تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه فرهنگ و هنر، بخش خنیاگری
فرهاد ارژنگی 1317- 1340 فرزند استاد رَسام ارژنگی، نگارگر و نقاش نامدار ایرانی است. او به مانند خاندان خود راه هنر نقاشی را پیش گرفت. اما به نوازندگی و خُنیاگری(موسیقی) نیز دلبستگی فراوانی داشت و همین راه زندگی او را دگرگون کرد و مردی بزرگ و استادی بی همتا را به هازمان(جامعه) فرهنگی ایران شناساند. شوربختانه زندگی هنری او با مرگ نابهنگامش در جوانی کوتاه شد، ولی هنرش همچنان پایدار ماند. سرودۀ زیر از خواهر کوچک او هما ارژنگی است :
تار شکسته نوای شوق تو چون شد تا د ل زارم ز غصه باز رهاند
در تن پر حسرتم امید بریزد در بر من نغمهء نشاط بخوا ند
تار شکسته در آسمان دل من ظلمت شبهای بی ستارهء یلداست
میچکد اشکم به گونه های تب آلود قطره گواهی ز بیکرانهء دریاست
تار شکسته ترانه خوان و بسوزان دل سیهی را که یارت از تو جدا کرد
می نگرد بر نگاه مانده به راهت با تو بگویدکه هر چه کرد خدا کرد
چشم براهی که آن امید گریزان با تن تبدار و قلب مهر فروزش
با ز به این آشیانه پا بگذارد پنجه کشد بر تو با محبت و سوزش
وای که منهم دلم شکسته و امشب منتظرم تا صدا ی تا ر بیاید
ما ه درخشان آسمان امیدم ا ز پس شب های انتظار بیاید
آنکه به آغو ش میفشرد تنت را خفته در آغوش گو رسرد و سیاهی
پر زده با بالهای بیگنه و پاک رفته به آن سر زمین که نیست گناهی
تار دل بینوا چو تار تو فرهاد از غم مرگت گسست و گشت پریشان
چنگی شور آفرین و نغمه سرایم مرد و نخیزد نوا ز کلبه ء ویران
سُراینده ، هما ارژنگی