تاراج ارزشمند ترین آتشکدۀ نامدارساسانیِ ایران

شنبه 1 اردیبهشت 1403





تاراج ارزشمند ترین آتشکدۀ نامدارساسانیِ ایران



 


آتشکدۀ «آذرفرَنبَغ»، روزگار غم باری دارد

 

 


 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

تاراج گران به یکی از آتشکده های بزرگ و ارزشمند ساسانی وکهن ایران در جنوب کشور دستبُرد زده و آن را زیر و رو کرده اند. آنان در جای جای این تپۀ ارزشمند که ویرانه های آتشکدۀ نامدار «آذر فَرَنبَغ» بر روی آن استوار بوده،کَنده کاری های غیر مجاز انجام داده و گودال های بزرگ و ژرفی (عمیقی) را پدیدار ساخته اند. از دگرسو، خاکستر آتش ولگردان و معتادان بر روی این سازه به فراوانی دیده می شود. بیشتر سنگ های این سازۀ ارزشمند از هم جدا شده و بر روی زمین ریخته و رها شده است. جای گذر چرخ های موتورسواران بومی و کشاورزان بر روی ویرانه های این سازه آشکار است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان،رشد کَنده کاری های غیرمجاز در یک ساله گذشته بر روی تپه ها،میدان ها (محوطه ها) کنار سنگ نگاره ها،پیرامون آتشکده و چهارتاقی ها و دیگر سازه های ارزشمند ملی رو به افزایش است و همین دانش باستان شناسی را با خطر جدی رو به رو کرده است. دست اندازی ها (تعرض ها) به بازمانده های (آثار) ملی تا آن اندازه پیش رفته است که باستان شناسان،کارشناسان و کُنشگران (فعالان) میراث فرهنگی را بسیار نگران کرده و آنان خواستار رسیدگی و توجه بیشتر مدیران و سرپرستان (مسوولان) فرهنگی کشور به ویژه سازمان میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی که سرپرست اصلی این یادگارهای نیاکانی است،شده اند. این گروه به همراه هازمان دانشی (جامعه علمی) باستان شناسی،خواستار برخوردهای برنده تر (قاطع تر) نیروهای یگان پاسداران سازمان میراث فرهنگی و همچنین دادرسان و داوران (قضات) شده اند تا با این کارها بتوان از دست درازی های بیشتر پیشگیری کرد.

این کنده کاری ها افزون بر آسیب های برگشت ناپذیر (غیرقابل جبران)،لایه های باستان شناسانۀ این بازمانده ها را از میان می برد و همین تهدیدی جدی برای دانش باستان شناسی و مِهرازی (معماری) است. زیرا با این آسیب ها،داده های (اطلاعات) برجای مانده در زیر خاک از میان می رود و ما را با دشواری و سختی شناخت بیشتر این یادگاری ها درآینده رو به رو خواهد کرد. این پُرسمان (مساله) زمانی روشن ترخواهد شدکه به گفتۀ فَرنشین (رییس) پژوهشکدۀ باستان شناسی کشور بیش از نیمی از بازمانده های ثبتی ایران،هنوز کاوشی در آن ها انجام نشده است.

از دیگر دشواری های این آتشکدۀ کهن و سِتُرگ،نبود تعیین حریم و نگهبان است. از سویی دیگر،این یادمان به شوَند (دلیل) دور از دسترس بودن مرکز ادارۀ میراث فرهنگی شهرستان همواره با تهدیدات بیشتری رو به رو است. نبود جاده ای در خُور نیز،از دیگر دشواری های این بازمانده به شمار می آید.

هر چند که برخی از باستان شناسان به شوَند نبود سفال های برجسته (شاخص) و بر پایۀ گواهان بیرونی (شواهد سطحی)،این سازه را آتشکدۀ نامدار «آذر فرنبَغ» نمی دانند،ولی تا کاوش های باستان شناسی بر روی این سازه انجام نشود،نمی توان به درستی و با استواری سخنی را به میان آورد. پُرسمانی که همین باستان شناسان به آن باور داشته و می پذیرند.

اردشیر خورشیدیان،پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران و یکی از موبدان سرشناس کشور در همین زمینه به تارنمای فرهنگی مهرگان می گوید : « آتش نُماد راستی و پاکی است و از گذشته های دور،ایرانیان آن را گرامی می داشتند. اگر به خوبی و با ژرف نگری (دقت) و نیک بنگریم،می بینیم که تا همین 150 سال پیش کبریت وجود نداشته است،آن گاه به ارزش آتشکده ها پی خواهیم برد. این آتش در همه جای جهان است و از آن بهره می برند و آن را پاس می دارند. این آتش که هزاران سال پیش پدیدار شده بوده،پس از روی کار آمدن «اشو زرتشت» دگرگونه شد و رنگ و بوی فلسفی،آیینی و عرفانی به خود گرفت که در ادب پارسی و چکامه های بزرگان نیز،نمود پیدا کرده است. در نَسک (کتاب) اوستا ما با 16 گونه آتش (آتش زرگر،نانوا،آهنگر و...) رو به رو هستیم که با درهم آمیختن آن ها،آتش آتشکده های بزرگ پدیدار می شده است. ما درکلام و زبان خودمان می گوییم، " تش"  را «مَز» می کنیم،به چَم (معنای) این که،آتش را بزرگ می کنیم. آتش نُماد پاکی و اردی بهشت است که ماه دوم سال هم جشن پاسداشت آتش است و همچنین در جشن آذرگان که نهمین ماه سال است. آذر به چَم آتش است و آتش همان پاکی و راستی است».

دکتر خورشیدیان ادامه می دهد : « ما سه آتشکدۀ بزرگ در ایران داشته ایم که از روزگار اشکانیان جایگاهی برای گِرد آمدن افراد بوده که هرکدام وابسته (مرتبط) به گروهی بوده است. آتشکدۀ «آذر فَرنبغ» در پیوند با موبدان بوده که در آن جا انجمن مُغان شکل می گیرد و در روزگار ساسانیان به جایگاه راستین خود می رسد. در این آتشکده،تربیت موبدان زرتشتی انجام می شده و سپس آنان را به سراسر ایران پخش می کردند. جایگاه این آتشکده،همانند دانشگاه و آموزشگاه بوده است، مانند حوزۀ علمیه های امروزی. در این جایگاه،گِرد همایی برپا می شده و سخنرانی (کنفرانس) می گذاشتند و برای ادارۀ کشور تصمیم می گرفتند».

این موبدموبدان کشور می افزاید : « اردشیر بابکان از همین آتشکده برخاسته است. او به درستی دین را ابزاری کرد و دین مَزدیَسنا (زرتشتی) را راه انداخت و آن را گسترش داد. پدربزرگ اردشیر،ساسان نیز،موبد همین آتشکده بوده و او نیز موبد زاده بوده است. کار اردشیر شاه از آن روی ارزشمند و درخُور و نیاز بود که «کُنستانتین» با رِخنه در شهرهای ایران،افراد را به عیسویت فرا می خواند و حتا اَرمنی ها را نیز عیسوی کرد و تبلیغات گسترده ای را به راه انداخته بود. اردشیر ساسانی با این کار در برابر رُوم ایستاد و آیین کهن ایرانی را نگه داشت و آن را پاسداری کرد».

خورشیدیان در بخش دیگری از سخنان خود دربارۀ سه آتشکدۀ بزرگ ساسانی به ما می گوید : « آتشکده «آذر گُشَسب» ویژه آرتشیان بود که اکنون در تکاب آذربایجان و با نام مجموعۀ تخت سلیمان آن را می شناسیم. آتشکدۀ « آذر بُرزین مهر» ویژه کشاورزان بوده که در خراسان بزرگ و «ریوَند» امروزی جای گرفته است که به همراه همین آتشکدۀ « آذر فرنبغ» از مهم ترین و بزرگ ترین آتشکده های ایران در زمان ساسانیان به شمار می آمده که آتشکدۀ موبدان از ارزش بالاتر و جایگاه ویژه تری برخوردار بوده است».

نویسندۀ نَسک اندیشه در تخت جمشید دربارۀ آتشکده «آذرفرنبغ»  و آتش آن به تارنمای فرهنگی مهرگان می گوید : « پس از یورش تازیان به این سرزمین،موبدان آتش این آتشکده را با خود به کوه «شِگَفت یزدان» در " عَقدای" یزد برده و تا 600 700 سال پنهانی از آن پاسداری و نگهداری می کنند و آن را روشن نگه می دارند. این جایگاه به گمان بسیار در نزدیکی " پیربانو پارس" بوده است. سپس بر پایۀ نوشته های موجود در سال 552 خورشیدی از آن جا به اَردکان آورده شده و تا 300 سال مخفیانه نگهداری شده است. این آتش،پس از آن در سال 852 به یزد برده شد ودرکویِ «تل» آتشکدۀ «راچونه» (به چَم پله)،نگهداری شد. سپس تر در خانۀ یکی ازموبدان نگهداری شد تا سال 1313 خورشیدی که آتشکدۀ یزد ساخته شد و این آتش سِپَند (مقدس) به این آتشکده جابه جا شد و همچنان پس از نزدیک به 1500 سال روشن است که آتش آن به دیگر شهرهای ایران راه یافته که شهرهای کرمان- تهران- شیراز- اهواز و... از آن روشنایی گرفته اند».

این موبدموبدان در بخش دیگری از سخنان خود دربارۀ ارزش آتش نزد ایرانیان باستان و زرتشتیان می افزاید : « ایرانیان نگاه ویژه ای به آتش داشته و آن را سوی نیایش خود جای داده اند. ارزش آتش همانند درفش (پرچم) می باشد که انرژی دهنده است. این آتش امروزه هر سال دوبار «مَز یا بزرگ» می شود. ما امروزه پنج گونه آتش داریم،آتش مادی که با چوب می سوزد- آتشی که در وجود خودمان است که به آن آتش عشق و همازوری می گوییم- آتشی که در تن و بدن مردمان و جانوران جای دارد و در «فَرشگرد» و زندگی آینده بازی خواهد کرد که آن را همان غریزه دانسته اند-آتش وجودی خودمان که با خوراک خوب و تندرستی به دست می آید و نور فَرهی که ذره ای از وجود پروردگار است».

خورشیدیان درپایان به دیدگاه فلسفی آتش می پردازد و می گوید : « ما باید به سوی روشنایی برویم و دانش نیک بیاموزیم،فرهنگ بیاموزیم و هماهنگ به سوی بالا رفتن باشیم و درکل خودمان بسوزیم و به دیگران روشنایی ببخشیم».

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، آتشکدۀ کاریان یا «آذرفرنبغ» با بلندای نزدیک 20 متر در گذرکاریان،از دهستان هرم و کاریان،بخش جویُم،شهرستان لار و در 42 کیلومتری جنوب باختری (غربی) جویم در نیمه راه بندر سیراف به دارابگرد جای دارد. نمایه (نقشه) اصلی این آتشکده به شکل ذوزنقه بوده که گوشه های جلویی آن نزدیک به 5 متر پهنا و 7 متر بلندا دارد. درجلو این گوشه،سکویی به بلندای یک متر و نیم از سطح زمین جای گرفته است. بر فراز این سکو در بلندای 3 متری بر روی دیواره گودالی (حفره ای) مثلثی شکل است. کاراسته (مصالح) به کار رفته در دیواره این آتشکده آجر و گل می باشد. بر روی ایوان (صفه) آتشکده بازمانده هایی از راهرو و اتاق دیده می شود که به درون فرو ریخته است.

این آتشکده بزرگ ترین و مهم ترین آتشکده در زمان ساسانیان بوده است که ایرانیان دلبستگی ویژه ای به این آتشکده داشته اند.

آورده شده است که بر سنگ نبشته ای به زبان پهلوی نگاشته اند که سی هزار دینار هزینه ساختمان آن شده است.

این آتشکدۀ ارزشمند،امروزه به ویرانه ای دگرگون شده و روزگار غم باری دارد و در تیررَس دست اندازی سودجویان وچپاوُل گران یادمان های تاریخی- فرهنگی جای گرفته است.

آتشکدۀ کاریان یا «آذرفَرنبَغ» لار در تاریخ 25 اسپند ماه 1379 خورشیدی با شمارۀ 3417 در سیاهۀ (فهرست) یادمان های ملی به ثبت رسیده است.

 


وضعیت بسیار بد جاده ورودی




آتش معتادان و ولگردان بر روی آتشکده کاریان پارس

بیشتر سنگ های این سازه ازهم جدا شده و بر روی زمین ریخته است

تنها دیوارهایی به شکل ذوزنقه از این سازه باشکوه برجای مانده است

جای گذر موتورسواران بر روی یادمان ملی

حفاری غیرمجاز که به تازگی انجام شده است

رشدحفاری های غیرمجاز نگرانی باستان شناسان را به همراه داشته است

رودخانه ای که در نزدیک آتشکده است و چند سالی خشک شده

فرسایش شدید این بازمانده، مرگ آن را نزدیک تر کرده است

نمونه ای از سفال های موجود

ویرانه های برجا مانده از بزرگ ترین آتشکده ساسانی ایران








*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران- راهنمای گردشگری- کُنشگر(فعال) میراث فرهنگی و زیست بوم- دبیرانجمن مهرگان



1393/12/21
بازدید : 1591


دیدگاه ها

امیر

چقدر با شکوه بوده است... واقعاً اشک ریختم... دلم می سوزد به اینهمه عظمتی که به دست بازماندگانی بی لیاقت و ناآشنا به هویت اسلاف خود افتاده است...وای و هزار افسوس و حیف ...

دیدگاه خود را بنویسید