خوانندگی و خنیاگری عمر را زیاد می کند

شنبه 21 مهر 1403





خوانندگی و خنیاگری عمر را زیاد می کند



تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه فرهنگ و هنر، بخش خنیاگری تجسمی- مارال غلامی*

 

پنجمین نشستِ با مکتب هنرمندان معاصر ایران با مروری بر آثار استاد عثمان محمدپرست خوافی، دوتار نواز خراسانی با همیاری پژوهشکده هنر با باشندگی اساتید، هنرمندان، دانشجویان دوستداران خنیاگری در فرهنگستان هنر برگزار شد.

 

در آغاز نشست سیدکمال سیدجوادی فرنشین پژوهشکده هنر آرمان برگزاری نشست‌های زنجیره ای را تقویت مباحث نظری، فراهم کردن شرایطی برای نقد هنر معاصر به ویژه خنیاگری، در کنار آن شناساندن هنرمندان و استادان نامور معاصر کشور که برخی در بین جوانان ناشناخته‌اند، دانست.



سیدکمال سیدجوادی فرنشین پژوهشکده هنر


سپس دکتر حاتم عسگری، خنیاگر و پژوهشگر درباره مقام خراسان سخن گفت: فارابی از استادان بزرگ خنیاگری چهار تا شش مرحله خنیاگری را انجام داد. به چَم (:معنی) آن‌که در ابتدا سازی را کوک کردند، سپس گردآوری کرده و در حالت سما آوردند، نشستند، گریه کردند، خندیدند و سپس رفتند که هفت مرحله خنیاگری است.

وی ادامه داد: «خنیاگری دو دَم دارد یکی هازمان (جامعه) را اصلاح می کند و دَم دیگر هازمان را به نابودی می‌کشد. امروز شاهد هستیم چگونه با خنیاگری برخورد می‌کنند! سخن آغازین تمام مذهب‌ها از خنیاگری است چنانچه در اسلام می‌گوید: اِقرا، بخوان! بخوان به نام من. همان‌گونه که عثمان به نام او می‌خواند و بر دل می‌نشیند.»



دکتر حاتم عسگری


این پژوهشگر افزود: «سه سبک در خنیاگری وجود دارد یکی سبک خراسانی که سعدی هم در سروده‌اش آورده‌است:
آواز خوش از کام و دهان و لب شیرین
گر نغمه بکند ور نکند، دل بفریبد
ور پرده عشاق و خراسان و حجاز است

از حنجره مطرب مکروه نزيبد»
وی در بخش دیگر سخنانش گفت: «سنایی غزنوی دو حرکت در خنیاگری پدید آورد یکی رِنگ‌ها و دیگری آهنگ‌ها، پس از وی عطار نیشابوری دو نوع خنیاگری بوجود آورد یکی مثنوی‌ها و دیگری قلندرخوانی‌ و مولوی نیز خود می گوید من به دنباله سنایی وعطار می‌آیم و بیشتر نام‌های خنیاگری را در سروده‌هایش آورده‌است. وی آهنگ‌سازی هم می‌کرده‌است. از سده ششم به بعد میدان ویژه‌ای برای خنیاگری پیش‌آمد، آهنگ‌سازان بزرگی پیدا چکامه‌سرایانی که خود هم خنیاگرشناس هم بودند.»

عسگری از آوازهها و اساتید خنیگری که از خراسان برخاسته‌اند سخن گفت: « فارابی، پورسینا، رازی، خیام که خیام خوانی مانند باباطاهر خوانی در دریف امروز از بین رفته‌است. نیشابور هم با نام آواز نیشابوری در گذشته اجرا می‌شده و امروز در ماهور به نام آواز نیشابورک آورده‌اند. خوارزمی هم یکی از آهنگ‌های بسیار و زیبا و کهن است و هم‌چنین خاوران. از آن‌جایی که همه در ردیف گردآوری شد‌‌ه‌اند اصلیت خود را از دست داده‌اند ولی در اجرای اساتیدی چون عثمان بویی از آن‌ها می‌شنویم چون از قید و بند ردیف خارج می‌شوند و نزدیک به اصلیت پروردگار، حال و کیف انسان می‌شوند.»

در ادامه استاد خنیاگری از تلاش عثمان محمدپرست و خنیاگری در تعزیه سخن گفت: «تعزینه در خراسان آغاز شد که نوعی خنیاگری است و چندین آهنگ در آن اجرا می‌شود. ابتدا پیش واقعه که همان پیش‌درآمد یا پیش‌آهنگ است و بخش دوم روضه خوانی، سوم مناجات خوانی و پنجم رجز خوانی است.
نوع خنیاگری که عثمان محمدپرست اجرا می‌کند نوعی مقام و خنیاگری عاشقانه‌است مرزی در آن وجود ندارد. هر چه دلشان می‌خواهد می‌نوازند به شوند آن‌که انسان را دل‌ می‌برد .»

عسگری در پایان سخنان خود گفت : «جوانان باید به درپی خنیاگری بروند که در آن حال و کیف باشد، خنیاگری که در تعزیه اجرا می‌شود دو سه ساعت از پیر و جوان را جذب می‌کند. خوانندگی و خنیاگری عمر را زیاد می‌کند، شادروان نکیسا تا 114 سالگی در رادیو برنامه اجرا می‌کرد و شادروان ضیاالذاکرین 110 سال زندگی کرد. همه ایرانی‌ها در گذشته آواز می‌خواندند.»

در بخشی از نشست استاد عثمان محمدپرست به نوازندگی با دوتارشان پرداختند و آهنگ "نوایی، نوایی" را خواندند.


نوازندگی دوتار استاد محمدپرست


در پایان نشست لوح سپاسی از سوی فرهنگستان و پژوهشکده هنر و فرتوری (:عکسی) به استاد محمدپرست اهدا شد.


پیشکش نشان سپاس با باشندگی دکتر رحیمی و دکتر حاتم عسگری


گفتنی است استاد حاج عثمان محمد پرست، فرزند دین محمد، ملقب به عثمان خوافی، از نوازندگان چیره دست "دوتار" است که در بداهه، پنجه ای افتخارآفرین و یگانه دارد. استاد حاج عثمان محمد پرست" در سال 1307خورشیدی در بخش رود خواف از شهرهای جنوب خاوری استان خراسان در حاشیه کویر در ایل "بای" که دامدار و چادرنشین هستند،  به دنیا آمده‌است.

وی از دوازده یا سیزده سالگی با دوتار هم نوا شد و روزها و شب ها پس از فراغت از کار به سماع روحانی با خویشتن خویش می پرداخت و هیچ گاه استادی دراین زمینه نداشت وی از راه خنیاگری کسب درآمد نکرد، بلکه کشاورز و راننده اتوبوس بود و در برابر آن توانست 704 مدرسه برای منطقه خود بسازد.

خاستگاه دوتار سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر آهنگ های پارسی و بومی می‌پردازند و پس از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد دوتار رایج است که آهنگ‌های کردی و ترکی می‌زدند، از آنجا هم به ترکمن‌ها در گنبد کاووس رسید که آهنگ‌های ترکمنی می‌نواختند.


جوانی استاد محمد پرست

 


 



نشان نشست تا مکتب هنرمندان معاصر

 


  مجری برنامه



از اساتید خنیاگری

 


باشندگان همایش


استاد عثمان محمدپرست دوتار نواز و علی اکبر حجازی آوازه خوان

 


نشان سپاس و فرتور استاد محمدپرست

 


 

 

*هموندانجمن مهرگان- فعال فرهنگی تهران- خبرنگار اَمُرداد 

 



1393/03/21
بازدید : 3060


دیدگاه ها

علی اکبر حجازی

با سلام علی اکبرحجازی هستم و در این نشست بنا به دستور شخص استادعثمان خوافی ( که بنده افتخار دوستی با ایشان را دارم) همراه با ایشان، قطعه آوازی را اجرا نمودم. سوالی دارم، این گزارشگر شما که نمی دانم زن است یا مرد، چگونه ندیده و نشنیده که من با استاد، برنامه اجرا کرده ام، که حتی اسمی از من برده نشده است و نه عکسی . . . پاسخ شما به این حرکت زشت غیرفرهنگی، آن هم از بخش به اصطلاح فرهنگی انجمن مهرگان، چیست؟!؟!؟! چیزی که بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک ! ! ! ! ! منتظر پاسختان هستم . . .

درود / نخست که دوست ارجمند، گزارشگر ما نامش در بالای گزارش آمده است و همه چیز مشخص است. دو دیگر، پوزش ما را بپذیرید که ایشان نامی از شما نیاورده و نمی دانم چرا؟ سه آن که، به این کرده(عمل) حرکت غیرفرهنگی نمی گویند؟؟ زیرا گزارشگر باید تشخیص دهد که چه بنویسد و چه عکسی را بگذارد(هرچند باید از شما نامی می آورد) به هر روی به عنوان مدیر تارنما از شما پوزش می خواهم. در ضمن من خودم در شیراز زندگی می کنم و ایشان نماینده تارنمای ما در تهران هستند. شادزی و امیدوارم درجایی دیگرازشما بهره ببیریم
مدیریت تارنما: سیاوش آریا
پاینده ایران

حبیب اوجاری

با سپاس از خبر های به روز و مفیدتون . نمیدونم اگه واقعا اینطور هست پس چرا خوانندگان خوش صدایی رو از ابتدای تاریخ تا کنون از دست داده ایم ؟ عزیزانی چون داود مقامی ؛ افشین مقدم ؛ مازیار ؛ فرزین ؛ مهستی ؛ هایده ؛ سوسن و ..... روح و روان همه این عزیزان شاد باد

علی اکبر حجازی

با سلامی دوباره 1 - گفتید . . . نمی دانم چرا؟ دست کم می توانستید بپرسید، . . . نمی توانستید؟!؟! 2 - گفتید به این کرده، حرکت غیرفرهنگی نمی گویند!!!! شما بفرمایید، پس چه می گویند؟!؟! 3 - گفتید: گزارشگر باید تشخیص دهد که چه بنویسد و چه عکسی را بگذارد(هرچند باید از شما نامی می آورد)، تا آنجا که بنده می دانم ، گزارشگر باید گزارشی دقیق و درست، تهیه کرده و جانب امانت را نگاه بدارد. اعتراض بنده به این راه و روش و این رویه، نه برای خود بود، بلکه برای ارج نهادن به ساحت پاک و مینوی آواز و موسیقی ناب و اصیل ایرانی بود و بس . و البته بیان دردی فراگیر . . . !!! چراکه بنده، بنا به دستور شخص استادعثمان خوافی، بدون هیچ چشمداشتی و با افتخار و عشق، درخدمتشان بودم و هستم و خواهم بود، و منتی بر هیچ کس ندارم. اما هیهات که گوش شنوایی نیست. حالا هم که ماشالله هزارماشالله، توجیه کردن و عذر بدتر از گناه آوردن، مد شده است. گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. پاینده و برقرار باد ایران مان

با درودی دگربار . گرامی، نخست که گفتارتان محترمانه نیست. دو دیگر مطمین باشید اگر در هر تارنمای دیگری این سخنان را فرموده بودید به هیچ روی تایید نمی شد . سه دیگر ندانسته چرا باید پرسید؟ و کنون پرسیدم و گزارشگر ما از شما فرتورهم دارد . اما چون نام شمارا ندانسته بودند نتوانستند فرتور را کارکنند. اکنون می توانید فرتور را ببینید و بهتر است زود پیش داوری نفرمایید. مواردی دیگری هم فرموده اید که از آن می گذریم. بهتر است دیگر در پی پاسخی برنیایید که شایسته سرکار و ما نیز نمی باشد.
پاینده و جاوید باد ایران

دیدگاه خود را بنویسید