آقایان! ای کاش زودتر دلواپس موسیقی می شدید

جمعه 10 فروردین 1403





آقایان! ای کاش زودتر دلواپس موسیقی می شدید



آقایان! ای کاش زودتر دلواپس موسیقی می شدید

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه فرهنگ وهنر، بخش خُنیاگری و تجسمی- سهیلا صدیقی*

 

 

 

«دلواپسی» این روزها شده پیشه برخی از آدم‌ها که معترض‌اند؛ دلواپسی‌شان کار را به جایی رسانده که به کنسرت‌های موسیقی هم هجوم می‌برند یا برای لغو کردن یک کنسرت تجمع‌ می‌کنند.

به گزارش  تارنمای فرهنگی مهرگان، اواخر آذرماه سال 91 وقتی همه خواب بودند، ساز تار به نام کشور آذربایجان ثبت شد اما آن زمان که خبر به سرعت منتشر شد و روایت‌های مختلفی از این رویداد گفته می‌شد، هیچ کس دلواپس نشد؛ هیچکس مقابل هیچ نهادی تجمع نکرد تا بگوید تار همان سازی است که به دست درویش‌خان شش سیمی شد.

وقتی دولت قبل به بهانه‌های مختلف ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی ایران را تعطیل کرد، باز هم کسی دلواپس نشد و کسی با خودش نگفت، چرا بی‌دلیل دو ارکستر مهم کشور غیر فعال شدند؟ کسی دست به کار نشد تا از حق ضایع شده نوازندگان جوان حمایت کند.

نوازندگان تنها بودند و مجبور بودند برای به دست آوردن حقوق از دست رفته‌شان خودشان تجمع کنند و اعتراضشان را فریاد بزنند. اعتراضی که صدایش در آن دولت به گوش کسی نرسید. یعنی گوش‌ها نمی‌خواستند که بشنوند چون دلواپس چیزی نبودند.

وقتی کنسرت‌ها یکی پس از دیگری به بهانه‌های مختلف لغو می‌شدند، کسی دلواپس زیان‌های مالی و روحی ناشی از آن نبود. انگار لغو کنسرت برایمان یک خبر عادی قلمداد می‌شد که دست کم ماهی یک بار صفحه هنری رسانه‌ها را مزین می‌کرد.

اما حالا عده‌ای دلواپس خودسر پیدا شده‌اند که به کنسرت‌ها یورش می‌برند، مردم را می‌ترسانند. وزارت ارشاد ذهنشان، هیچ خواننده‌ای را لایق داشتن مجوز نمی‌داند، تجمع می‌کنند در برابر مجوزی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را صادر کرده است.

معتقدند، مجوزشان برای این اعتراض‌ها قرآن است. می‌گویند، قرآن هر کجا می‌گوید امر به معروف و نهی از منکر، ما آنجا هستیم. استاندار و فرماندار که بالاتر از قرآن نیستند!

وقتی وحید تاج 18 و 19 اَردی بهشت ماه امسال در یزد کنسرت داشت، با اقدام نیروهای خودسر مواجه شد و در حالی که نوازندگان روی صحنه می‌نواختند، این خواننده اجازه رفتن روی صحنه را پیدا نکرد.

جمعی کمتر از 50 تن در محل ورودی سالن جمع شده و با تهدید و ایجاد رعب و وحشت، مسوولین برنامه‌گذاری را به لغو برنامه ترغیب کرده و از ورود مردمی که برای تماشای برنامه آمده بودند، ممانعت بعمل آوردند.

اما پس از این اقدامات نگفتند، که ایجاد رعب و وحشت میان مردم، در کدام سوره و در کدام آیه قرآن مورد تاکید قرار گرفته است؟

موضوع به اینجا ختم نشد و هم‌میهنان دلواپسمان در یاسوج بر علیه یک کنسرت مجوزدار تجمع کردند. قرار بود، مجید خراط‌ها و امید جهان که از خوانندگان جوان موسیقی پاپ هستند، در این شهر کنسرت داشته باشند اما جمعی از معترضان مقابل دفتر نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و نیز استانداری یاسوج تجمع کرده و خواستار لغو این برنامه شدند؛ تجمعی که برخلاف تجمعات مشابه با کوتاه‌ آمدن مسوولان پایان نیافت.

 

آنها حتا بنرهای تبلیغاتی این کنسرت را نیز پاره کرده بودند

 

هنوز معلوم نیست که موج دلواپسی‌ها تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا کسی قصد دارد که طبق قانون با این افراد خودسر برخورد کند یا نه؟ اما ای کاش دفتر موسیقی وزارت ارشاد با پیگیری‌های قانونی‌اش اجازه ندهد که رفتاری دور از شان یک

 محیط فرهنگی بار دیگر در کشور رخ دهد.

 

و اما شما آقایان دلواپس! ای کاش زودتر دلواپس می‌شدید. چون اگر دلواپسی‌تان به وقت و به جا بود، کشورمان امروز هم ارکستر داشت و همچنین کسی جرات نمی‌کرد، فرهنگ ما را به نام خودش ثبت کند.

 

نبشتار بالا بدون ویرایش و پارسی نویسی انجام گرفته است.

 

*سهیلا صدیقی، خبرنگاربخش موسیقی ایسنا

 



1393/03/05
بازدید : 2430


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید