیر و خورشید است با نوشته های کوچکی به این مضمون : اعلیحضرت فرشوکت اقدس همایون شاهنشاه ایران ناصرالدین شاه قاجار. در سمت چپ این تصویر از نگاه بیننده درون قابی دایره ای گل و بوته به نمایش در آمده و پس از آن درون قاب مستطیل شکل دیگری تصویر دیگری از ناصرالدین شاه دیده می شود. در سمت راست تصویر میانی درون قاب دایره ای تصویرگل و درون قاب مستطیل بعدی تصویر میرزا رضا خان که درون تصویر نوشته شده : میرزا رضاخان دانش معین الوزراء قونسول دولت علیه ایران. به طور کلی گچ بری ها و آینه کاری های رنگارنگ بالکن عمارت میرزا رضاخان بسیار زیبا و خیره کننده است و چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. امیدوارم با معرفی این بنا بتوانم توجه گردشگران هموطنی را که به کشورگرجستان مسافرت می کنند ؛ به سویش جلب کنم.
نگاره ها از حمید رضا سروری است
*کارشناس اَرشد باستان شناسی – کارشناس ارشد هند شناسی