سایۀ فراموشی بر هنر مِهرازی ایرانی

جمعه 31 فروردین 1403





سایۀ فراموشی بر هنر مِهرازی ایرانی



تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه مِهرازی(معماری)- مارال غلامی*

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان- یکی از گرفتاری های بنیادین مِهرازی(معماری) امروز ایران، نداشتن آگاهی گروه بسیاری از

مردم به هنر مِهرازی است. سازندگان بناها نیز آگاهی گسترده‌ای از این هنر ندارند. از همین روی، کمتر به جنبه زیباشناسانه و

هَنجار هستی یافته در این فن می پردازند. در گذشته اگر مِهرازی فرنگی به ایران وارد می‌شد، در میان هنر ایرانی خود را نشان می

داد، در حالی‌که امروز  به فراموشی گراییده‌است.

آجر یکی از بهترین کاراسته ها (مصالح) برای بناهای ایرانی از سوی کارشناسان مِهرازی پیشنهاد شده‌است. زیرا با شرایط آب و

هوایی این سرزمین سازگاری دارد و به مانند سیمان،  سنگ، آهن و شیشه گرما و سرما را بازتاب نمی دهد که آلودگی پدید آورد.

اگر در تابستان یا زمستان کنار یک دیوار آجری قرار بگیرید گرما و سرمای زیادی احساس نمی کنید، ولی اگر در کنار دیوارهای

فلزی، سیمانی، سنگی و شیشه ای قرار بگیرید درست وارون(برعکس) دیوارهای آجری گرما و سرما را به خوبی درک می‌کنید. این

بناها در گونه گسترده‌تر می‌تواند در هوای درونی شهر دگرگونی پدید آورد.

در دهه‌های گذشته با تولید گسترده سیمان و گونه‌های بسیاری از سنگ تراورتن و کانی‌ها (:معادن) نماهای سیمانی و سنگی

ناموَر(معروف) به نمای رومی بسیار زیاد مورد توجه قرار گرفته‌است. در نماهای سیمانی پس از چند سال در برابر آلودگی پدیدار

شده در کلان‌شهرها رو به تیرگی گذاشته و دید شهری را نیز می‌کاهد.

 در برخی نماها، شیشه تمامی بنا را می‌پوشاند. گرچه شیشه‌های آیینه‌ای پیشگیری از دید بیرون به درون خانه را می‌کرد، ولی نقش

مِهرازی و هنر آن را کمتر می‌کند.

باید دانست نمای ساختمان تنها مورد بهره‌برداری ساکنین ساختمان نیست. بلکه بخشی از دید شهری را پدید می‌آورد، بنابراین به

همۀ ساکنین شهر وابسته است و نیز باید اندیشید که برای چند نسل ماندگار شود.

در گذشته با بهره‌گیری از این همه هنر در مهرازی بناها، مِهرازان (معماران)حتا از روی فروتنی نام خود را روی بنا به یادگار

نمی‌گذاشتند . اما امروزه با بهره‌گیری از بِرُندها و ارزش‌گذاری‌های گوناگون در بنگاه‌های مسکن داد و ستد می‌شود!

در گزارش زیر فرتورهایی از پنجره‌های دوره قاجار و پهلوی به نمایش گذاشته شده‌است که شوربختانه بسیار مورد بی مهری قرار

گرفته و به گمان زیاد تا چند سال دیگر نشانی از آن ها برجای نخواهد ماند. در حالی که بازآرایی(مرمت) این بناها می‌تواند زیبایی

شهر را چندین برابر کنند و سازندگان بناهای تازه دلگرم به ساختن بناهایی با مهرازی ایرانی شوند.


نمونه هایی از پنجره‌های رایج در نیم سده گذشته

پنجره

باب‌‌ترین نمونه پنجره،  نمونه دو لَته (لنگه) آن است. البته پنجره‌های کوچک را به گونۀ یک لته می‌ساختند. هر لتۀ پنجره روی

پاشنه ای چوبی می چرخید و در برخی موارد بخش پایینی پنجره با چوب پوشیده می‌شد و بخش بالاتر آن شفاف بود. لته های

پنجره بیشتر به سوی درون بنا ساخته شده باز می‌شد.


پنجره های یک لته ـ خیابان حافظ


پنجره‌های یک لته در دو سوی و دو لته در میان ـ خیابان حافظ

 

در ــ پنجره

 برخی از پنجره‌ها افزون بر کارکرد پنجره، به گونه در، نیز بهره‌برداری می‌شد. وجود بخشی از شیشه برای ورود نور به میدان درونی

بود، مانند: حجره‌های برخی از کاروانسراهای کوچک برون شهری یا اتاق‌های فرعی و خدماتی در خانه‌های کوچک تنها از سوی درـ

پنجره تامین می‌شد.

از آن‌جایی که در گذشته نشستن بر روی زمین (فرش) روایی داشت بلندای بخش چوبی در ـ پنجره نزدیک به 60 سانتی متر می

شد که بهترین مکان دید را  به بیرون یا حیاط پدیدار می ساخت.


خیابان حافظ بالاتر از میدان حسن آباد


پایین پنجره با چوب پوشانده‌شده‌است ـ کاخ گلستان

 

پنجرۀ اُرسی

نمونه ای از پنجرۀ چوبی مشبک است که لته های آن به جای بر روی "پاشنه گرد" حرکت کند، در درون یک چارچوب به سمت بالا

حرکت می کند. پنجره های اُرسی بیشتر به گونه ای ساخته می‌شد که تمام بخش بیرونی یک اتاق را در برمی گرفت. هر پنجرۀ

 ارسی افزون بر شبکۀ تشکیل دهندۀ  چارچوب، از دو سطح ثابت و متحرک تشکیل می‌شد که سطح ثابت کارکرد یک عنصر جدا

کننده، مانند دیوار را نیز ایفا می کرد و از سطح متحرک برای مشاهدۀ بهتر نمای میدان باز و تهویۀ هوا بهره‌برداری می شد.


خانه پدرسالار در عودلاجان


پنجره های ارسی چندین کارکرد داشت:  نخست شوَند(باعث) وارد شدن نور به درون بنا می‌شد و افراد درون بنا توان تماشای

بیرون را داشتند، ولی کسانی که بیرون بنا قرار داشته توان دیدن میدان درون را نداشتند. از سویی دیگر تندی و گرمای به وجود

آمده از نور آفتاب را می‌کاهید.


پنجره‌های ارسی ـ موزه تهران قدیم


ویژگی کاستن دید در پنجره های ارسی موجب شد از آن‌ها در میدان درونی نیز بهره گرفته‌شود. در بالاخانه‌ها و اتاق‌های گوشوار

واقع در یک سو یا دو سوی تالارهای بزرگ قرار داده می‌شدند، و زمان‌ هم‌نشینی‌های (:مجالس) ویژه یا پذیرایی مردانه در تالارها یا

اتاق‌های پنج دری یا هفت دری، زنان در اتاق‌های بالاخانه یا گوشوار که در بالا و دو سوی تالار واقع شده بود از پشت پنجره های

ارسی بدون آن که دیده شوند، بر میدان تالار اِشراف می‌یافتند.


خانه پدر سالار ـ بافت تاریخی تهران


در هنر ارسی‌سازی هیچ میخ و چسبی به کار نمی‌رود و همۀ نقش و نگار‌های آن به وسیله پیوند‌های نازک چوب (کام و زبانه) به هم

می پیوندند.

کهن‌ترین آثار ارسی سازی در ایران به دوره صفویه برمی‌گردد. در دوره قاجار ارسی سازی پس از آمیخته شدن با هنر قَواره بُری،

اوج و بزرگی دو چندان می یابد. شوربختانه این گونه هنرها با ورود آهن رو به نابودی گذاشته وگستردگی پیشین خود را از دست

داده‌اند.


ناپسند دانستن پیروی از نقش‌ها و چهره‌های انسانی و جانوری در نقاشی و سایر هنرها شوَند پیروی از نقش‌های برگرفته از طبیعت

در فرهنگ هنرهای دوره اسلامی شد و این برای هنرمندان بسیار زیبا به چشم نیامد به همین شوند بهره گرفتن از نگاره‌های

مِهرازی (هندسی) روایی یافت.


نقش نگار پنجره‌های ارسی _ موزه تهران قدیم

 

روزن

نوعی پنجره کوچک بود که در بیشتر موارد برای نورگیری یا تهویه در میدان‌های بنیادی، نقش کمکی و فرعی داشت. در میدان‌های

بنیادی، روزن را در بالا یا پیرامون پنجره یا درـ پنجره قرار می دادند. نمونه هایی از این روزن ها را در برخی از گونه‌ اتاق های سه

دری، پنج دری، هفت دری، و نیز در مدرسه‌ها یا کاروانسراها می‌توان یافت. و بیشتر آن را با یک کف روزنه‌دار (:مشبک) چوبی،

آجری، گچبری یا با کاشی می‌پوشاندند. این روزن ها به شکل‌های گوناگون مربع، مستطیل، ترکیب مثلث با مربع یا مستطیل، دایره

ساخته می شد.


روزن ـ کاخ گلستان

 

شباک

کف مشبک که از دو میدان پر و خالی ساخته شده باشد، به گونه‌ای که از یک سو بتوان سوی دیگر را دید، شباک یا شبکه نامیده

می‌شود. شباک به شوَند های گوناگون از جمله کاستن توان دید از بیرون به درون یک میدان، به پدیداری سایه برای میدانی که در

برابر آفتاب قرار دارد می انجامد.


موزه تهران قدیم


در برخی از پشت بام ها به ویژه در نواحی گرم و مرطوب  و به عنوان پوششی مشبک در جلوی روزن برخی از میدان‌ها، به ویژه

جلوی روزن زیر زمین‌هایی که نور و تهویۀ  آن ها از سوی حیاط تامین می شد، بهره می‌بردند. شباک‌ها را با کاراسته های گوناگون

مانند آجر، کاشی، سنگ، چوب و گچ درست می‌کردند.

 

خانه‌ای قدیمی در عودلاجان


کاخ شمس العماره ـ خیابان ناصرخسرو


خانه پدر سالار ـ بافت تاریخی تهران


پنجره‌های گوناگون ـ عمارت مسعودیه


خیابان ناصرخسرو


میدان مشق


موزه آبگینه ـ خیابان میرزا کوچک خان


سرای روشن ـ خیابان ناصر خسرو


پنجره دو لته ـ کلیسای گئورک ـ میدان شاپور


میدان مشق


سردر باغ ملی ـ خیابان امام خمینی



پنجره دو لته با آراستگی دور آن ـ عمارت مسعودیه 

 


آدریان زرتشتیان ـخیابان میرزاکوچک خان


موزه مقدم ـ خیابان امام خمینی

 

 

*هَموند(عضو) انجمن مهرگان- فعال فرهنگی و خبرنگار اَمُرداد



1393/04/21
بازدید : 3290


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید