تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه جشنهای ایرانی- انجمن مهرگان*
جشن تیرگان در تیرماه، ایرانیان را نخست به یاد آرش کمانگیر و فداکاری و جانفشانی های او برای گسترش مرزهای ایران میاندازد. پس از آن نماد طبیعت، تندی و تیزی و آیین باران خواهی است که از هزاران سال پیش در سرزمین ایرانویچ وجود داشته و همه ساله تا به امروز جشن گرفته می شده است.
شوربختانه در چند سال گذشته دوگانگی در روز برگذاری تیرگان ودیگر جشن های ایرانی به وجود آمده است . به همین شوَند (دلیل) برآن شدیم برای آگاهی بیشتر از چگونگی و روز درست برگذاری این جشن با یکی از پژوهشگران جشن های ایرانی گفتگویی داشتهباشیم.
آریاچهر(احمد نوری) پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران و نویسنده کتاب جشنهای ایرانی دربارۀ جشن تیرگان به تارنمای فرهنگی مهرگان می گوید : «واژه جشن، واژه ای کهن و اَوستایی است که از یَزشن گرفتهشده و به چَم (:معنی) ستایش و نیایش است که با سُرور و شادمانی همراه است. در ایران باستان هر روزی از ماه، نام ویژهای داشته و هر گاه نام ماه و روز با هم برابری میکرد جشن ماهانه برگذار میشد، مانند : جشن اَردیبهشتگان در اَردیبهشت، جشن خوردادگان در ماه خورداد و تا اسپند همچنان برقرار بود.»
آریاچهر ادامه می دهد: «برخی جشنها وابسته به گاهشماری و سرشماری کشاورزی به نام گاهَنبار است که شش بار در سال انجام میشود. برخی جشنهای کهنتر مانند: مهرگان، سَده و... که افزون بر نمادهای کشاورزی، نماد ملی هم هستند. در ایران زمانی که روستانشینی بهوجود آمد مردم زندگی روزمرهگی شان را از راه کشاورزی تامین میکردند به همینشوَند به گاهشماری خورشیدی نیاز داشتند که چه هنگام ، زمان کاشت، آبیاری و برداشت است. پس از آن جشنهایی پدید آمد که وابسته به جشنهای کشاورزی بود و نمادهای ملی و آیینی نیز در آنها دیدهمی شد.»
نمادهای جشن تیرگان
این پژوهشگر در بخش دیگر سخنان خود از نمادهای این جشن ملی سخن گفت: «یکی از نشانههای جشن تیرگان برابری نام روز با نام ماه است. در تیر روز از ماه تیر جشنی به نام تیرگان برگذار می شود. نماد دیگر جشن تیرگان پیروزی ایرانیان بر تورانیان است. هنگامی که منوچهر پیشدادی بخشی از خاک ایران را گرفت دو طرف پیمان بسته و توافق کردند که تیراندازی از ایرانیان تیری پرتاب کند و تیرش تا به هر کجا که رفت نشان مرزهای ایران باشد. آرش کمانگیر یا آرش شیواتیر (به اوستایی: اِرِخْشَه و به پهلوی: اِرَش شیپاکتیر) یکی از ماهرترین تیراندازان ایرانی بود که میپذیرد و جانش را بر سر این راه میگذارد. تیر رها کردهاش تا جیحون میرود که مرز ایران و توران به شمار میآید.»
نویسنده کتاب پیشدادیان وکیانیان افزود: «یکی دیگر از نمادهای جشن تیرگان وابسته به رخدادهای کشاورزی با نام تیر یا تیشتَر است. ماه تیر آغاز فصل گرما، گاهشماری تابستانی، برداشت و دِرو محصولات کشاورزی است. در ایران باستان نماد باران، بارندگی و نماد طبیعت است. زیرا بارش شوَند زنده شدن طبیعت و پرآبی رودخانه ودریاها است. روز تیر از ماه فروردین نیز برابر با سیزدهم فروردین است آن روز ایرانیان به نماد روز تیر، طبیعت، آب و آبیاری به جشن طبیعت میپردازند و هیچ پیوندی به نحسی شماره سیزده ندارد و وارونِ این باور، شوَند (:باعث) برکت و خوش یُمنی است.»
نویسنده کتاب جشن نوروز ادامه می دهد : «تیر افزون بر نماد بارش و طبیعت نماد تندی و تیزی است. هم اکنون نیز در ادبیات ایران هر چیزی را که بخواهند به تندی و تیزی تشبیه کنند از واژه تیر بهره می گیرند و گفتهمیشود «مانند تیر رها شد». تیراندازی آرش کمانگیر هم اشاره ای به تندی و تیزی و رسیدن به آن آرمان است. بنابراین این روز را به مناسبتهای گوناگون جشن میگیرند.»
وی در دنبالۀ این گفت وگو از چگونگی برگذاری جشن تیرگان می گوید : « از روز تیر تا روز باد است، اگر به گاهشماری باستانی (:مزدایی) بنگرید ده روز از روز تیر تا روز باد به درازا میانجامد. در گذشته همۀ ایرانیان و امروز هم میهنان زرتشتی به دست هایشان بندهای رنگین میبندند که نُماد تیرو باد است و نمادی از چلّۀ کمان آرش و نماد رنگها است زیرا از رنگهای طبیعت در تابستان بهره گرفتهمیشود.»
گوناگونی گاهشماری خورشیدی و باستانی
آریاچهر به چگونگی پدید آمدن گاهشمار خورشیدی و تفاوت آن با گاهشمار باستانی نیز اشاره می کند و می گوید : «گاهشماری خورشیدی که امروز از آن بهره میگیریم در سال 1304 در هنگامۀ پهلوی نخست تصویب شد که سرچشمه آن نیز هجرت پیامبر و جایگزین گاه شمار مَهی(قمری)شد. گونه ای دگرگونی در آن ایجاد کردند که 365 روز در ماهها به یکسان بخشبندی شد. 6 ماه نخست چون روزهای بلندی دارد 31 روزه و 5 ماه پس ازآن 30 روزه و ماه پایانی 29 روز شد. گاهشماری خورشیدی امروزی با گاهشماری باستانی که تا روزگارساسانیان و پس از آن زرتشتیان بهره میبرند تفاوتش در همین 31 روزه شش ماه نخست است و همین شوَند به وجود آمدن دوگانگی در برپایی جشنها شدهاست. جشن تیرگان که سیزدهم برگذار میشد امروز روز دهم جشن گرفتهمی شود و یا جشن مهرگان که 16 مهر بود امروز 10 مهر برگذار می شود.»
او بیان کرد: در کتاب آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» درباره گاهشماری باستانی نکاتی آمدهاست. آنزمان با وجودیکه در میان ایرانیان گاهشماری مَهی که با اختلاف نزدیک به 12 روز با گاهشماری ایرانی است و ثابت نیست، روایی (رایج) داشت، ولی جشنها برپایۀ گاهشماری باستانی برگذار میشد و اگر چنین نبود برای نمونه نوروز باید هر سال در روزها و ماههای گوناگون برگذار شود.»
نویسندۀ کتاب نام های باستانی(اوستایی، هخامنشی و پهلوی)از چیرگی گاهشماری دوره اسلامی بر گاهشماری خورشیدی سخن گفت: «هر چند که در دوره سلجوقیان، «فرزانه عمرخیام نیشابوری» گاهشماری خورشیدی را از بین نبشتهها یافت و مرتب کرد، ولی به مانند امروز به تصویب رسمی نرسید و تنها برای برداشت محصولات کشاورزی و گرفتن مالیات از آن بهره میبردند. از آنجایی که ایرانیان در روزگار پس از اسلام بیشتر مذهبی بودند پایه گاهشماری بر پایۀ گاهشماری مذهبی بود و بر خورشیدی چیرگی داشت. زیرا برای مناسبتهایی مانند، ماه رمضان و محرم ارزشمند بودهاست. در زمان پهلوی نخست برای ثابت بودن جشنهای ایرانی و نمادهای ملی ایرانی، گاهشماری خورشیدی را با هنجاری جدید به تصویب رساندند.»
هیچ مکتب درستی نمیپذیرد روز جشنها دگرگون شود
این پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران از دوگانگی در برگذاری جشن تیرگان گفت: «پایه و اساس روزها و گاهشماری ما همان گاهشماری باستانی است زیرا همۀ جشنهای امروزی بر پایه جشنهای ملی و فرهنگی باستانی است. مانند، نوروز که نمیتوان شش روز زودتر یا دیرتر برگذار کرد. و جشنهای سده و یلدا نیز از همین ناشی شدهاست. بسیاری پافشاری دارند که جشن تیرگان همان سیزدهم برگذار شود که با گاهشماری باستانی برابر شود، ولی این درست نیست زیرا پایه گاهشماری باستانی با گاهشماری خورسیدی امروز گونهگون است و ششماه نخست 31 روز، دیگر ماهها 30 روز و 29 روز است.»
وی افزود: «برفرض اگر گاهشماری ایران تَرسایی(میلادی) میشد در آن زمان چگونه میتوانستیم این دو را با هم برابر کنیم. بدینترتیب تمامی آیینها، فرهنگ و تاریخمان برهم میخورد. از آنجایی که تاریخ ما پیشینهاش جلوتر است و پایۀ جشنها هم برپایۀ این پیشنه کهن بودهاست مانند تیرگان که بسیار کهنتر از دوره اسلام، هخامنشیان و ماد است. ما نمیتوانیم تاریخ کهن را برپایۀ تاریخی که امروز درست شدهاست، روزشمارش را مشخص کنیم وکاری بس اشتباه است.ایرانیان با این موضوع از دوره پهلوی نخست سالیان سال است که کنار آمدهاند.»
او می افزاید: «چنانچه در روستاهای مازندران، خراسان جشن سده را درست دهم بهمن برگذار میکنند و آنان امروزه حتا از گاهشماری باستانی و خورشیدی آگاهی درستی ندارند، ولی بر پایۀ پیشینهای که داشتند جشن سده را دهم بهمن برگذار میکنند که یک جشن ایرانی و ملی است و وابستگی به هیچ آیینی حتا زرتشتی هم ندارد.»
آریاچهر در پایان از برگذاری همۀ جشنها در جایگاه درست خود گفت: «پایه جشنهای ایرانی جشن ملی است و گاهشماری برپایۀ رویدادهای کشاورزی و خراجهایی که به دولت پرداخت می کردند است، یا انبارهایشان را پر از غله که برای زمستان ذخیره کنند و زمانی که میگوییم جشن ایرانی از یک پیشینه فرهنگی بسیار دور به ما رسیدهاست زمانی معنا پیدا میکند که در جایگاه خودش برگذار شود. مانند جشنهای مَهی(قمری). آیا میتوان نیمه شعبان را در 15 محرم برگذار کرد! این امکانپذیر نیست و اگر بگوییم چون گاهشماری مان دگرگون شده پس جایگاه مناسبتها را نیز دگرگون کنیم، این را هیچ مکتب درستی نمیپذیرد.»
*مارال غلامی، سیاوُش آریا