دست‌کندِ «شیوَشگانِ» کرمان نیایشگاه مهرپرستان

پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403





دست‌کندِ «شیوَشگانِ» کرمان نیایشگاه مهرپرستان




مهر با چشم ‌های نگران به سوی زمین می‌نگرد

 




 

تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه میراث فرهنگی- مارال غلامی*


«ناصرشجاعی» زادۀ کرمان است و ازخردسالی دوست‌دار تاریخ ایران بوده و با این‌ که کارشناس ارشد تربیت بدنی است و درهم‌آوردها (مسابقات) به پیروزی‌ های بسیاری در رشته‌های گوناگون ورزشی در پهنۀ ملی و  آسیا رسیده، ولی پژوهش دربارۀ تاریخ و بازمانده‌های (آثار) تاریخی را از بالاترین کارهای بُنیادین خود می‌داند. به همین شوَند (دلیل) پس از پژوهش‌های بسیار درایران باستان متوجه یادمان باستانی ارزشمندی در استان کرمان شده که برآیند آن نگاشتن نَسک (کتاب)،«کرمان، قبله‌گاه مهرپرستان» ‌است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، شجاعی با بررسی بر روی یادمانی که در استان کرمان انجام داده، براین باور است که، تَرازِش های(معادلات) باستان شناسی جهان را می‌تواند برهم بزند. اومی‌گوید:«ازخردسالی شیفتۀ تاریخ بودم وپیرامون تاریخ باستان پژوهش‌هایی انجام داده‌ام. ازسویی کشفیات باستانی بسیاری در استان کرمان انجام گرفته است. من نیز بارها با دکتر یوسف مجید‌زاده در کاوش‌های گوناگون استان به ویژه درجیرفت (کُنار صندل) که تمدنی با 4500 سال پیش از تَرسایی (میلاد) است، رفته‌ام. این نهاده ها (موضوعات) را دنبال کردم و پی بردم کرمان تمدنی ناشناخته دارد».

او درادامه میافزاید:«بانو دکتر«هالی پیتمن» ازآمریکا گفته ‌است، اگر تمدنی در جهان یافت شود به جنوب خاور ایران برمی‌گردد. چنانچه یافته‌های باستان‌شناسی در جیرفت تَرازِش های باستان‌شناسی را بر هم ریخت و کهن‌ترین دبیره(خط) جهان در جیرفت پیدا شد و همچنین تباری که از«اَرَتَ» به میان رودان(بین‌النهرین) رفته، همان جیرفت بوده ‌است».

شجاعی از پژوهشی که بر روی دست‌کَندی ناموَر(معروف) به «تاق علی» انجام داده‌ می‌گوید: «دست‌کَند کرمان با بلندی 300 متر و پهنای200 متر بسیار گسترده ‌است و در دل صخره‌های سِتَبر کوه‌های  خاورکرمان جای دارد. سالیان سال در پی یادداشتی از این دست‌کَند در نَسک‌های باستانی، تاریخی و زبان شناسی بودم، ولی چیزی نیافتم».

آیین‌هایی از گذشته‌های بسیار دوردر میان زرتشتیان و مسلمان در دست‌کَند ناموَربه «تاق علی» انجام شده مانند، افروختن شمع و نذری دادن. با این‌ که«تاق‌علی» در دل کرمان است، ولی کسی ازدیرینگی آن آگاهی ندارد و پژوهش‌های ویژه‌ای دراین ‌باره انجام نگرفته‌ است، مردم تنها آن‌جا را به نام «تاق‌علی» می‌شناسند».
این پژوهشگر می
افزاید: «پس از پیگیری‌های بسیار متوجه درویشی به ‌نام «مشتاق‌علی‌شاه» شدم که بیش از دویست سال پیش به کرمان می‌آید و در«تاق‌علی» چله نشسته و مدام «علی علی» می‌گفته ‌است . از آن زمان این جایگاه به«تاق‌علی» ناموَرشده است. اما در نَسک «تذکره‌ اولیاء»، مِهرابی از این جایگاه به «شیون‌کوه»،«شیراش‌کوه» و«شیوَشگان»، یاد شده ‌است که«شیوَشگان» کهن‌ترین نامی است که از این کوه به ثبت رسیده است».

وی از کوشش‌هایش در«شیوَشگان» می‌گوید: «من "شیوَشگان" را با دیگر نیایشگاه‌های صخره‌ای در ایران و جهان مانند، بیستون، تاق بستان و نیایشگاه ایزدخواست برابری دادم و نزدیک به ده سال به شیوَشگان می‌رفتم، ولی در یک سال گذشته زمان بسیاری را در آن‌جا سپری ‌کردم تا سرانجام متوجه سایۀ نیم ‌رخ انسانی در میانۀ روز بر روی کوه شدم. از این یافتۀ شگفتانگیز بسیار به هیجان آمدم و این در صورتی است که در باستان شناسی سرمنشایی به نام «سایه نگاری» وجود ندارد. یافته ها گواه آن است که با تمدنی بسیار پیچیده و شگفت انگیز برخورد کرده‌ام که نامی از این تمدن در کتاب‌های تاریخی برجای نمانده ‌است».

او ادامه می‌دهد: «روزهای سِپَسین پرتونگاری کردم (عکس گرفتم) و متوجه اشکالی شدم که در سه سطح شکل می‌بندد: 1-اشکالی که تنها به گونۀ کامل از سایه است. 2- اشکالی که با دست‌کَند شکل می‌یابد. 3 - اشکالی که با ترکیبی از سایه و دست کَند، شکل می‌یابد. شکل اسکلت که از ترکیب سایه و دست کند است. یک چشم باز بسیار بزرگ «تاق» که از دست‌کند است که در«مهریشت» اوستا نیز چنین آمده،«مهر با چشم‌ نگران به سوی زمین می‌نگرد». یک سری دبیره (خط) مبهم در پایین چشم دیده می‌شود. زمانی که از نزدیک نگاه کنیم اتاق خراب شده‌ای وجود دارد در نزدیکی آن، آب از دل کوه همیشه روان است و کرمانی‌ها از دیرباز نذرهای خود را به این‌جا می‌آورند و این جایگاه «انجیرو» نام دارد. نیم رخ مینیاتوری انسانی بسیار بزرگ که همۀ آن از سایه است آشکار است ، همۀ این اَشکال یک چرخه زندگی را به نمایش می گذارد».

شجاعی میافزاید: «یکی دیگر از نشانه‌هایی که در زمان کشتن گاو به وسیلۀ «ایزد مهر»، انجام گرفته‌ است، سگی به همراه وی به گونۀ گچ‌بری، تندیس یا نقاشی‌هایی در نیایشگاه های کیش مهر در اروپا وجود دارد. یکی ازچکاد های(قله‌های) نزدیک، به شکل سردیس یک سگ را نشان می‌دهد که با دست کَنده شده ‌است. هرچند، کندن کوه و سنگ در آن زمان برای آنان سخت نبوده، چنانچه کانال سوئز را هم ایرانیان کنده بودند».

وی بیان می کند: «سپس متوجه دست‌کند دیگری در نزدیکی دست‌کند پیشین شدم و سایۀ دیگری هم‌ زمان با دست‌کند پیشین بیرون می‌آمد که نمایی از کلاغ به بلندای 30 و درازی 70 متر بود. با این‌که این نهاده را با باستان‌شناسان بسیاری درمیان گذاشتم، ولی در پایان بیشترین کمک را به من نَسک‌های دکتر برومند سعید کرد. هرچند در مورد سایه نگاری، در باستان‌شناسی جُستاری وجود ندارد».

این پژوهشگردر بخش دیگری از سخنانش می گوید: «سروده های بسیاری را در دیوان های  گوناگون چکامه‌سراهای نامدار ایران زمین از هزاره پیش تاکنون یافتم که در ستایش این جایگاه باستانی به گونۀ رمز در قالب چکامه های گوناگون سروده شده است».

شجاعی در ادامه بازدیدها و پژوهش‌هایش به وجود مهر و آیین میتراییسم پی می ‌برد. او می گوید: «متوجه شدم هر چه از روزهای سال می‌گذرد سایه کوه همۀ دامنه کوه را می‌پوشاند و تنها در آغاز مهر و نوروز سایه ‌ها کامل هستند. همان‌گونه که می‌دانیم مهر نُماد دادگری  و برابری بوده و در دو زمان از سال نیز با اعتدال طبیعت روبرو هستیم، در نوروز و مهرگان. با برابری میان شب و روز، گرما و سرما، خشک ‌سالی و پرباری، که با باور مهری برابری دارد. این  دانسته ها گره‌ گشای پژوهش‌های من شد تا بدانم به دنبال چه باید باشم. پژوهش هایم را در زمینه نوشتاری(مکتوب)، میدانی و سایرسرچشمه ها دنبال کردم. هرچند از وجود فرهیختگان بزرگی مانند،دکترداریوش کاظمی، دکتر تهمورس نورایی، دکتر نژاد سجادی، دکترجعفری، دکترشریفیان، دکتر قهرمان تبریزی و شمار زیادی از اندیشمندان، بهره ‌های بسیاری بردم».

این استاد دانشگاه ادامه می دهد: «در پی آثار و نشانه ‌‌های میتراییسم رفتم و یافته ‌هایم را به مانند، جورچین کنار هم گذاشتم. یکی از نشانه‌ها اِشکَفت(غار) بود. زیرا نیایش«مِهریان» دردل اشکفت انجام می‌ گرفته است. اشکفتی به درازای 58 متر درکنار دست‌کند وجود داشت که مورد بررسی قرارنگرفته بود. پیش‌ترها کرمانی‌ها به آن «کُت کفتار» می‌گفتند و سَد و اَندی سال پیش که انگلیس‌ها در کرمان بودند به این اشکفت و دو اشکفت دیگر«کُت انگلیسی‌ها» می‌گفتند.(کُت به زبان بومی به سوراخ  و اشکفت گفته شده است) پایان این اشکفت  را که به لایه‌های زیرین راه داشته، پس از کاوش‌ها با انفجاری ویرانش می‌کنند و کسی هم این نهاده را پیگیری نکرد».

او از ادامه یافته هایش میگوید: «دَرونشُد (ورودی) اشکفت همگی چهار گوش است و اگر از پهلو به آن نگاه شود نمایی از یک سر انسان در سر در درونشد اشکفت کنده شده ‌است که به‌ شوَند(دلیل) عوامل طبیعی مانند، باد و باران‌های اسیدی و جنس کوه ‌ها فرسایش بسیاری دیده ‌است. به‌گمان بسیار این اشکفت طبیعی است، ولی درونش صاف شده و سقفش گنبدی شکل است و وجود دهلیزهای درون آن، نشان‌گر کار دست انسان است.
جورچین‌های دیگری از سایه نگاره کلاغ در سینه کوه بغلی به درازای هفتاد متر یافتم که نماد نخستین گام کیش مهر بوده‌ است. پیام رسان نخستین گام (مرحله)از هفت گامۀ (مرحله) مهرپرستان بوده که با نماد کلاغ، نمایش داده می‌ شده‌ است. در این جا این کلاغ با سایه نمایش داده شده‌است. همچنین «هاونگی» در بلندای تاق کنده کاری شده است. در آیین مهر زمان برگزاری آیین ها از گیاهی به نام «هوم» بهره‌ می ‌بردند.«هوم» را در درون هاونگی کوبیده و از شیرۀ آن می‌نوشیدند. موبد مهران غیبی، کارشناس ارشد گیاه‌ شناسی ،گیاهی را دردشت «شوشیگان» شناسانده که به فراوانی می‌روید».
وی از بی‌ مهری‌های انگلیسی‌ها در یادمان‌های تاریخی می‌گوید: «اشکفتی دیگری با بازۀ (فاصله) اندکی از«شیوَشگان» وجود دارد که در میان آن به گونه‌«چلیپایی» است. تا چندین سال پیش منطقه نظامی بوده، ولی امروز به بوستان (پارک) دگرگون شده‌ است. دو اشکفت دیگر نیز در پشت این کوه به نام پشت کوه «سید حسین» وجود دارد».
این پژوهشگر یادمان‌های تاریخی کرمان می افزاید: «وجود روزنه‌ای در دل کوه‌ نکتۀ شگفت ‌انگیزی است. زمان برگشت از کوه به دره بزرگی برمی‌خوریم که گذر از آن بسیار سخت است. پایین دره، قلوه‌ سنگ‌های بسیار بزرگ تراش‌خورده وجود دارد. برای بازگشت از تاق باید از دهلیزی تنگ و تاریک به درازای نزدیک به هفت متر به گونۀ خمیده گذر کرد.

با این‌ که کوه‌ ها بسیار نا منظم هستند، ولی به گونۀ شگفت‌ انگیز در بالای بام کوه های «شیوَشگان» با میدانی بزرگ و صاف روبه رو خواهیم شد به اندازه چندین برابر زمین فوتبال. در کنار آن دژ(قلعه) دختر وجود دارد. با توجه به بازمانده هایی که در جای جای این میدان دیده‌ام گمان می‌کنم شهر کرمان نخست در بالای کوه های «شیوَشگان» بوده و پس از هزاران سال به دژ دختر جا به‌جا شده است. پیشینۀ دژ دختر را تا سه هزار سال پیش می‌دانند. روان شاد باستانی پاریزی نیز درجُستارهایی که ارایه ‌داده بود آرمان از دختر را همان«آناهیتا» دانسته‌‌ است. آناهیتا مادرمهر ‌است. سردیس بسیار بزرگ زنی نیز که رو به آسمان است در دژ دختر وجود دارد. البته چندین سردیس نیز در بالای کوه های «شیوَشگان» نمایان است».

شجاعی ادامه می دهد :«نکته جالب ‌تر در این دست‌کند سایه‌ای از جام وجود دارد هم زمان سری که به صورت سایه نیم‌ رخی از انسان شکل می‌ یابد، سایه جداگانه‌ای از جامی نیز به وجود میآید و انگار از درون آن جام سر به بیرون افراشته است. در پیش از انقلاب در مینیاتور ایرانی داشتیم که دختری از درون جام بیرون می‌ آید چنانچه از نگاره آن در آگهی چای شهرزاد هم بهره برده ‌بودند».

این پژوهشگر دربخشی دیگری از سخنانش می‌گوید: «با توجه به این که درازای زندگی روستای گردشگری دست کند «میمند» را تا 12000 سال پیش تخمین می‌زنند و دکترهمایون در جستاری عنوان داشته، دست کندهای«میمند» نیایشگاه مهری‌ها بوده‌ است، و بسیاری از اندیشمندان نیز پذیرای این ایده می‌باشند و در دفترهای گوناگون تاریخی  بارها از آن یاد شده ‌است. برخی نیز، تاریخ  میمند را با دست‌کند «تاق‌علی» هم‌ زمان می‌دانند». 

 او دستاورد پژوهش‌هایش را چنین گزارش می دهد ، 1- پویا ‌نمایی (انیمیشن). کهنترین پویا نمایی در جهان وابسته به پُرتره «بز »است که بر روی سفالی در شهر سوخته زابل به وسیلۀ باستان شناسان پیدا شده ‌است که وابسته (مربوط) به 4500 سال پیش  است. اما؛ مجموع اَشکال سایه‌ نگاره واقع درکوه«شیوَشگان» کرمان، یک پویا نمایی است که برای زمین و آسمان هزاران سال است به نمایش گذاشته‌ شده و همه ساله به زیبایی و شکوه هر چه تمام‌ تر، نشان داده می‌شود. اگردر تاق واقع در«شیوَشگان» به درستی پژوهش انجام گیرد چندین پویا نمایی در اندازه ‌های بسیار بزرگ وجود دارد که گزارش آن داده‌ شد و تاریخ این پویا نمایی به 12000 سال پیش برمی‌گردد که در سه بخش در این دست کند وجود دارد، سایه با دست‌ کَند- خود دست‌ کند که زندگی را به نمایش گذاشته‌ است- زاده ‌شدن، زندگی و مرگ که نامیرایی (جاودانگی) است.

2- گاهشماری- وی باور دارد«مهرکده شوشیکان» از کهن‌ ترین گاهشماری های جهان می‌تواند به شمار آید. سایه نگاره‌ای که شکل نیم‌ رخ انسانی را به نمایش می‌گذارد و در هرسال 2 بار مانند، گوی(قرص) یک ماه این صورت مینیاتوری از سایه کامل می‌شود که یکی در آغاز نوروز و دیگر آغاز مهرماه است که در این ایام با جشن مهرگان و نوروز روبه‌  رو هستیم. جشن مهرگان نیز در این ایام برگزار می‌شود. من نیز باور دارم که دست‌کند«تاق علی» وابسته به آیین مهری که سپسین‌ها به جایگاهی برای نِشیمَن(سکونت) دگرگون شده و هم اکنون نیز به فراموشی سپرده ‌شده‌است و به 12000 سال پیش برمی‌گردد و این می‌تواند ترازش‌های باستان‌شناسی را به‌هم ریزد».

3- مُثل افلاتون- «افلاتون»که مغز اندیشمند جهان غرب است خود از پیروان اندیشه های زرتشت و مهر بوده است. زیرا دو مغ مهری تا به خاک سپاری او هم شرکت می‌کنند. افلاتون در یکی از ایده‌هایش اشاره به جهان سایه ‌ها می‌کند و می‌گوید «هر چیز که در این جهان وجود دارد اصلش در جهان دیگر است». نمونه اشکفت و سایه‌ها از مهم‌ترین دیدگاه‌های او است و هر چیز در این جهان را سایه‌ ای بیش نمی‌داند. اصل این دیدگاه بر مبنای سایه‌ها است و بر پایۀ شواهد، اصل  دیدگاه «مُثل افلاتون» به نظر می‌رسد برگرفته از دست کند سایه نگاری «شیوَشگان» باشد.  

وی از بی‌مهری مسوولان نسبت به پژوهش های خود گفت: «6 سال پیش این جایگاه را پیدا کردم. روزنامه‌های بومی آن را بازتاب دادند، سال گذشته با سازمان میراث فرهنگی در میان گذاشتم از آن جایی که در حال دگرگونی بود حتا خلاصه‌ ای از یافته‌ها را به میراث تهران بردم، ولی شوربختانه (متاسفانه) با بی‌مهری روبه‌ رو شدم و هیچ پاسخی به یادمان ارزشمند و کهن دست‌ کند «شیوشگان» ندادند. هم ‌اکنون جستاری با همیاری دکتر جعفری برای دانشجویان فراهم کرده ایم. آرمانم این است نمونه‌ ای هم به دانشگاه اختر باستان‌شناسی در«تگزاس» بفرستم».

شجاعی در پایان با دریغ و افسوس بسیار میگوید: «زمانی که سایه ‌ها تشکیل می‌شوند میلیون‌ها انسان می‌تواند در دامنه «شیوَشگان» به تماشا بایستند و شکوه، بزرگی، دانش، اراده، هنرمندی و هوشمندی  ایرانیان را که به تصویر کشیده شده، را ببیند و چون برپایۀ  محاسبات ریاضی، هندسه، ستاره شناسی (نجوم) و برخی دانشهای دیگر بنا شده است، بسیاری از پیدایش دانش نو (علم مدرن) تغییر میکند. هم چنین این یافتۀ مهم باستان شناسی می‌تواند به جذب گردشگر کمک بسیار زیادی کند. از سویی مجموعۀ این یافتهها تنها بخش کوچکی از کل یافتههایی است که نیاز است مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و مانند این است که بخش کوچکی از کوه یخی از آب بیرون آمده و اغلب آن در زیر آب  باشد و نیاز به بررسیهای دقیق دارد».

ناصرشجاعی در پایان آرزو میکند که: «این دست کند به ثبت جهانی یونسکو برسد و مورد توجه باستان شناسان درونی و به ویژه برون مرزی قرار  گیرد و به همه جهانیان شناسانده شود و فرهنگ پربار ایران بزرگ به درستی به نسل های آینده شناسانده شود».

 











*هَموَند(عضو) انجمن مهرگان- خبرنگار اَمُرداد


1393/09/06
بازدید : 2451


دیدگاه ها

محمد تقوی

سرکار خانم غلامی با سلام به شما و سایر همکارانتان گزارش بسیارباارزشی است نوشته شما بسیار روان است که نشان از دقت بالا در تهیه گزارش دارد پیشنهاد دارم از طرف مهرگان توری ترتیب داده شوند تا دوستان مهرگانی وسایر دوست داران ایران ضمن دیدار و آشنایی بیشتر با یکدیگر از این اثر ارزشمند دیدار کنند

گردآفريد

گزارش طولاني بود مي‌توانست كوتاه‌تر و مفيدتر باشد. درضمن شما تنها از به‌كارگيري واژه‌هاي عربي گويا پرهيز مي‌كنيد و واژه‌هاي لاتين را بيگانه نمي‌دانيد؟! شگفتي!!!

mohsen

سلام بسیار عالی بود

محمد

بسيارجالب وتاثيرگذاربود،باتشكرازاستادشجاعي و اميدموفقيت ايشان

homa arzhangi

با درود و سپاس با خواندن این نوشتار که از تلاش ارزشمند پژوهشگری دانا و دلبسته به سرزمین کهن ایران گفتگو دارد بسیار شادمان و اندوهگین شدم از اینکه کار تلاشگرانی این چنین در بوته بی تفاوتی قرار گیرد ازرده ام شاید با باز تاب دادن هرچه بیشتر ان بتوان راهی گشود پایداری و اگاهی رمز پیروزی است پایدار باشید دوست گرانقدر جناب شجاعی و سپاس از مارال اریایی

دیدگاه خود را بنویسید