دستیابی به شبکۀ آبراهه های هخامنشی در تخت جمشید

سه شنبه 29 اسفند 1402





دستیابی به شبکۀ آبراهه های هخامنشی در تخت جمشید



 

 

 

 

 

 

 


 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه باستان شناسی سیاوُش آریا*

 

کاوش های باستان شناسی در پارسه (تخت جمشید)، منجر به دستیابی بیشتر شبکۀ آبراهه های هخامنشی و داده های تازه ای در این محوطۀ جهانی شد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، فصل سوم کاوش های باستان شناختی آبراهه های پارسه، با کشف تازه ای از تکه های (قطعات) سنگی جدا شده از کاخ تَچر و پیشکش آورندگان به درگاه پادشاه و دستیابی کامل به شبکۀ آبراهه های هخامنشی در این بخش، منجر شد. همچنین در این فصل، دروازه یا کاخ ناتمام وابسته (مربوط) به داریوش سوم هخامنشی و دیوارۀ جنوبی تختگاه پارسه، مورد کاوش های باستان شناسی جای گرفت.

سرپرست گروه کاوش آبراهه های پارسه در همین زمینه به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « کاوش های آبراهه های پارسه در واقع هم زمان با نخستین کاوش ها در پارسه و از زمان پُروفسور «اِرنِست هِرتسفِلد» در دورۀ پهلوی یکم آغاز شده بود. زیرا ما فیلمی را از موسسۀ شرق شناسی شیکاگو در دست داریم که وابسته به کاوش های «اِریک اِشمیت» است و افرادی را نشان می دهد که از پلکانی که در جنوب خاور (شرق) صد ستون است و به درون آبراهه ها منتهی می شود، خاک برداری می کنند. این فیلم نشان می دهد که بخشی از آبراهه های این کاخ در همان زمان کاوش های نخستین، انجام شده است. هر چند بخش بیشتر کاوش آبراهه ها در زمان پُروفسور «اِشمیت» انجام می شود و تا پایان کاوش های خود، کمابیش بخش بُنیادین شبکۀ آبراهه ها را شناسایی می کند. در نقشه ای که در کتاب «پرسپولیس 2» وجود دارد، اِشمیت طرح کامل شبکۀ آبراهه های تختگاه پارسه به ویژه بخشی از آبراهه ها که در زیر کاخ آپادانا است و به زیر کاخ سَد (صد) ستون می انجامد و شاخه ای که از آن جا به سوی شمال خاوری تختگاه می رفته را نشان می دهد. همچنین شبکه ای دیگر از آبراهه ها از گُسترۀ (محدوده) کاخ هَدیش، تَچر و کاخ «جی» به سوی خاور امتداد داشته و از زیر جنوب کاخ سه دروازه (شورا) به سمت خاور رَهسپار می شده و در فاصلۀ میان خزانه و کاخ سَد ستون به شبکۀ اصلی آبراهه ها می پیوسته است. هر چند این بخش در نقشۀ اِشمیت وجود ندارد و به نظر می رسد او نتوانسته آن بخش را به پایان برساند.

بخش های برجای ماندۀ کاوش آبراهه ها پس از «اِشمیت»، به گمان فراوان  در زمان زنده یاد علی سامی دنباله یافته است. پس از سال 1357 نیز، حسن راهساز مرمتگر پارسه، بخشی از آبراهه ها که در گوشۀ جنوب خاوری تختگاه بوده و به خروجی آبراهه ها می انجامیده را شناسایی و کار آن را آغاز کرده و در مرحلۀ فَرجامین با کمک علمی دکتر علی رضا عسگری چاوردی کار به پایان می رسد و خروجی آبراهه ها در سال 1382 در گوشۀ جنوب خاوری آن، شناسایی می شود. در واقع شناسایی شبکۀ آبراهه ها تا خروجی، برآیند کار پُروفسور هِرتسفلد، اِشمیت، علی سامی، حسن راهساز و دکترعسگری چاوردی است و شاید افراد دیگری هم در این زمینه همکاری داشته اند. در کل چون کاوش ها بیشتر بر روی تختگاه انجام شده و اهمیت داشته است، آگاهی های نوشتاری کمی دربارۀ کاوش آبراهه ها در دست داریم».

دکترعلی اسدی در دنبالۀ سخنانش افزود : « من از سال 1382 با گروه دکترعسگری چاوردی و استاد راهساز که خروجی آبراهه ها شناسایی شد، همکاری داشته ام. ما شبکۀ کلی آبراهه ها را می شناختیم، ولی دشواری ای که وجود داشت، آب گرفتگی بناها به ویژه بخش خزانۀ پارسه بود که در هنگام بارندگی پُر می شدند. در واقع پیش از آن که بناها از آب پُر شوند، شبکۀ آبراهه ها پُر می شد. یعنی چالشی که وجود داشت، پُر شدن شبکۀ آبراهه ها با آب های حاصل از بارندگی ها بود که به بُنیاد اِستحکام پارسه آسیب می رساند. زیرا شبکۀ آبراهه ها تا زمانی که پُر از رسوبات بوده، در آن آبی گِردآوری نمی شده و دشواری وجود نداشته است.

اما از زمانی که آبراهه ها مورد کاوش جای گرفتند، با دریچه هایی که بسیاری از آن ها اصلی بوده به همراه برخی از دریچه ها که از سوی کاوشگران پدیدار شده، با آب های سطح محوطه به وسیلۀ دریچه ها به آن ها رَهنمون (هدایت) می شده است. و این شبکه در واقع تبدیل به آب اَنباری شده بوده برای گِرد آمدن آب های سطحی محوطه در هنگام بارندگی. و زمانی که بارندگی ها شتاب داشته، اَنگیزه ای بوده تا اَفزون بر این که شبکه کامل از آب پر می شده، آب در سطح بناها برجای می مانده است. این وضعیت را ما پِیاپِی در دهۀ 80 در محوطۀ خزانه می دیدیم و از سوی دوستداران میراث فرهنگی و کارشناسان ابراز نگرانی می شد و هم سلامت آبراهه ها و هم آثار موجود در بناها به ویژه در خزانه به خطر می افتاد. راه چاره ای که آن زمان وجود داشت، این بود که، استاد کاران مرمت می آمدند و یک سری پمپ ها را در درون آبراهه ها جای می دادند و یکی دو روز پس از بارندگی ها، آغاز به کار می کردند و آب ها را خالی می کردند. اما بیشتر زمان ها آبی که در بناها فروکش می کرد، در درون آبراهه ها برجای می ماند و کار پمپ ها هم متوقف می شد. زیرا دیگر چیزی را با چشم نمی دیدیم، ولی در آبراهه ها همچنان آب وجود داشت و آسیب هایی را از دید خُوردگی برای بدنۀ آبراهه ها پدید می آورد، ولی دیده نمی شد. به هر روی، این وضعیت همچنان دنباله داشت تا سال 1391 . هر چند از یکی دو سال پیش از آن، من طرحی را به معاون سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داده بودم که بتوانیم مسیر خروجی آبراهه ها را باز کنیم، مسیری که بسته شده بود. این خروجی نیز در گوشۀ جنوب خاوری تختگاه وجود داشت. اما این خروجی زمانی که شناسایی شد، جلوی آن بسته بود. برای این که، از آغاز نخستین کاوش ها در زمان هِرتسفلد و سپس اِشمیت و استاد سامی، همۀ خاکی را که در درون بناها به ویژه بخش جنوب خاوریِ تختگاه کاوش می شدند با رِیلی هایی که پدیدار کرده بودند، به بخش جنوب خاوری انتقال پیدا می کرده و این گُستره را خاک ها به گونۀ کامل می پوشانده است و امروزه هم، تپۀ خاکی که به وسیلۀ کاوش ها پدیدار شده، برجای مانده است که هم اینک کافی شاپ بر روی خاک کاوش های پیشین، جای دارد! همچنین این تپه بلندایی نزدیک به 6 متر دارد و امتداد آن از دیوارۀ جنوبی تختگاه به سوی جنوب، کمابیش 100 متر است و از خاور و کوه مهر (رحمت) به سوی باختر (غرب) که نیمی از دیوارۀ تختگاه را می پوشاند نیز، نزدیک 150 متر امتداد دارد. از سویی، در این جا پر از اشیاء و تکه های سنگی است که در کاوش های پیشین، گِردآوری نشده است».

کاوشگر آبراهه های پارسه در بخش دیگری از سخنانش گفت : « فصل دوم  کاوش آبراهه ها در سال 93 نیز، منجر به شناسایی یک خروجی دومی در دیوارۀ جنوبی تختگاه شد که این خروجی نزدیک به 15 متر در امتداد باختریِ خروجی یکم جای گرفته بود و وابسته به مرحلۀ یکِ بنای خزانۀ پارسه بوده و از اهمیت به سزایی برخوردار است و آگاهی های چشمگیری در پیوند با نخستین ساخت و سازهای پارسه و آن نقشه ای (پلان) که بنای خزانه در دورۀ یکم داشته، دراختیار ما می گذارد. کار دیگری که در فصل دوم، توانستیم به سرانجام برسانیم این بود که، بخشی از آبراهه ای که در حیاط جنوبی کاخ تَچر وجود داشت و امتداد آن به سوی باختر، کاوش نشده بود را آغاز به کاوش کردیم که در آن جا به دریچه ای از حیاط کاخ تچر که دریچه ای اصلی از دورۀ هخامنشی بوده، دست پیدا کردیم».

سرپرست گروه کاوش آبراهه های پارسه دربارۀ کاوش هایی که هم اکنون در حال انجام است، گفت : « در فصل سوم که هم اینک در حال انجام آن هستیم، ما دو آرمان (هدف) بُنیادین را دنبال می کنیم که یکی، دنبالۀ کاوش آبراهه ها در حیاط کاخ تچر است که همان گونه که در بالا گفتم، دریچه ای را پیدا کرده بودیم که امتداد آن به سوی باختر در فصل پیشین ناتمام مانده بود در حال انجام آن هستیم که تا کنون منجر به شناسایی یک دریچۀ دیگری در حیاط تچر شده است. همچنین در کنار آن دریچه، به دو تا شبکه از آبراهه ها نیز دست پیدا کرده ایم که یکی از شاخه ها (انشعاب) به زیر خود کاخ تچر امتداد دارد و دیگری شاخه ای است که به سمت جنوب و به گمان فراوان به سوی کاخ «اچ» می انجامد. این کشف کمک شایانی به ما خواهد کرد در راستای شناخت حیاط جنوبی کاخ تچر به ویژه کاخ «اچ». همچنین شناسایی شبکۀ آبراهه ها به درک بهتر و شناخت بیشتر ما از دورۀ هخامنشی کمک می کند. به هر روی، ما امیدوایم با دنبالۀ کاوش در حیاط جنوبی کاخ تَچر و شناسایی کامل شبکه های آبراهه ها به درک بهتری از وضعیت بناهای پارسه در این بخش دست پیدا کنیم».

دکتر اسدی در دنبالۀ سخنانش افزود : « در فصل سوم یک کارگاه دیگری هم پدید آورده و در حال انجام کار بر روی آن هستیم که شاخه ای از آبراهه ها در گُسترۀ خاوری کاخ یا دروازۀ نام تمام است که این شاخه از آبراهه ها به سمت شمال امتداد پیدا کرده بود که به گمان فراوان در زمان زنده یاد سامی کاوش شده است. از همین روی، برای ما اهمیت داشت که بدانیم کارکرد آن چیست و در زیر کدام یک از بناهای گُسترۀ شمال خاوری تختگاه امتداد دارد. در نتیجه، کاوش در این بخش را نیز از سَر گرفتیم و تا کنون نزدیک به 30 متر از گُسترۀ خاوری دروازۀ ناتمام و دریچه ای را که در این بخش وجود دارد، کاوشی را به سمت شمال آغاز کرده ایم که با نگرش به بلندای شبکۀ آبراهه ها در این جا که کمابیش 6 متر بود، کار بسیار سختی است. زیرا تا پنج متر آن با رسوبات پُر شده و کمی کار به کُندی پیش می رود. در کل ما امیدوار هستیم که بتوانیم با شناسایی شبکۀ آبراهه ها در این بخش، آن بازسازی که از بناها دراین قسمت وجود دارد را بتوانیم بهبود ببخشیم و اگر ایرادها و یا بِهسازی هایی (اصلاحات) در شبکۀ آبراهه ها وجود دارد، بتوانیم بررسی کنیم. زیرا شبکۀ آبراهه ها به گونۀ کامل در بسیاری از بخش های تختگاه، شکلشان در پیوند با نوع بناهایی است که روی تختگاه وجود داشته است. یعنی همۀ دریچه هایی که وجود دارد، یا آب را از سقف و پشت بام بناها به درون آبراهه ها رَهنمون می کرده اند و یا از حیاط ها. ما هرگاه به دریچه ای برسیم، بسیار برایمان اهمیت دارد که بدانیم در این جا حیاط بوده یا برای نمونه، بنایی وجود داشته است و اگر بنایی بوده، حتا می توان شکل آن را به گونۀ کلی عنوان کرد که به چه صورت بوده است. خوبی این کار، آن است که هنگامی که اشکالات و ایرادهایی در بازسازی بناهای پارسه به ویژه در گُسترۀ شمال خاوری که این ابهامات وجود دارد، به ما کمک می کند که بدانیم چه وضعیتی در واقع بر روی سطح تختگاه داشته ایم. در کنار این دو کار یعنی کار کاوش آبراهه های کاخ تچر و آبراهه هایی که در شمال خاوری تختگاه وجود دارد، ما یک کارگاه هم در دیوارۀ جنوبی تختگاه داریم که آرمان از پدیداری این کارگاه، دسترسی به مسیری برای بازدید گردشگران از سنگ نبشتۀ بسیار ارزشمند داریوش یکم در پِی بنای جنوبی پارسه است. زیرا تا به امروز مسیر بازدیدی که به آسودگی گردشگران بتوانند به این سنگ نبشتۀ بسیار مهم دست پیدا کنند، وجود نداشته است. همچنین یکی از چالش ها برای بازدید از این یادمان ارزشمند، وجود تپۀ خاکی است که در بخش جنوبی تختگاه ریخته شده است. و ما برآنیم تا این مسیر دسترسی را هموار کنیم. آرمان دیگر کاوش در کارگاه دیوارۀ جنوبی، در پیوند با شبکۀ آبراهه ها است که امیدواریم با دستیابی به سطح های پایین تر، بتوانیم به امتداد شبکۀ آبراهه ها رسیده و آن را شناسایی کنیم. آرمان پایانی این کارگاه، شناسایی و بیرون آوردن بخشی از دیوارۀ پارسه است که زیر خَروارها خاک پنهان شده است و اَمری است که باید آرام آرام انجام گیرد. آرمان بُنیادین ما این است که، بتوانیم شکل اصلی پارسه را همان گونه که در درازای سده ها وجود داشته، بازیابیم و به بینندگان و گردشگران نشان دهیم. و نباید بیش از این، بخش مهمی از پارسه در زیر خاک پنهان بماند. زیرا با دنبالۀ این وضعیت، ما فرصت بازدید بخش مهمی از پارسه را از گردشگران گرفته ایم».

 

 



کاوش در شرق دروازه ناتمام

بخشی از قسمت بالای آبراهه های دروازه ناتمام

شبکه آبراهه ها در زیر دروازه ناتمام

کاخ یا دروازه ناتمام مربوط به داریوش سوم هخامنشی
 
کاوش آبراهه ها در حیاط کاخ تچر

دریچه ای در کف حیاط کاخ تچر و بر روی تختگاه

دریچه های آبراهه ها از درون کانال ها در حیاط کاخ تچر

آبراهه های زیر حیاط کاخ تچر


یافته های فصل سوم کاوش ها در آبراهه های کاخ تچر

کشف خط میخی و دسته شمشیر از دیگر یافته های فصل سوم کاوش ها در تخت جمشید است

دیگر یافته های باستان شناسی در فصل سوم

مسیر دستیابی به سنگ نبشته ارزشمند داریوش بزرگ در دیواره جنوبی

کارگاه در دیوارۀ جنوبی تختگاه

 

 

 

 

 

 

 

 


*پژوهشگر تاریخ ایران خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان راهنمای گردشگری



1396/05/15
بازدید : 3072


دیدگاه ها

mehr kian

دست مریزاد شما نویسنده وخبرنگار گرامی سپاس فراوان به همه ی کارگران،دانشجویان، باستان شناسان، دست اندرکاران وبه ویژه دکتر اسدی بزرگوار که سخاوت مندانه وبرخلاف برخی از پژوهش گران با نام بردن از همه ی کسانی که دستی از آغاز تاکنون در این برنامه داشته اند سنت خوبی را ترویج می دهند وآن هم پاس داری از نام پیشینیان یک کار پژوهشی است. با ارادت واما کارسترگی است که با این کاوش ها گوشه ئهای شناخته ای از راه کارهای نجات بخشی سازه های معماری گسترده ای هم چون تخت جمشید آشکار می شود وهم اسیب زدایی از آب روهایی که در گذر روزگار پرشده واز دور افتاده اند. جعفر مهرکیان

دیدگاه خود را بنویسید