سودجویان گوردَخمه های رُستاق داراب را شکستند

پنج شنبه 9 فروردین 1403





سودجویان گوردَخمه های رُستاق داراب را شکستند



 

 

 

 

 





تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

 

سودجویان اَموال تاریخی فرهنگی به بهانه های پوچ یافتن گنج درون گوردَخمه های یکی از روستاهای شهر رُستاقِ داراب را با فِرز سنگ بُری و پیکور و دیگر ابزارهای کَنده کاری شکسته و نابود کرده و آسیب های برگشت ناپذیری را برجای گذاشته اَند.

 

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، بر پایۀ ابلاغیۀ وزارت کشور در اِسپندماه 1396 خورشیدی روستای رُستاق مرکز بخش رستاق در شهرستان داراب به شهر پیشرفت کرده و به جمع شهرهای ایران پیوسته است. درجنوب یکی از روستاهای رُستاق در بلندی ها و دامنه های کوه، گودال های بزرگ و کوچکی با دست کَنده شده است و در زمان هایی که در منطقه امنیت برقرار نبوده، مردم به این بلندی ها و دامنه های کوه ها پناه می بردند. اندازۀ این گودال ها گوناگون بوده و برخی نیز از درون به وسیلۀ سوراخی به یک دیگر راه دارند. دهانه ها به آرامی بزرگ تر شده و برخی نیز، ویران شده است. در یک نگاه که به این آثار بنگریم، به نظر شهری می آید که در دل بلندی ها (ارتفاعات) به وجود آمده اند. اما بی گمان باید این گودال ها را دست کَندهایی به شمار آورد که در برخی مواقع و در زمان یورش دشمنان و یاغیان به منطقه، مردم به آن جا پناه می برده اَند. از همین روی، این دَخمه های سنگی را باید آثاری دست کَند به شمار آورد و نباید با شهرهای زیر زمینی اشتباه گرفته شود و یا از واژۀ شهر برای آن ها بهره برد. زیرا شهرهای باستانی یا زیر زمینی تعریف ویژۀ خود را دارند.

 

اما در سمت راست دست کَندها و کمابیش به فاصلۀ 50 تا 60 متری از این گودال ها و در واقع، دست کَندها و در سینۀ کوه در جایی سخت گذر که امکان ورود به درون آن بسیار دشوار است، گوردَخمه هایی وجود دارد که بسیار زیبا و چشم نواز و شگفت اَنگیز بوده و تنها گوردَخمه های شهرستان داراب که تا کنون شناسایی شده است، به شمار می آید. گوردَخمه ها نیز بر این پایه اند، سه گوردَخمه یا اتاقک است که یکی از آن ها جداگانه و تک و بزرگ تر و دارای درِ ورودی با کادری تراشیده شده و زیبا و بی همتا است. دو گوردخمۀ دیگر در یک راستا و کنارهم بوده و امروزه و پس از دست اَندازی های سوداگران نابخرد به یک دیگر راه دارند.

 

 

تاراج بزرگ گوردَخمه های رُستاق

 

 

اما سودجویان و قاچاقچیان اَموال تاریخی فرهنگی به بهانه های خیال اَنگیز و پوچ یافتن گَنج به درون این گوردَخمه ها راه یافته  و با فِرز سنگ بُری و پیکور و دیگر اَبزارهای کَنده کاری به جان آن اُفتاده و بیشتر بخش های اتاقک ها یا همان گوردَخمه ها را شکسته و نابود کرده اَند. گُستردگی ویرانی ها تا به اَندازه ای است که ساختار و ریخت و کالبد اثر به هم ریخته و نمی توان شناخت درست و دقیقی از وضعیت اصلی گوردَخمه ها داشت. سوداگران نابخرد و فرومایه کف اتاقک ها را بیش از یک متر کَنده و بخش هایی از دیوارۀ دو تا از گوردَخمه ها را شکسته و نابود کرده و آسیب های برگشت ناپذیری را بر پیکرۀ یادگارهای ارزشمند نیاکانی که نشانه های هویتی و شناسنامۀ بالَندۀ مردم منطقه و کشور به شمار می آید، وارد کرده اَند که دل هر دوست دار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد آورده و اَشک از چشمان هر بیننده ای که ذره ای دل در گِرو این سرزمین اَهورایی دارد، روان می سازد.

 

سخن درخُور نگرش و نکتۀ شگفت اَنگیز داستان آن است که، دسترسی به این گوردَخمه ها بسیار سخت و دشوار و حتا تا به اَندازه ای ناشدنی است. باید دانست راهنمای بومی ما که از دوست داران میراث فرهنگی منطقه است، با نگرش به وضعیت و ساختار کوه، تا کنون نتوانسته بود به درون گوردَخمه ها وارد شود و روشن نیست که قاچاقچیان فرومایه چگونه و با هم دستی چه کسانی توانسته اَند به درون گوردَخمه ها راه یابند. همچنین با توجه به تاریکی درون گوردخمه ها، بی گمان سوداگران نه در شب، بلکه در روز روشن وارد روستا و گوردخمه ها شده و دست به چُنین اقدام های خرابکارانه ای زده اَند که جای شگفتی و پرسش های فراوانی دارد. کوتاه سخن این که، قاچاقچیان نابخرد پیش از رسیدن باستان شناسان و بررسی های علمی این اثر ارزشمند و یگانه و بی مانند (منحصربه فرد) به درون آن راه یافته و تیشه به ریشۀ یادگار نیاکانی و تکرار ناپذیر ملی زده اَند. از سویی، باید دانست در هنگام ثبت ملی پروندۀ اثر، هیچ نگاره ای (تصویری) از درون گوردخمه ها وجود ندارد! و این موضوع بیانگر آن است که کارشناسان میراث فرهنگی به سبب سختی و دشواری موقعیت اثر در آن زمان، نتوانسته اند وارد گوردَخمه ها شده و بررسی و پژوهش بهتر و بیشتر و شایسته تری را بر روی آن انجام دهند. و چه دردناک و غم اَنگیز است داستان پُرغصۀ یادگارهای تاریخی این سرزمین وَرجاوند و اهورایی.

 

 

قانون دربارۀ تعرض به آثار تاریخی چه می گوید

 

 

با وجود دست اَندازی های بی شمار به یادگارهای تاریخی و فرهنگی کشور که در چندین سال گذشته شتاب بیشتر و ابعاد تازه ای به خود گرفته، ولی قانون در این زمینه روشن و شفاف است. اما شوربختانه گاهی به درستی اجرا نمی شود و برخی از دادوران (قاضیان) کشور با موضوع و اهمیت میراث فرهنگی به درستی و خوبی آشنا نیستند.

در مادۀ 558 قانون مجازات اسلامی به روشنی دربارۀ متجاوزان به میراث فرهنگی آمده است : هرکس به همه یا بخشی از اَبنیه، اماکن، محوطه ها و مجموعه های فرهنگی - تاریخی یا مذهبی که به ثبت ملی رسیده است، یا تزیینات، ملحقات، تاسیسات، اَشیاء و لوازم و خط ها و نقش های منصوب یا موجود در مکان های نام برده، که جداگانه نیز، واجد حیثیت فرهنگی تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، اَفزون بر جبران خسارت وارده به زندان از یک تا ده سال محکوم می شود. با این همه، گاهی به اَنگیزۀ اجرا نشدن درست قانون و در برخی مواقع ناآشنایی دادوران به اهمیت جُستار میراث فرهنگی، همواره بینندۀ دست اَندازی های روزاَفزون به آثار تاریخی و فرهنگی و حتا مذهبی کشور هستیم.

 

 

کوتاهی میراث فرهنگی داراب نسبت به آثار تاریخی

 

 

شهر داراب یکی از شهرهای ارزشمند باستانی و تاریخی استان و کشور است که یادگارهای ارزشمند و بی همتایی را در دل خود جای داده است که برخی از آن ها در ایران یگانه و بی مانند هستند. با این همه، شوربختانه به اَنگیزۀ فاصلۀ بسیار دور از مرکز استان و اهمیت ندادن مسوولان و مدیران میراث فرهنگی و دیگر نهادهای مسوول استان، آثار تاریخی شهر داراب در وضعیت خوبی به سر نمی برد. گواه این سخنان نیز، آن است که نگارنده هر ساله با بازدیدهای میدانی از آثار تاریخی داراب، بینندۀ شرایط بد آن ها بوده است. همچنین نگارنده همواره و هر ساله، دشواری ها و شرایط بد آثار تاریخی شهر داراب را به مرکز استان و مسوولان و کارشناسان میراث فرهنگی ادارۀ کل، گزارش کرده و خواستار رسیدگی و توجه بیشتر شده است. اما دریغ از نیم نگاهی و گوشۀ چشمی به آثار تاریخی شهر داراب. از سویی، روشن نیست تا به کِی باید به سبب کمبود بودجه و گاه کم کاری و کوتاهی مسوولان میراث فرهنگی به ویژه در شهر داراب، بینندۀ از میان رفتن و خدشه دار شدن یادگارهای ارزشمند نیاکانی باشیم.

 

 

بازشناسی گوردَخمه ها و دست کَندهای رُستاق داراب

 

 

در پروندۀ ثبتی اثر همۀ آثار را با نام دَخمه های سنگی با دیرینگی ساسانی به ثبت ملی رسانده اَند! اما آنچه روشن است این مجموعه از دو بخش دست کَندها و گوردَخمه ها تشکیل شده است. همچنین با نگرش به ریخت و ساختار گوردَخمه ها و به گمان فراوان نمی توان آن ها را به دورۀ ساسانیان نسبت داد. زیرا تا کنون در سرزمین پارس هیچ نمونه ای از این گوردخمه ها که از آنِ دورۀ ساسانیان باشد، شناخته شده نیست. نمونۀ این دست کَندها و گوردَخمه ها بیشتر در باختر و شمال باختری کشور دیده شده است که گاهنگاری آن ها نیز، با نگرش به وضعیت منطقه با آثار تاریخی سرزمین پارس متفاوت است. حال باید نگاه کنیم به دو دورۀ تاریخی هخامنشی و اَشکانی و آثار برجای مانده از این دوره ها در سرزمین پارس. دربارۀ دورۀ هخامنشیان که وضعیت کمابیش آشکار و شفاف است و نمی توان این گوردخمه ها و دست کَندها را به دورۀ هخامنشیان نسبت داد. از سویی، قلمرو اَشکانیان در سرزمین پارس به ویژه در بخش جنوب خاوری نبوده است و آثار ملموسی از این دوره در شهر داراب نمی شناسیم. نسبت دادن این آثار به دودمان «پَرَتَرَکه ها» یا همان فراتِه داران نیز، نمی تواند درست باشد. تنها نظری که به گونۀ پیشنهاد می توان مطرح کرد این است که، گوردَخمه ها و دست کَندها که شاید همگی از آنِ یک دورۀ تاریخی باشند، وابسته به فرمانروایان بومی منطقه و هم زمان با اوایل دورۀ اَشکانی است. همچنین در تاریخ کوتاهی پس از فروپاشی هخامنشیان و تا روی کار آمدن رسمی اَشکانیان، فرمانروایی های بومی در منطقه های گوناگون سرزمین پارس شکل گرفته است که می تواند راه گشای موضوع مورد بحث ما نیز باشد. با این همه، تا بررسی و کاوش های علمی باستان شناختی در منطقه صورت نگیرد، نمی توان با استواری و محکمی سخنی را به میان آورد. پس به گمان فراوان و با احتیاط می توان گوردَخمه ها را از آنِ فرمانروایان بومی منطقه و هم روزگار با دورۀ اَشکانیان دانست که همین اَمر، ارزش این آثار را دوچندان می کند.

 

برپایۀ آنچه در پروندۀ ثبتی اثر آمده است، سفال های به دست آمده درسطح محوطه نیز، همگی از نمونه سفال های سرخ و خاکستری به گونۀ زمخت است. سفال ها چرخ ساز و یک پوشش گِلی نیز بر روی آن ها داده شده است. این سفال ها همگی از آنِ دورۀ ساسانی است.

از ویژگی های این آثار، معماری به کار رفته در ساخت آن ها است. همچنین در این روستا درختان کهنسال فراوانی با چشم اَنداز زیبایی دیده می شود که جا دارد میراث فرهنگی برای ثبت ملی درختان کهنسال روستا اقدام کند.

 

 

گوردَخمه های رُستاق، یگانه و بی مانند

 

 

با نگرش به ریخت و معماری گوردَخمه ها و حتا دست کَندها و همچنین فرم زیبای کوه و خاص بودن منطقه، باید گوردخمه های رُستاق را از ارزشمندترین و بی مانندترین گوردخمه های استان و حتا کشور به شمار آورد. گوردخمه هایی که نه تنها در سرزمین پارس، بلکه در کشور یگانه است و دارای ارزش بسیار فراوانی از دیدگاه پژوهش های باستان شناختی و تاریخی و تاریخ اجتماعی و آداب و آیین های مردم منطقه به شمار می آید. همچنین این مجموعه آثار می تواند به عنوان پایان نامۀ دانشجویان رشتۀ باستان شناسی قرار گرفته و مورد پژوهش و بررسی های علمی جای گیرد.

 

در پایان امیدوار هستیم تا مسوولان و مدیران میراث فرهنگی و دیگر نهادهای مسوول در شهر داراب به گوردخمه و دست کَندهای رُستاق توجه و رسیدگی بیشتری کرده و نگذارند یادگارهای گذشتگان از میان برود.

دخمه های سنگی رُستاق داراب با شمارۀ 15505 در تاریخ 17 خوردادماه 1385خورشیدی به ثبت ملی رسیده است و هرگونه دخل و تصرف، پِی کَنی، کَند و کاو غیرمجاز در آن بر پایۀ قانون جرم به شمار می آید و پیگرد قانونی دارد.

 

 

نگاره های زیر را که به تازگی گرفته شده است، ببینید :

 




دست کَندهایی که به وسیله سوراخ هایی به یکدیگر راه داشته است 


دست کَندهای سنگی در دامان کوه 

 


نمونه ای از دست کَندهایی که در ارتفاعات و دامان کوه کَنده شده است و به گمان فراوان کاربری پناهگاهی داشته است


فضای بیرونی دست کَندها و نوع معماری آن


حفاری غیرمجاز بزرگ در کنار دست کَندها و گوردخمه ها 


فرم و شکل بسیار زیبای گوردخمه های رستاق با هرم مخروطی شکل آن که بسیار زیباست


بخش بالا و بیرونی گوردخمه ها که ترک بزرگی دارد و در حال از میان رفتن است 


در ورودی به گوردخمه بزرگتر و اصلی و فرم معماری زیبای آن که تا کنون در پارس دیده نشده است


درون اتاقک گوردخمه بزرگتر که مورد تعرض قرار گرفته است


زاویه دید از درون گوردخمه اصلی به سمت فضای بیرون 


درون گوردخمه ها


حفاری غیرمجاز گسترده درون گوردخمه ها که راه یابی به آن سخت و دشوار است


آسیب های وارده به گوردخمه ها که جای بسی دریغ و افسوس دارد

 

 

 







 

*پژوهشگرتاریخ ایران و میراث فرهنگی راهنمای گردشگری کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم خبرنگار آزاد دبیر انجمن مهرگان



1399/07/19
بازدید : 1592


دیدگاه ها

Rewa

با درود از کارهای شما فکر کنم درباره این گوردخمها کم توضیح داده شده است، مثلا آیا واقعا اینها گور بوده که زرتشتیان از آن استفاده میکردند و جنازه در آنها قرار میدادند تا که پرندگاه خوراک خود سازند یا نه خانه ای بوده به اسم گوردخمه، مثل گورخوابی این دوران؟

دیدگاه خود را بنویسید