تارنمای فرهنگی مهرگان – گروه میراث فرهنگی، بخش شهر – مارال آریایی*
پیش از آن که شهرها به شکل امروزی درآیند در گذشته مردم هر شهری بنا به نیازهای پیرامونی خود از ابزارهای گوناگونی برای آسایش خویش و رهگذران بهره میجستند. و حتا برای زیبایی نمای خانهها و محلۀ خود از معماری بسیار ارزندهای بهره میبردند. امروز نیز با دگرگونی مفهوم زندگی در شهر، ابزارهای گوناگونی به کار گرفته شده، ولی گاهی با مدیریت درست و بایستهای همراه نیست.
به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، شهر یزد که به تازگی به ثبت جهانی رسیده، دارای بناهایی ساخته شده از خِشت است. بناهایی یک دست و یک رنگ، ولی کاملا هماهنگ با شرایط آب و هوایی و زندگی مردم آن سرزمین.
معماری اَرزندۀ بادگیرها، حوضهایی برای خنک کردن خانه، گلهایی برای شادابی اهل خانه، هشتیهایی برای دمی آسودن و گپی با همسایگان و... همگی شرایط آرام و دلپذیری را برای مردم آن سرزمین به اَرمغان آورده است.
با توسعۀ شهرها و تکنولوژی زندگی شهری رنگ و بویی دیگر به خود میگیرد. با بالا رفتن جمعیت، خانهها کوچک تر، فضای سبز محدودتر و در پیِ آن نیاز به داشتن فضاهای همگانی بیشتر میشود. نکتۀ اساسی که ما در شهرهای امروزی درگیر آن هستیم، نشناختن جایگاه درست شهروندان در شهر و مدیریت شهری به گونۀ شهروند مدار است که آشوبهای بسیاری در زمینههای گوناگونی به بار آورده است. از همین روی، شهر تنها به عنوان جایگاهی برای کسب دارایی (ثروت) و خانهها تنها مکانی برای خوابگاه به شمار میآیند که اَنگیزۀ آشفتگی ذهنی و در پیِ آن خشونت شده است.
در این گزارش کوشش شده به مسایل طراحی شهری به ویژه طراحی مبلمان شهری پرداخته شود. گفت وگوی انجام گرفته با اَحد رسولی، برگزیدۀ دوره پنجم شورای شهر کرج، کارشناس شهرسازی با بیست سال پیشینۀ کاری در این زمینه است.

تندیسی در پارک ساعی
از آن جایی که گسترش شهرنشینی دسترسی به طبیعت کمتر را به دنبال دارد، فضاها و امکاناتی در شهر طراحی شد تا جایگزین طبیعت شده و شادابی و آسودگی خاطر برای شهروندان به ارمغان بیاورد.
شما به عنوان یک شهرساز دیدگاهتان دربارۀ مبلمان شهری چیست و چه نیازی در طراحی آنان است؟
پس از سال انقلاب صنعتی شهرها و توسعۀ شهری ایجاب میکرد فضاهای شهری را به عنوان فضاهای آرامشبخش برای شهروندان پدید آورده شود. به همین اَنگیزه مفهوم عَرصۀ شهری شکل گرفت و با توسعۀ شهر خانههای تک واحدیِ بزرگ با امکانات بالا رها شده و آپارتماننشینی جای آن را میگیرد.
در آپارتمانها دیگر امکانات فضای سبزی، حوض، فواره و ... وجود ندارد. از همین روی، شهرداریها و سرپرستان شهری آنها را در بوستان ها (پارک) و عَرصههای همگانی شهری کشاندند.
پس ما باید متناسب با توسعهای که در شهرها پدید آمد مجموعهای از تسهیلات و تجهیزاتی که آسایش روانی را در شهر پدید میآورد، طراحی و جانمایی میکردیم. در پیِ این تصمیم به ندرت تجهیزاتی شکل گرفت.
در مسیر پیاده روها نیاز به مکانهای مکث بود. بنابراین صندلیهایی کار گذاشته شد، برای نریختن زباله در فضای شهری. سطل زباله طراحی شد برای زیبایی منظر شهر، در شب نورپردازیهایی اجرا شد و در زمانی دیگر برای امکان ورزش شهروندان مسیرهای دوچرخهسواری در نظر گرفته شد.

دروازه ورودی پیاده رو تربیت از سوی میدان ساعت
رسولی با بیان این که اگر بخشی از شهر یک دورۀ معماری ویژهای را نشان میدهد، میتوان طراحی ویژهای را داشت که هم برای شهروند مکانی مناسب و آرامش بخش باشد و هم همخوانی نیکی با هویت همان بخش از شهر باشد، در ادامۀ سخنانش خیابان تربیت تبریز را به عنوان یک طراحی نیک شهری یاد کرد و گفت : « خیابان تربیت یکی از پیادهراههای نیک شهر تبریز به شمار می رود که در درازای زمان بالای ده بار کیفی سازی شد.
در آغاز نمادهایی (المان) را اجرا کردند که با پیرامونش همخوانی داشته و بر کیفیت فضا بیافزاید. زمانی دیگر از سوی «میدان ساعت» دروازه ورودی برای چنین پیاده رویی طراحی شد».

بی توجهی رانندگان به حقوق شهروندی و شهر
وی در دنبالۀ سخنانش گفت : «شوربختانه شهرهای امروزی به گونهای طراحی شدهاند که اِنگار شهر جایی برای جای گرفتن برجها و خودروها است، نه جایی آرامشبخش برای شهروندان.
در حکمروایی نیک شهری باید از مردم مشاوره و همکاری جست تا براساس نیازهای آنان شهر مدیریت و طراحی شود. شهری برخوردار از نظام مدیریت شهری یکپارچه، هماهنگ، برنامه محور، شهروند مدار و مشارکت پذیر با کارکرد شفاف و مورد اعتماد شهروندان و سرمایهگذاران است که دارای مدیریت هوشمند باشد.
در این زمان است که شهر انسان مدار میشود. زیرا ماشین یا تکنولوژی در خدمت انسان است و شوربختانه اکنون شهرهای ساخته شدۀ ما به گونهای طراحی شدهاند که شهر در اختیار ماشین است و بایستی این وضعیت را دگرگون سازیم».

این دو تندیس بیانگر چند رویداد در تهران هستند
در جاهایی از شهر تندیسهایی با مفهوم های گوناگون به دست هنرمندان تندیسساز ساخته شده که بهعنوان مبلمان شهری میتواند افزون بر زیبایی، رهگذران را نیز جذب کند و با گذشت زمان بهعنوان بخشی از معماری شهر شناخته شود. این کارشناس شهرسازی دربارۀ مبلمانهای شهری و طراحی آنان گفت : « در شهرسازی موضوعی به نام فُرم و عملکرد داریم و هر فرمی برابر با کارکرد خود، معنایی هم در درون خودش نهفته دارد. از همین روی، مبلمانهای طراحی شده باید با توجه به فضای شهری تولید شود.
برای نمونه در بازار تربیت تبریز که به پیاده راه تربیت نامدار است از مبلمانهایی بهره گرفته شده که بیانگر پیشههای همان مکان است. در گذشته رایج بود دست فروشانی قالیچههایی بر روی دوش خود در بازار چرخانده و به فروش برسانند. امروز با ساخت چنین تندیسیهایی پیشههای گذشته را یادآوری کردهاند و از آن جایی که با تاریخ و بافت آن منطقه برابری دارد، معنادار میشود و مردم با خشنودی کنار آنها عکس یادگاری می گیرند».

در نظر نگرفتن حقوق شهروندان در پیاده رو میدان حسن آباد
در یک میدان تاریخی همانند حسنآباد، زیرگذری زده شد تا ترافیک کمتری داشته باشد، ولی میبینیم با وجود تابلوی ایست برابر حمل با جرثقیل، خودروها به هر بهانهای پیرامون میدان پارک شدهاند. ورودی و خروجیهای ایستگاه مترو بسیار ساده و برون از هویت تاریخی میدان طراحی شدهاند. اگر چه اسبابی برای پارک موتورها و دوچرخهها طراحی شده، ولی همواره خالی هستند و موتورها پیرامون میدان در پیاده روها که ویژۀ رهگذران است، پارک شدهاند. بسیاری از فروشندگان کالاهایشان را در پیاده رو چیدهاند که این نوعی بیتوجهی به حَریم شهر و شهروندان هنگام گذر از پیاده رو است. در بخش دیگری تندیس بسیار زیبایی از دوران باستان که هیچ وابستگی به دورۀ قاجار ندارد، بسته بندی شده به چشم میخورد. طراحی یک میدان تاریخی باید چگونه باشد که بتواند تاریخ را بنمایاند و پیوندی با زندگی روزانۀ مردم نیز داشته باشد. همچنین آنان را تشویق به اَرج نهادن هویت مکانی و تاریخی منطقه بکند. از سوی دیگر، سرپرستان شهری حساسیت بیشتری برای اجرای قانونهای وابسته پدید آورد؟
رسولی در پاسخ گفت : « یکی از بزرگ ترین ایرادها در مدیریت شهری این است که آموزشهای بایسته به شهروندان در دراز مدت داده نمیشود. در نتیجه مردم قانون زندگی در شهر را نمیشناسند. ما اگر برآن هستیم در یک شهر به زندگی شهروند مدار برسیم، باید آموزش و پرورش را درگیر آموزش شهروندی بکنیم و فرهنگ سراها، سرای محلهها فضای مناسبی برای برگزاری جشنوارههایی متناسب با شهر هستند.
نگاه دیگر تسهیل گری است و شهرداری برای روان سازی حرکت در شهر نخست متناسب با شهروندان طراحی بایسته را بکند؛ در طراحی باید از هماندیشی مردم و کارشناسان گوناگون بهره بگیرد و پس از آن که طرح پخته شد، در برابر دید مردم قرار دهد. سپس اگر مورد تایید شهروندان جای گرفت به اجرا گذاشته شود؛ این گونه حکمروایی نیک شهری به شهرسازی مشارکتی نامدار است که شوربختانه در شهرسازی ما دیده نمیشود.
در میدانی همانند میدان حسنآباد که در یک منطقه و بافت تاریخی جای دارد، نیاز است همه طراحیها متناسب با فضای تاریخی میدان باشند».

تندیسی در پیاده راه بازار تبریز، یکی از پیشه های دیرپا در تبریز


گذاشتن صندلی در کنار فضای سبز برای آسودن رهگذران خسته

تندیسی از قیچی در تقاطع خیابان باب همایون و صوراسرافیل، در گذشته دوزندگان کت و شلوار در این مکان بوده که هم اکنون اثری از آن پیشه ها نیست

صندوق پست و پسر بچه در نزدیکی موزه پست، خیابان امام خمینی

تندیس دیگری از صندوق پست درست کنار موزه پست

هم خوانی نام میدان و تندیس فردوسی

تندیس آتش نشان که در فروردین 96 به یاد فداکاری آتش نشانان در بزرگراه شیخ فضل اله نزدیکی اکباتان کار گذاشته شد

هنگامی که مبلمانی برای آسودگی شهروند باشد، بیگمان پیوند بیشتری پدید خواهد آمد

آشفتگی پیاده رو در میدان حسن آباد

مبلمانی که با پیرامون خود هم خوانی ندارد
*هَموند انجمن مهرگان – خبرنگار آزاد