نقدی بر کاوش آموزشی باستان شناسان در«قصر اَبونصر»

جمعه 14 اردیبهشت 1403





نقدی بر کاوش آموزشی باستان شناسان در«قصر اَبونصر»



 

 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه باستان شناسی – سیاوُش آریا*

 

یکی از اَرزنده ترین یادمان های تاریخی و فرهنگی شهر شیراز و کشور، بی گمان محوطۀ نامدار به «قَصرِاَبونصر» است که هویت و شناسنامۀ بالَنده و غرورآمیز مردم شیراز به شمار می آید. اما در نبود نظارت و غفلت مسولان میراث فرهنگی به مکانی برای کارگاه آموزشی دانشجویان باستان شناسی دانشگاه هنر شیراز تبدیل شده و در اِسپندماه سال گذشته مورد کاوش های باستان شناختی قرار گرفته و لایه های پنهان و ساختار مِهرازی(معماری)محوطه را آشفته و خَدشه دار کرده است.

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، یادگار تاریخی نامدار به «قَصرِاَبونصر» نخستین میراث تاریخی ثبت ملی شدۀ سرزمین پارس و شهر شیراز با شمارۀ ثبت 13 است که کارشناسان و پژوهش گران آن را یکی از اَرزشمندترین و مهم ترین محوطه های باستانی ایران به شمار می آورند. همچنین باستان شناسان و تاریخ نگاران، آن را هویت و شناسنامۀ بالَنده و غرورآمیز مردم شیراز دانسته و همواره بر پاسداری و حفاظت بهتر و بیشتر این یادگار تاریخی و فرهنگی پافشاری دارند. اما این محوطۀ باستانی بی همتا که همچنان رازهای سر به مُهر و پنهانی در سینه دارد، در یکی دو دهۀ گذشته با چالش های گوناگونی دست و پنجه نرم کرده و مورد بی مهری مسولان میراث فرهنگی کشور و استان و دیگر نهادهای مربوطه قرار گرفته است. از نبود تعیین عَرصه و حریم که مهم ترین کار برای این یادگار باستانی است تا ریختن پسماند و زباله های خانگی مردم منطقه درون محوطه و به ویژه بخش ورودی آن که چهرۀ زشت و زننده ای را به نمایش گذاشته است. از کور شدن حریم و پیشرفت زمین های کشاورزی گِرداگرد محوطه در دهه های گذشته تا ساخت و سازهای مسکونی در حریم درجه یک آن در گذشته که چشم اَنداز(منظر دیداری)نازیبایی را برجای گذاشته و آن را خدشه دار کرده است، تنها بخشی از چالش های «قَصرِ اَبونصر» شیراز است.همچنین ساخت بوستان محلی و سنگ فرش آن در حریم چسبیده به عَرصۀ محوطه که با پروانۀ(مجوز)ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و اِقدام شهرداری همراه بوده و تخلفی آشکار به شمار می آید نیز، تازه ترین دست درازی ها و آسیب ها به این محوطۀ ارزشمند باستانی و فرهنگی است. از سویی، ساخت بوستان اَفزون بر نابودی لایه های باستان شناختی محوطه، هیچ توجیه فرهنگی، گردشگری و حتا تفریحی برای مردم منطقه و پیرامون آن نداشته و ندارد و بیشتر هَدر رفت بودجه است. زیرا کسانی که با وضعیت منطقه آشنایی کامل داشته و از نزدیک دشواری ها و چالش های آن را دیده و بررسی کرده باشند،هیچ گاه تصمیم به چُنین کاری آن هم بر روی محوطه(که امروزه به نادرستی حریم دانسته می شود)نمی گرفتند.

 

 

شناختی از میراث تاریخی «قصراَبونصر»

 

 

محوطۀ بزرگ باستانی نامدار به«قَصرِاَبونصر»از شاخص ترین محوطه های باستانی دوران تاریخی ایران در دشت شیراز به شمار می آید. وجود چندین درگاه سنگی هخامنشی و باروی سنگی که بخشی از یک دژ مستحکم به شمار می رود،سبب شد تا کاوش های گسترده ای در سال های 1931 تا 1933میلادی از سوی موزۀ متروپولیتن نیویورک،هم زمان با دنبالۀ کاوش های پارسه(تخت جمشید)در آن به انجام برسد.کاوش ها منجر به کشف بخش های گوناگونی از یک اِستقرار شهری دوران تاریخی شد که در برگیرندۀ دژ، حصار شمالی و محدوده های سکونتی بود.

با رشد و گسترش بی رویۀ زبانه های شهر شیراز، امروزه بخش های بزرگی از محوطه شهری «قَصر اَبونصر» به زیر ساخت و ساز رفته و در عمل نابود گشته و در سال های گذشته نیز، فعالیت هایی همانند ساخت بوستان محلی و معدن کاوی درون عرصه و حریم منظری یا چشم اَنداز محوطه سبب پدیداری خُسران روزافزون گردیده است.

کاوش های دهۀ 30 میلادی سبب آشکارشدن سازه ها و عناصر مِهرازی(معماری) دژ «اَبونصر» شد. تاریخی که کاوش گران برای بقایای موجود پیشنهاد کردند، گسترۀ زمانی فراخی از پایان دوران هخامنشیان در سدۀ سوم پیش از میلاد تا همۀ دوران ساسانی و پس از آن تا سده های نخستین دوران اسلامی بود که نشان از تداوم اِستقراری و اهمیت دژ و باروی «قََصر اَبونصر» دارد.

 عناصر مِهرازی کاوش شده از بخش های گوناگون دژ و شهر، پس از رها شدگی به آرامی در درازای نزدیک به یک سدۀ گذشته در زیر نهشت و آوار حاصل از فرسایش دوباره مخفی و از گزند انسان و طبیعت محفوظ ماندند تا زمانی که در چارچوب یک طرح جامع حفاظتی و مرمتی مورد پاک سازی و حفاظت قرار گیرند.

 

«قَصر اَبونصر»،مکانی برای کاوش های دانشجویی!

 

اما پس از سال ها و برای نخستین بار در اِسپندماه سال گذشته، بینندۀ آن بودیم که دانشگاه هنر شیراز پس از تجربۀ ناموفق تپۀ«پوستچی»شیراز که پس از چندین سال کاوش دانشجویی و پیمان برپایی یک سایت موزۀ باستانی بدون هرگونه اِنتشار گزارش عملکرد و کوچک ترین اقدام به پدیداری یک فضای موزه ای،آن را به حال خود رها کرد و بار دیگر و بدون هرگونه طرح و نقشه و پلان حفاظتی و ساماندهی در جهت حفظ و اِحیای دژ«اَبونصر»، این شاخص ترین محوطۀ شهری دوران تاریخی و ساسانی دشت شیراز را به عنوان محوطۀ کاوش دانشجویی گزینش(انتخاب)و در محل های کاوش شدۀ پیشین که بنا بر سندها و مدرک های منتشر شده از کاوش های نخستین آن،دارای پیچیدگی های فنی و معماری و دوره بندی است،مورد پیگردی و رهاسازی از آوار و نهشت های حفاظتی کرده است!

سخن درخُور نگرش در بازدید های میدانی،انجام کاوش و آوار برداری از عناصر معماری شاخص ترین فضای معماری دژ با نام خانۀ اَربابی یا خانۀ مرکزی، خالی کردن و دِپوی نهشت های کاوش شده بر روی دیگر عناصر و فضاهای معماری و رها سازی عناصر ضعیف و سست معماری آشکار شده، بدون هیچ گونه عملیات حفاظتی و مرمتی در برابر عوامل آسیب رسان طبیعی و انسانی است که بی گمان نتیجه ای جز نابودی همین اَندک بقایای موجود برجای مانده، نخواهد داشت همچنین با نگرش به پیچیدگی های موجود برای دوره بندی و فازبندی بقایای مِهرازی دژی که بیش از چندین سده مورده استفاده و استقرار قرار داشته که درگزارش کاوش و اسناد دانشگاه متروپولیتن نیز به آن ها اشاره شده است،انجام کاوش های دانشجویی این چُنینی که بینندۀ آن هستیم با آزادسازی گسترۀ زیادی از عناصر معماری در یک فصل کاوش، نه تنها به سبب اَفزایش دانش ما از تاریخ سکونت در این دژ چیزی نمی اَفزاید که بی گمان سبب از دست رفتن شواهد ظریف لایه نگاری می گردد.

 

نبود فراهم سازی طرح حفاظت و مرمت محوطه های باستانی،آن ها را نابود خواهد کرد

 

امروزه کاوش محوطه های اَرزشمندی همانند دژ و باروی«اَبونصر»شیراز بدون فراهم سازی و تدوین برنامه و طرح های حفاظتی،مرمتی و ساماندهی تنها سبب ویرانی و نابودی هرچه بیشتر عناصر و فضاهای معماری می گردد و جدای از اقدام به یک رفتار غیرحرفه ای به اَنگیزۀ رعایت نکردن ضابطه های مصوب میراث فرهنگی نیز، تخلف به شمار می آید. زیرا که بر پایۀ ضابطه های میراث فرهنگی هرگونه اقدام پژوهشی نیازمند فراهم سازی طرح مدون مصوب مورد تأیید وزارت میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی است. از همین روی و برای پیشگیری از تکرار تجربۀ تلخ کاوش بدون برنامۀ ساماندهی و حفاظت محوطه های باستانی همانند محوطۀ باستانی بسیار اَرزشمند رحمت آباد در شهرستان پاسارگاد و تپۀ پیش از تاریخی«پوستچی»شیراز، هرگونه طرح کاوش و یا پیگردی آثار معماری کاوش شده دژ«اَبونصر»شیراز تنها پس از فراهم سازی و تدوین طرح جامع حفاظتی و ساماندهی به عنوان یک طرح بالادستی قابل درک و مشروعیت اجرایی است. از سویی، در محوطۀ«اَبونصر» چنین اقداماتی به هیچ عنوان دیده نشده و تنها محدود به آزادسازی عناصر معماری، بدون هیچ طرح و نقشۀ حفاظتی و ساماندهی است و نتیجه آن چیزی جز ویرانی و نابودی یکی از ارزشمندترین فضاهای معماری و باستانی شهر شیراز نخواهد بود.

اما در رابطه با کاوش های اِسپندماه سال گذشته،این پرسش جدی از پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور، پژوهشکده باستان شناسی،ادارۀ کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان پارس(فارس) و همچنین دانشگاه هنر شیراز مطرح است که با وجود بناها و محوطه های باستانی با حساسیت بسیار کمتر،چه نیازی داشته است تا شاخص ترین محوطۀ تاریخی شهر شیراز به عنوان محوطۀ کاوش آموزشی دانشجویی برای دانشجویانی که آمده اند تا با آزمون و خطا چیزی بیاموزند،مورد بهره برداری قرارگیرد؟

همچنین این پرسش مهم ذهن ها را درگیر می کند که چرا و به چه اَنگیزه ای حجم زیادی از سفال های دوران تاریخی تا اِسلامی محوطه از سوی دانشجویان گِردآوری شده و در جای جای محوطه و عرصۀ آن رها سازی شده است. آیا به پیامد آن که همانا تحریک سودجویان و سوداگران اَموال تاریخی و فرهنگی به چپاول محوطه، اَندیشیده شده است؟ و در کل اَنگیزۀ گِردآوری و رها سازی چُنین حجم زیادی از سفال در جای جای این محوطۀ ارزشمند باستانی چه بوده است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، محوطۀ باستانی نامدار به«قَصر اَبونصر»در تاریخ 24 شهریورماه 1310خورشیدی و با شمارۀ 13 به عنوان نخستین یادمان تاریخی شهر شیراز و سرزمین پارس به ثبت ملی رسیده است.

 

نگاره های زیر را که در دو نوبت اِسپندماه سال گذشته و فروردین ماه گرفته شده است، ببینید:

 

همپوشانی محدوده دژ و بقایای معماری شهر ساسانی ابونصر شیراز بر روی تصویرماهواره ای که نشان از به زیر ساخت و ساز رفتن بخش های بزرگی از

عرصه و حریم آثار دارد. دژ ابونصر در سمت راست تصویر که به عنوان محل کاوش دانشجویی دانشگاه هنر شیراز گزینش شده،دیده می شود

تصویر مایل از همپوشانی تصویر ماهواره ای با نقشه عناصر معماری کاوش شده از دژ ابونصر در دهه 30 میلادی و محل مشخص شده خانه مرکزی(اربابی)

 دژ است که به عنوان محل کاوش های آموزشی دانشجویی و بدون هرگونه طرح حفاظت و مرمت و ساماندهی مورد کاوش دوباره قرار گرفته است

مرحله نخست و کهن ترین ساخت و ساز بر روی دژ ابونصر که به دوران اشکانی تا اوایل ساسانیان تاریخ گذاری شده است

پیچیدگی های فضای معماری، کیفیت سازه ها و مراحل تاریخی ساخت و سازها برفراز دژ ابونصر شیراز.باوجود پیچیدگی های موجود و اهمیت تاریخی

هرگونه انجام کاوش دانشجویی آموزشی یا کاوش بدون وجود طرح وبرنامه حفاظتی مدون و مصوب مورد تایید وزارتخانه میراث فرهنگی را غیرموجه می کند.

محل مشخص شده روی نقشه موقعیت شاخص ترین فضای معماری درون دژ بعنوان خانه اربابی یا مرکزی را نشان می دهد که بعنوان محل کاوش دانشجویی آموزشی انتخاب شده است

بخش هایی از فضاهای معماری خانه مرکزی یا اربابی دژ ابونصر شیراز که پس از کاوشهای دهه 30 میلادی بار دیگر مورد کاوش و در معرض آسیب های طبیعی

و انسانی قرار گرفته است.نبود وجود طرح مصوب حفاظتی و مرمتی و حجم بالای آزادسازی عناصرمعماری سبب نابودی گسترده بقایای موجود خواهد بود

آزادسازی فضاهای معماری به شکل گسترده و دپوی خاکهای حاصل بر روی دیگر فضاهای معماری محوطه بدون هرگونه طرح حفاظتی وساماندهی تنها یک

نتیجه دارد و آن ویرانی عناصر معماری و آشفتگی بیشتر سطح محوطه است

آسیب به سازه های معماری بیرون آمده از دل کاوش های باستان شناسی

خاک برداری از کف محوطه مرکزی و رها سازی روی محوطه جای پرسش دارد

سازه های معماری پس از کاوش های باستان شناسان رو به نابودی است

سازه های معماری که از زیر خاک بیرون آمده و در همین مدت کوتاه بر اثر بارش های بهاری آسیب جدی دیده است

گردآوری و رها سازی اَنبوه سفال ها بسیار شگفت اَنگیز و اندوه بار است

انبوه سفال هایی که گردآوری شده و در جای جای بالای تپه هم رها شده است

ساخت بوستان شهری در حریم و عرصه دژ ابونصر که دو سال پیش برپا شده و سبب نابودی محوطه شده است

تپه قصر ابونصر، شناسنامه و هویت شهر شیراز که بر اثر بی کفایتی ها رو به نابودی است

تپه پوستچی شیراز که به حال خود رها شده است

وضعیت اسفبار امروز تپه رحمت آباد پاسارگاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم راهنمای گردشگری- دبیر اَنجمن مهرگان



یکشنبه 2 اردیبهشت 1403
بازدید : 202


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید