درختچه ها، کاروان سرای «میان کتل» را بلعیدند!

پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403





درختچه ها، کاروان سرای «میان کتل» را بلعیدند!



 

 

 

 

 

 

 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

تنها کاروان سرای تمام سنگی جنوب کشور در دشت اَرژَن کازرون، روزگار سختی را سپری می کند و در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی به سر می برد. درختچه ها و گیاهان خودرو و گل سنگ ها به جان کاروان سرای «میان کُتَل» افتاده و آن را بَلعیده و نابود کرده اند.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، گُل بود به سبزه نیز، آراسته شد. این زبانزد (ضرب المثل) گواهی است بر روزگار اندوه بار و دردناک تنها کاروان سرای تمام سنگی جنوب کشور در منطقۀ طبیعی و حفاظت شدۀ دشت اَرژَن کازرون. یادگاری به جا مانده از روزگار صفویه که با مرگ دست و پنجه نرم می کند و در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی جای دارد. بیشتر بخش خاوری (شرقی) آن فرو ریخته و اگر هر چه زودتر به آن رسیدگی نشود و مورد بِهسازی و بازآرایی (مرمت) جای نگیرد، به گونۀ کامل نابود خواهد شد و تاوان سنگینی را برای سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بر جای خواهد گذاشت. یادگاری نویسی ها بر سَردرِ اصلی سازه که در بخش جنوبی جای دارد، کَند و کاوهای غیرمجاز افراد سودجو و فرومایه به انگیزۀ پوچ یافتن گنج در درون کاروان سرا، چرای گوسپندان از سوی دامداران بومی و روستای پایین دست در درون یادمان ملی و رُبودن کاشی های تاقچه مانند و تزیینات بخش خاوری ورودی کاروان سرا، تنها بخشی از دشواری های پیش روی این یادگار صفوی است.

اما بی گمان بدترین درد و آسیب وارده به این یادمان ملی، یورش بی رَحمانۀ درختچه های بزرگ و کوچک و گیاهان خودرو و عوامل بیولوژیکی (گُل سنگ ها) است که در درون سنگ های سازه رِخنه (نفوذ) کرده و ترک و شکاف های ژرفی (عمیقی) را پدید آورده و آسیب های برگشت ناپذیری را به جای گذاشته است. همچنین به انگیزۀ رسیدگی نکردن و رها کردن این یادمان ملی در گوشه ای از سوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و بی تفاوتی این سازمان، به تازگی و پس از بارندگی های دو ماه گذشته، بیشتر بخش های کاروان سرا به ویژه در بخش خاوری فرو ریخته و رو به نابودی است. از سویی دیگر، بیشتر سنگ های سازه که به عنوان تزیینات کاروان سرا به کار رفته است، فرو ریخته و یا از سوی قاچاقچیان اَموال فرهنگی و مردم روستای پایین دست رُبوده شده است!

سخن درخُور نگرش (نکته قابل تامل) این است که نگارنده چند سال پیش وضعیت اندوه بار این کاروان سرا را به وسیلۀ خبرگزاری ها، آگاهی رسانی کرده و به گوش مدیران و سرپرستان (مسوولان) رسانیده بود. اما گویا گوش شنوایی وجود نداشته و این یادمان همچنان به حال خود رها شده و هر روز وضعیت بدتری پیدا می کند. موضوع دیگری که باید از آن نام برده شود، دورۀ تاریخی و پیشینۀ این کاروان سرا است که سازمان میراث فرهنگی به نادرستی و در گذشته، پروندۀ آن را قاجاری ثبت کرده است! در حالی که به باور کارشناسان میراث فرهنگی، می توان از روی نما و فُرم این کاروان سرا به دیرینگی آن که همان دورۀ صفویه است، پِی برد.

تنها کاروان سرای تمام سنگی جنوب کشور، یادگاری به جا مانده از روزگار صفویه در حال حذف از صفحۀ تاریخ است و درختچه ها و گیاهان خودرو و عوامل طبیعی در حال بَلعیدن آن هستند. نگذاریم سند هویت و شناسنامۀ ملی و بالَندۀ شهر و کشورمان از چهرۀ روزگار پاک شود.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاروان سرای میان کُتل بر سر راه جادۀ قدیم شیراز به کازرون و در میان راه دشت اَرژَن و کُتل پیرزن در نزدیکی روستای کلانی و دشت برم جای گرفته است. نقشۀ (پلان) این کاروان سرای چهار ایوانی بر پایۀ موقعیت مکانی به پیروی از شیب کوه و جایگاه قرارگیری آن شکل گرفته است. اندازۀ این کاروان سرا 66*56 متر است و مصالح به کار رفته در ساخت آن، سنگ لاشه و گچ است. در نمای سَردر و نمای درونی سازه از سنگ های اتابکی تراش خورده بهره برده شده که افزون بر جنبۀ کاربردی از مهم ترین عنصرهای آرایش (تزیین) سازه است. در سنگ چین دیواره های کاروان سرا پس از چیدن چند ردیف سنگ، روی آن را تخت کرده و رگ های سِپسین را چیده اند. در برون از سازه، در گوشه های خاوری و باختری دیواره های پُشتیبانی برای استواری دیوارها ساخته شده است. سردرِ اصلی سازه در گوشۀ جنوبی جای گرفته و در سمت چپ آن و در زاویۀ بیرونی سازه یک باروی (برج) دایره ای شکل برای حفاظت کاروان سرا ساخته شده است. سردرِ کاروان سرا دارای یک تاق تیزه دار مرکزی است که در دو سوی آن دو تاق نمای گرد ساخته شده است. تاق نمای پایین تاق تیزه دار داشته و به وسیلۀ یک پلیکان چهار پله ای با شیب تند دسترسی به تاق نمای بالایی را با تاق هلالی امکان پذیر می کرده است. همۀ سردرِ سازه با سنگ اتابکی نما شده است. راهرو ورودی (ایوان جنوبی) دارای چهار تاق و پنج تویزه است که در پایین تاق ها، تاقچه هایی جای گرفته است. در دو سوی راهرو نیز دو سکو از سنگ های تراشیده وجود دارد. کف راهرو سنگ فرش است. گوشۀ جنوبی سازه که به گونۀ کامل به وسیلۀ سنگ نما آرایش شده، سالم ترین بخش برجای مانده نما است. در دو سوی ایوان، دو پلکان دسترسی به پشت بام را امکان پذیر می سازد.

در آرایش کاروان سرا به گونۀ گسترده از سنگ های اتابکی تراش خورده در اندازه ها و شکل های گوناگون بهره برده شده است. بیشترین آرایش کاروان سرا در سَردرِ ورودی آن است.

کارشناسان کاروان سرای میان کُتل را به انگیزۀ موقعیت طبیعی و جغرافیایی  و راهبردی (استراتژیک) آن در گذشته، از بی مانندترین (منحصربه فردترین) و ارزشمندترین کاروان سراهای کشور می دانند. حال این روزهای کاروان سرای صفوی کازرون خوب نیست، کاش کسی صدای فریادهایش را بشنود، پیش از آن که با مرگ او رو به رو شویم.

کاروان سرای صفوی میان کُتل با شمارۀ 3667 در تاریخ 25 اِسپندماه 1379 به ثبت ملی رسیده است.

 

در زیر نگاره هایی را که هفتۀ پیش گرفته شده است، ببینید :



 


سردر ورودی بنا که در جنوب جای گرفته و درختچه ها در آن روییده است!؟

در چوبی بنا که یک لنگه آن را چند سال پیش افراد سودجو ربوده اند!

تزیینات تاقچه ای و کاشیکاری بنا که به تازگی از سوی افراد ناشناس ربوده شده است و جای افسوس دارد

انبوه یادگاری نویسی ها در ورودی بنا بسیار آزاردهنده است

راهرو ورودی و وضعیت اندوه بار آن

پشت سر در ورودی و بخش جنوبی بنا

بخش جنوب شرقی و ورودی بنا از پشت بام که کامل فرو ریخته است

تزیینات سنگی در نمای ایوان غربی که کامل فرو ریخته است




ایوان شرقی که رو به نابودی کامل است




حفاری های غیرمجاز درون ایوان غربی آسیب های برگشت ناپذیری را به بنا زده است

خاکستر آتش ولگردان و معتادان که در هنگام بازدید ما هنوز گرم بود و نشان می دهد این مکان به پناهگاه آنان تبدیل شده است

جایگاه اصطبل اسپان که در حال نابودی است

وضعیت اندوه بار و دردناک یادمان ملی

دیواری که گرداگرد بنا کشیده شده و آسیب فراوانی دیده است

باروی دایره ای شکل در سمت چپ ورودی بنا که درون آن درختچه ها رخنه کرده است

روزگار اندوه بار کاروان سرای میان   کُتل کازرون
 

 

 

 

 

 

 

 


*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1396/03/08
بازدید : 1908


دیدگاه ها

كوروش دادار

درود و آرزوى شادمانى يك بخشى از رويدادهاى ازاردهنده و ويرانگر به مردم و نگاه انان برمى گردد كه ياد نگرفته اندكه از يادكارهاى ارزشمند فرهنگى سرزمين شان نگاهبانى كنند و بخش ديگر هم به نهادهاى دولتى مانند اداره ميراث فرهنگى برمى گردد كه از انجام وظيف خودشان,،خوددارى مى كنند كه برابر قانون مى توان انان را پيگرد كيفرى و دادخواهى نمود، اميدوارم كه آگاهى رسانو جناب آريا هم مردم را بيدار كند و هم مسولين را

دیدگاه خود را بنویسید