سخنی با آقا زاده های موسیقی

شنبه 21 مهر 1403





سخنی با آقا زاده های موسیقی



سخنی با آقا زاده های موسیقی

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه فرهنگ وهنر، بخش خنیاگری و تجسمی

 

 

نوشتار زیر بدون ویرایش و پارسی نویسی آمده و نویسندۀ آن نزد مدیریت تارنما محفوظ است

 

موسیقی ایران برابر با تاریخ آن پیشینه دارد و مانند زبان پارسی و آیین های این سرزمین میراث معنوی  و بخشی از هویت ایرانیان است . همه باید تلاش کنیم تا فرهنگ و هنری که از نیاکان به ما رسیده است با کژ اندیشی و حاشیه پردازی به بیراهه نرود. زیرا زیان های آن در آینده گریبانگیر جامعه موسیقی و مردم ایران خواهد شد .

تهمورس پورناظری  ، همایون شجریان و حافظ ناظری سه تن از کسانی هستند که در زمینه موسیقی ایرانی بسیار پرکارند و در آغاز فعالیت با نام پدرانشان به شهرت رسیدند. اما به جز تهمورس در آلبوم "مستان سلامت می کنند" آن دو دیگر اثری ماندگار در پرونده خود ندارند .

همایون شجریان با بسیاری از آهنگسازان خوش ذوق همکاری داشته، اما به سبب صدای خنثی ، ادای نادرست واژگان و تقلید طوطی وار از پدر، می توان گفت تلاش او برای یافتن جایگاهی به عنوان یک خواننده اثر گذار بی نتیجه بوده است. این در حالی است که بسیاری از خوانندگان به ویژ ه در گذشته بدون پشتیبانی دیگری و تنها با آوای گرم و دلنشین خود توانستند با اجرای یک تصنیف بدرخشند و جاودانه شوند مانند، جواد بدیع زاده که ترانه " شد خزان " او پس از سال ها همچنان تازه و شنیدنی است .

در آلبوم بُعد یازدهم به آهنگسازی حافظ ناظری چنین آمده " حافظ ناظری و ستارگان موسیقی جهان" و از دیگر سو در آلبوم " نه فرشته ام نه شیطان " فهرست بلندی از نوازندگان خارجی به ویژه غربی نوشته شده که دراین آلبوم  شرکت داشته اند . حال باید به این آقا زادگان گفت : نوازندگان خارجی در آلبوم شما نواختند و دستمزد خود را نیز دریافت کردند .  اما اگر همۀ نوازندگان و ستارگان موسیقی جهان گرد هم آیند و درآلبوم شما بنوازند در پایان این درون مایه موسیقی است که ارزشمند است نه نام و نشان فلان نوازنده !

در آلبوم بُعد یازدهم حافظ ناظری تلاش دارد تا با آوردن فهرست جایزه هایی که در بیرون از ایران به او داده اند  ، سالن هایی که در آنجا به اجرای برنامه پرداخته است ، توضیحاتی فنی در بارۀ نوع تحریرها و شیوه آهنگسازی اش و همچنین نگرانی هایی که به گفتۀ خودش در باره سازهای ایرانی دارد ! و به هر روی با آسمان و ریسمان بافتن خود را یک موسیقی دان معرفی کند . آقای حافظ ناظری :

مُشک آن است که خود ببوید           نه آن که عطار بگوید

اگر شما دریافت درستی از موسیقی داشته باشید بی گمان در آثارتان هویداست و نیازی به توضیح و نوشتار نمی باشد . بسیاری از مردم آن چه را که شما نوشته اید در نمی یابند ،   ولی همین مردم هنگامی که به ساخته های شما گوش می دهند به خوبی پی می برند آیا این موسیقی از جان دل در آمده یا تنها حرف و سخن و حاشیه پردازی است ؟!

موسیقی درست یا کلاسیک آن است که از سوز عشق پدید آید  ، حال می تواند لالایی یا نوای نِی چوپان باشد و یا یک همنوازی بزرگ . مهم این است که چگونه به زیبایی برسیم .

از شما خواهشمندیم در این راه شتاب نکنید  ، نخست بُعد یکم را بشناسید و سپس آرام آرام و پله پله  به بعد یازدهم برسید ، ما نیز برایتان نیایش می کنیم !!

در بارۀ آلبوم "نه فرشته ام نه شیطان "چه بگوییم که سخن بسیار است : در شعر نه فرشته ام .... سخن از عرفان ، از خود گذشتگی و رسیدن به هیچ است ،  ولی هنگامی که صفحات آلبوم را ورق می زنیم چندین عکس از تهمورس و همایون در حالت های مختلف تمام رخ ، نیم رخ ، در سایه ، نگاه به آسمان... وجود دارد که اگر این را نشانۀ خود شیفتگی ندانیم بی گمان نشانۀ فروتنی نیز نمی تواند باشد . بهتر بود نام آلبوم را این گونه می گذاشتند : " نه فرشته ام نه شیطان ، تهمورس پورناظری ام ، همایون شجریان " !!

در شعر حصار شاعر از گرفتگی نفس ، فرار از زندان و خفقان حکایت می کند ، ولی این شعر به گونه ای با موسیقی تلفیق شده که بسیار برای رقصنده های اسپانیایی مناسب است ، زیرا می تواند با این قطعه به دور آتش بچرخند و برقصند !

قطعات دیگر این آلبوم مانند "چونی بی من " بر گرفته از برخی مقامات تنبور مانند مقام باریه است که سال ها پیش در آثاری مانند صدای سخن عشق ، مهتاب رو  و حیرانی به زیبایی انجام شده و در حال حاضر کار نوینی در موسیقی به شمار

نمی رود .

آشکار نیست در این آلبوم بر پایه کدام اصل زبان شناسی نام نوازنده را نواگر گذاشته اند ؟

نوا به معنی "صدا " و " گر " پسوند کار است مانند بازیگر ، مسگر   ، زرگر ، رفتگر ... . بسیاری از جانواران از پرندگان گرفته تا دراز گوش و جیرجیرک نواگر هستند ،  ولی زمانی که نوا با خرد و اندیشه بشر به نظم در آید خُنیاگری می شود ، یعنی نوای خوش  و نوازنده خوشنواز است . بنابر این به کار بردن واژه نواگر برای نوازنده بسیار نادرست است .

تولید کنندگان آلبوم نه فرشته ام .... باید قدر دان سازنده نماهنگ این مجموعه باشند . زیرا ایشان با زیرکی به گونه ای تبلیغ را انجام  دادند که سبب شهرت این آلبوم شود . اما به خاطر داشته باشید فروش آلبوم دلیل بر کیفیت آن نیست ، چراکه بسیاری از کالاهای بازاری فروش بالایی دارند ، ولی پس از مدتی مردم آنها را به کنار خواهند گذاشت .

به آقا زاده ها پیشنهاد می کنیم به جای اینکه با سه تار و تنبور گیتار بنوازید ، به جای این که شعر " چرا رفتی " را به دیوید گارنر بدهید تا او نیز مانند آهنگ تایتانیک تنظیم کند ! ، به جای این که با تحریر های بی ربط ، اضافه و جیغ زدن بخواهید در خوانندگی قدرت نمایی کنید ، به جای همکاری بیهوده با نوازندگان خارجی و به جای شلوغ کردن و تبلیغات در رسانه های آن سوی آب ...


چند سال سکوت کنید ، در بارۀ  هر آن چه که با موسیقی ایران پیوند دارد مانند ادبیات ، مردم شناسی  وتاریخ مطالعه کنید  ، گلستان سعدی را با تیز بینی و موشکافانه بخوانید  ، کوشش کنید تا بزرگان این مرز و بوم را به درستی بشناسید ،

جامعه و محیطی را که در آن زندگی می کنید ،دریابید تا پس از آن که بزرگ شدید موسیقی را عاشقانه و از چشم دل ببینید نه از چشم سر !

اگر هم خیلی علاقمندید که جهانی شوید!!! آگاهی سیاسی خود را افزایش دهید  .

بی گمان اگر در این سخنی که با شما رفت اندکی تامل کنید صاحبان سخن را دعاگو خواهید بود .

 

 



1393/03/21
بازدید : 2852


دیدگاه ها

محمد الف

گیاهانی که در سایه رشد می کنند .چون سایه به کناری رود پرتو خورشید را تاب نتوانند آورد!

درود و سپاس فراوان  / به راستی که چنین است. برخی با نام استادان(بخوان پدران خود) پیش می روند و هرچه می خواهند با نام خنیاگری سنتی یا تلفیقی به خورد مردم می دهند! افسوس و دریغ
پاینده ایران

فرهاد رهبری

درباره ی نوشتار بالا که نام نویسنده ی آن آشکار نیست که خود جای پرسش دارد؟اگر به درستی نوشته ی خود آگاهی کامل دارد که اینگونه درباره ی کوشندگان گستره ی موسقی کشور به بیان دیدگاه بپردازد بهتر بود نام این منتقد هم می آمد تا کسانی که دستی برآتش موسقی دارند بتوانند در پاسخ به نوشتار ایشان برآیند،هر چند خود من با موسیقی آشنایی چندانی ندارم اما چندی پیش گفتگویی از شهرام و حافظ ناظری دیدم که فرزند درکنار پدر نشسته بود و درباره اینکه توانسته نظر کمپانی بزرگ موسیقی(بگمانم سونی)را برای انجام پروژه ی بزرگ جلب نماید و همچنین مدتهای طولانی برای گرد آوردن این مجموعه و اکیپ نام آور که بتواند در این پروژه بزرگ همکاری نمایند و تلفیقی از موسیقی های گوناگون را پدید آورند خود جای تامل و احترام به این کوششها دارد و یقینا در کنار پدر بزرگوارشان از تجربها و راهنماییها بهره بایسته را خواهند برد و باید برای این عزیزان که نمی توان گفت و ادعا نموداز خود ما ایرانی تر،دوستدار تاریخ و فرهنگ و مردم این مرز و بوم و کوشنده تر از ما نیستند،به باد انتقاد گرفت.با آرزوی پیروزی ، به روزی و کامیابی بیشتر برای موسیقی کشور و کوشندگان این گستره.

درود فراوان / دوست ارجمند، این که چرا نام نویسنده نیامده مهم نیست. در همه جای جهان در روزنامه ها، خبرگزاری ها و... مرسوم است که می نویسند گروه فرهنگ و هنر یا گروه سیاسی و... پس این نشان از آن است که با خط مشی آن رسانه سازگار است. در برخی موارد هم رسانه می نویسد که بر عهده ما نیست. به هر روی این نبشتار باید تلنگری باشد در خنیاگری ایرانی(هرچند در همه زمینه ها نیاز به این تلنگرها هست) . باید دانست نویسنده این جستار خود پژوهشگر خنیاگری و خواننده با دانشی است. اگر نام نیامده افزون بر موارد بالا که آورده شد، دشواری هایی که برای یک نامدار آن هم زن درهازمان ما وجود دارد است. می دانم که شما بسیار مرد بزرگ و فرهیخته و دلسوزی هستید. اما اگر جستاری ایراد دارد باید نقد شود و سازنده. و ما چشم براه نقد سازنده بدون توهین هستیم ودرهمین تارنما آن را گسترش خواهیم داد. ( هرچند باور دارم نیاز به نقد نیست. زیرا بیان حقایق تلخ است) درباره استاد شهرام ناظری نویسنده دیدگاه مثبت دارد و من نیز. مراد چیزی است که امروزه با نام خنیاگری سنتی به ویژه تلفیقی(که سر زبان هر ناواردی افتاده) هر چه دوست دارند به خورد مردم می دهند. من خودم این آلبوم ها را دارم و چند بار گوش کردم و ایرادات خود را دارد. به هر روی در همه امور فرهنگی نیاز به این تلنگرها هست. دست کم شما در زمینه تخصصی خود می دانید که چه بر سرمان آورده اند(نیاز به گفتار بیشتر نیست. می دانم که می دانید چه مرادم است)
درباره میهن دوستی هم باید گفت تعریف خود را دارد. مگر به نام ایران دوستی در زمینه میراث برخی که خود می شناسید چه ها که نمی کنند؟(هرچند من به این هنرمندان جسارتی نمی کنم و تنها یادآوری بود) چشم براه نقد اگر بود هستم.
به امید ایرانی آباد و آزاد و به دور از زد و بندهای سیاسی و...
پاینده ایران

گردآفريد

بودن آقازاده‌ها تنها در دنياي موسيقي ملال‌آور نيست. آقازاده‌هاي آبادي ما گاه حتي كوچكترين دانش و بينش و درباره رشته‌مان ندارند اما يكباره مُهر و دفترودستك‌ها به نامشان مي‌بينيم. آقازاده‌هاي رشته ما همين كه دختر كسي همسر كسي همسر آينده كسي معشوقه پيشين كسي حتي محبوب آينده دل كسي باشند راهشان هموار است و راه ما همچنان پرفرازونشيب و پر تبصره و قانون. كجاست آن كس كه ارزيابيمان كند و كجاست آن بانوي خردمند ايراني كه جنسيتش را راهي براي اوج نداند...

درود و سپاس فراوان / جانا سخن از دل ما می گویی. درودی دگر بر تو و منش آریایی ات
پاینده ایران

دیدگاه خود را بنویسید