بانوی پارسی «آینده ای سُرخ» را به تصویر کشید

پنج شنبه 1 آذر 1403





بانوی پارسی «آینده ای سُرخ» را به تصویر کشید



 

 

 

 

 

 

 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان گروه فرهنگ و هنر، سایر سیاوُش آریا*

 

بانوی هنرمند پارسی و کُنشگر زیست بوم، نمایشگاه « نَمایِشی از یِک آیَندۀ سُرخ» را در موزه گالری آب یا همان آب اَنبار وکیل شیراز به تصویر کشید.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، بانو یوتاب، هنرمند نقاش و تندیس سازِ شیرازی که دل نگرانی هایِ (دغدغه) زیست بومی فراوانی دارد با برپایی نمایشگاهی در موزه گالری آب شیراز، به ساکنان زمین و به ویژه هم میهنان خود، هُشدار نابودی طبیعت و زیست کره را داد و از همۀ مردم، مدیران و سرپرستان (مسوولان) خواستار توجۀ بیشتر به زیست بوم و رسیدگی به این دشواری (معضل) جهانی شد.

این بانوی پارسی که از کُنشکران (فعالان) سرسخت زیست بوم است  تا کنون دربارۀ تغییر آب و هوا (اِقلیم) و گرمایش جهانی زمین، آلودگی های آب و هوا و خاک، نابودی تالاب ها، نابودی گونه های گیاهی و جانوری و ... پژوهش و بررسی های فراوانی را انجام داده و بر آن است تا با هنر خود و به تصویرکشیدن کاستی ها در این زمینه، مردم کشور خود و به گونۀ کلی جهانیان را از خطر جدی پیش رو، آگاه کند. از همین روی، وی می کوشد تا با برگزاری نمایشگاه های گوناگون در ایران و برون از مرزها، جهانیان را از تهدیدها و آسیب های برگشت ناپذیر به زمین و طبیعت آگاه کرده و آنان را با آغوش پاک زمین که «مادر» همۀ جانداران است، آشتی داده و پیوند زند.

نمایشگاهِ پیش رو، که با نام « نَمایِشی از یِک آیَندۀ سُرخ» است از پانزدهم تا بیست و یکم اَردیبهشت ماه، همه روزه یکسره از 10 بامداد تا ساعت 22 شامگاه در موزه گالری آب شیراز برپا است. همچنین در آیین گشایش این نمایشگاه استاد پرآوازۀ هنر ایران، آیدین آغداشلو که با فراخوانی (دعوت) این بانوی هنرمند به شهر شیراز آمده بود با باشَندگی (حضور) خود در نمایشگاه، از این حرکت هنری و تاثیرگذار پُشتیبانی (حمایت) کرده و آن را گامی ارزنده در راستای پاسداری از زمین و زیست بوم دانستند.

در همین زمینه و در حاشیۀ آیین گشایش نمایشگاه، بانو یوتاب هنرمند نقاش و تندیس سازِ شیرازی به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « من با پژوهش، مطالعه و بررسی هایی که بر روی زمین و زیست بوم انجام داده ام و آشنایی با آسیب های وارده به آن از پیامدهای ناگواری که گریبانگیر مردم جهان و به ویژه کشورم شده است، آگاه شدم. زمانی که دست اندازی ها (تعرض) به زمین و طبیعت و خودخواهی های مردم را می دیدم، احساس درد فراوان داشتم و همین موضوع از سال های دور اَنگیزه ای در من پدید آورد تا دل نگرانی های خود را با زبان و ابزار هنر به گوش مردم و جهانیان برسانم. من با خود اندیشیدم که آیندگان با وضعیت موجود چه هوایی را بنا است تنفس کنند و چگونه می خواهند و می توانند نفس بکشند؟ روی کدام زمین باید گام بردارند و ... و ما چه چیزی را بنا است به آنان بسپاریم (تحویل دهیم). همۀ این ها تصویری تاریک همانند پرتگاهِ زشتی در برابر من نِمود (جلوه) پیدا کرد و این احساس ترس و دل نگرانی برای آیندگان، مرا وا داشت تا با ابزار و زبان هنر گامی هر چند کوچک، ولی تاثیرگذار بردارم و این نمایشگاه همانند دیگر نمایشگاه هایم با آرمان پاسداری از زمین و زیست بوم و دشواری های پیش روی آن، رقم خورد».

این بانوی هنرمند پارسی که شیوۀ (سبک) کار هنری اَش درون آزمای یا هیجان نمایی (اِکسپِرسیونیسم) انتزاعی است، بر آن است تا با آفرینش آثاری در این زمینه، بتواند پیام خود را که همان نابودی زمین و زیست بوم است را به گوش هم میهنان خود و به گونۀ کلی جهانیان برساند و مردم را از پیامدهای ناگوار آن آگاه سازد.

بانو یوتاب همواره نگران است و آیَندۀ سُرخ و ناروشنی را در دیدگان خود ترسیم می کند و در همین راستا به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « من برای این که همگان را متوجۀ خطر و تهدیدهای زیست بومی و زمین کنم، یک سری موم و شاخ از گیاهان خشکیده درست کرده و به روی سر خودم گذاشته ام تا هم با طبیعت همزاد پنداری کنم و هم این را گوشزد کرده باشم که مردم از دست درازی ها به طبیعت و خودخواهی های خود دست برداشته و از پیامدهای ناگوار و دشواری های زیست بومی بیشتر آگاهی یابند. و این پنداشت (تصور) من از همزاد پنداری با طبیعت بوده و از آن آیندۀ خشک و بی برگ و باری که ما می خواهیم به آیندگان واگذار کنیم. و این بسیار برایم غم اَنگیز بود و من با اَشک و خون دل خوردن این شاخ و موم را درست کردم تا تَلنگری باشد برای نسل امروز».

این هنرمند نقاش و تندیس سازِ شیرازی در پایان افزود : « من هنگام آفرینش آثارم بسیار نگرانم و همواره سختی (زَجر) کشیده و اَشک می ریزم و آزرده خاطری آیندگان را احساس کرده و اَفسوس می خوردم ... پیام من به مردم کشورم و جهانیان این است که به طبیعت و زیست کُره اَرج (احترام) گذاشته و قلب های خود را با هم یکپارچه (متحد) کنیم و برای نجات زمین و آیندگانمان از همین امروز دست به کار شویم که فردا بسیار دیر است ...».

وی در پایان از همراهی و پُشتیبانی مینُوی (معنوی) استاد آغداشلو و شرکت زئوس (مرکز تخصصی طراحی وب) سپاس گذاری کرد.

در دنبالۀ این گزارش یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه در آیین گشایش آن از مثبت ارزیابی کردن چُنین گام های ارزنده ای سخن گفته و اِستقبال کرد. بانو سارا که دکترای داروسازی دارد به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « این دومین نمایشگاهی است که من از این هنرمند شیرازی دیده ام. دل نگرانی های این بانوی هنرمند در راستای زیست بوم، طبیعت، آب های زیرزمینی و ... بسیار ارزشمند بوده و همواره باید از آن ها نام برد. و موضوع زیست بوم در نقاشی ها و آثارشان بسیار پُررنگ و ملموس و قابل درک و دیدن است و بیانگر دل نگرانی ها و کوشش های بی دریغ وی در این راستا است. بانو یوتاب نه تنها در ایران، بلکه در قارۀ آفریقا نیز چندین نمایشگاه با موضوع زیست بوم و زمین برگزار کرده و حس طبیعت دوستی در سراسر آثار وی موج می زند. این حرکت در واقع تَلنگری است به ما مردم و بازدیدکنندگان از این نمایشگاه و از این دست نمایشگاه ها که به راستی هُشیار شویم. و در برابر آیندگان و زمینی که بر روی آن زندگی می کنیم، احساس مسوولیت کرده و دست از خودبرتری جویی هایمان برداریم. زیرا زنگ خطر نابودی زمین و زیست بوم چندی است به صدا درآمده و نباید بیش از این نظاره گر بود. در همین جا نیاز می دانم به اَنگیزۀ کوشش ها و دل نگرانی های این شهروند شیرازی از وی سپاس گذاری کنم و خودم را همراه و همساز و پُشتیبان ایشان بدانم».

آیدین آغداشلو نیز که از هنرمندان و کارشناسان پرآوازه در زمینۀ نقاشی است و با مهرورزی و فروتنی، فراخوانی این بانوی هنرمند پارسی را پذیرفته و از نمایشگاه وی پُشتیبانی مینُوی کرده است در همین راستا به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « من کارهای بانو یوتاب را همواره پیگیری و دنبال کرده و کمابیش همۀ دوره ها را دیده ام. این دوره از نمایشگاه برای من گیرا (جالب) است. زیرا هنرمند با موضوع خود درهم آمیخته و یکی شده است (اِدغام شدن). این جا هنرمند در واقع بخشی از موضوع شده است. این نهاده آن اندازه در هنرمند رِخنه (نفوذ) دارد که او هم با همۀ این دگرگونی های موضوع اَش، همراهی کرده است. پس این یکی شدن و ترکیب، رُخداد بسیار ویژه ای است که من در جاهای دیگر کمتر دیده ام. دیگر داستان ها بیشتر سلیقه ای است و هر کس دیدگاهی دارد و اثری را بیشتر یا کمتر دوست دارد و این نهاده در سخنانم اهمیتی ندارد. ارزش سخنانم در آن دگرسانی (استحاله) اساسی است که میان هنرمند و معنا و موضوع اَش انجام می یابد. بیشتر هنرمندان با موضوع خود فاصله دارند و بدین گونه با اثر خود، تَن نداده و یکی نمی شوند. اما این هنرمند تکه های گیاه و طبیعت را که بسیار دوست دارد بر روی سر خود آویزان کرده و با آن یکی شده است. من بدون آن که بخواهم مهر خودم را نسبت به این بانوی هنرمند پارسی نشان دهم، باید بگویم این نمایشگاه یک نمایشگاه بسیار ویژه ای (خاصی) است که شاید کمتر نمونۀ آن را دیده ام».

آغداشلو در پاسخ به این پرسش که به دیدگاه شما به عنوان یک هنرمند شناخته شدۀ بین المللی و با نگرش به وضعیت نگران کنندۀ زیست بوم و زمین و میراث فرهنگی ما، چگونه می توان دیگر هنرمندان را به این سو کشاند تا شاید تلنگری باشد برای مردم، گفت : « به هیچ روی، نمی شود کاری کرد. زیرا این نهاده اَمری کلی تر است که بخواهیم وجدان همگانی (عمومی) هنرمند به زیست بومش توجه کند. و این از بیرون به گونۀ یک دعوت اثر نمی کند و اگر هم اثری داشته باشد، بی گمان کوتاه مدت است. باید هنرمند در جایی یک معنایی را لَمس کند تا نسبت به آن پایبند (متعهد) باشد. و این موضوع هیچ ابزار بیرونی ندارد».

این نویسنده و منتقد فیلم در پایان دربارۀ جایگاه هنر در شیراز و این که به گونۀ کلی رَوند هنر را در این شهر چگونه می بیند، افزود : « شیراز برای هنرمند جایگاه خوبی است. زیرا شیراز یک پیشینه (سابقه) و سنت قدیمی هنردوستی و هنرپروری دارد، چه در درازای تاریخ گذشته و چه معاصر خود. به ویژه از روزگار کریم خان زند، شیراز یکی از مرکزها و پایتخت های هنری کشور بوده است. به گونۀ کلی شیراز چندین بار پایتخت هنری ایران بوده است، یکی در دورۀ مغول ها، دیگری تیموریان و صفویه. شیراز همیشه مرکزیت هنری و فرهنگی خود را حفظ کرده است، جدا از این که مدت کمی پایتخت کشور در زمان زندیه بوده است. در دورۀ باستان هم شیراز نه در دورۀ هخامنشیان و نه ساسانی هیچ گاه پایتخت کشور نبوده است، ولی ما می بینیم که هنر و فرهنگ خاستگاه والا و بالایی از روزگاران کهن تا کنون در این شهر داشته است. از همین روی است که ما چشمداشت داریم که باید شیراز جایگاهی برای پرورش هنرمند باشد. زیرا این شهر، بَستری است برای شکوفایی هنرمندان و همیشه هم همین گونه بوده و در همۀ دوره ها پِیاپی دنباله داشته است».

آیدین آغداشلو در گفتار پایانی، شادمانی (خوشحالی) خود را از باشَندگی در شهر راز (شیراز)، پایتخت ادب و فرهنگ و هنر ایران اِبراز داشت.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، نمایشگاه « نَمایِشی از یِک آیَندۀ سُرخ» تا 21 اَردیبهشت ماه در موزه گالری آب شیراز به نشانی خیابان زند، رو به روی مجموعۀ تاریخی اَرگ کریم خان زند ( گوشۀ شرقی اَرگ) و کنار ادارۀ مرکزی پست قدیم برپا است. همچنین دوستداران آثار این بانوی هنرمند شیرازی می توانند برای آشنایی بیشتر از کارهای وی به نشانی تارنمای (سایت) www.yootabart.com

  بروند.





ورودی آب انبار زندیه که به موزه گالری آب تغییر یافته است

نمایشی از یک آیندۀ سُرخ، نام نمایشگاه این هنرمند شیرازی است

آثار هنری و ارزشمند بانو یوتاب در نمایشگاه



بازدیدکنندگانی که در خلوت خود به ژرفای هنر و معنای آن می اندیشند







بانو یوتاب، هنرمند نقاش و تندیس ساز در نمایشگاه های خود با بهره از شاخه های خشکیده درختان با طبیعت همزادپنداری می کند

برنامه گشایش نمایشگاه با موسیقی کلاسیک همراه بود






استاد آیدین آغداشلو، صاحب جایزه جهانی شوالیه ادب و هنر

بانو یوتاب، نقاش، تندیس ساز و خلبان ایرانی
 

 

 

 

 

 

 


*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری، خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1396/02/18
بازدید : 3029


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید