مردم شیراز با کهن استوره های پارس، آشنا شدند

سه شنبه 28 فروردین 1403





مردم شیراز با کهن استوره های پارس، آشنا شدند



 

پیوند باستان شناسی و هنر در اجرای خیابانی شیراز انجام شد

 


 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان- گروه باستان شناسی- سیاوُش آریا*

 

 

 

یک هنرمند شیرازی با آوردن استوره ها و نُمادهای کهن پارس در اجرای خیابانی مردم را با تاریخ این کهن سرزمین آشنا کرد. این بانوی باستان شناس، پژوهش های 6 سالۀ خود را در زمینۀ جامعه شناسی نگاره های تاریخی در یک نمایشگاه چیدمان گوناگون و متفاوت به میان مردم آورد.

ملیحه طهماسبی،نگارگر( نقاش) و باستان شناس در همین زمینه به تارنمای فرهنگی مهرگان می گوید: « اجرای این آثار به گونۀ چیدمان خیابانی بود و سه بازه زمانی را در برمی گرفت. در روز نخست، چیدمان با بهره گیری از خاک، شن، رنگ و آینه بود که به باورهای دوران نوسنگی باشَندگان(ساکنان) سرزمین پارس پرداخته شد. دوران نوسنگی را سدۀ آغاز کشاورزی و  اهلی کردن دام دانسته اند. در این زمان ، مردمان از گامۀ ( مرحله) گردآوری و شکاربه گامۀ کشت و اهلی کردن برخی جانوران روی آوردند. اَخترهای آسمانی( صورهای فلکی) در این دوره با توجه به پدیداری کشاورزی نقش به سزایی داشته است. به همین شوَند(دلیل) ما این استوره ها را بر روی خاک نشان دادیم. زیرا که در آن زمان ها باور داشتند اگر نمادها را روی خاک به تصویر بکشند پروردگار فراوانی و بخشایش(رحمت) خود را بر پایه این نمادها خواهد فرستاد. آینه نیز در این دوره به عنوان نماد آسمان است».

این کارشناس ارشد باستان شناسی ادامه می دهد: «روز دوم را به دوره مس سنگی ویژه کردیم. این دوره که به بیش از 6 هزارسال پیش می رسد مردم از سنگ و ابزارهای مسی بهره می گرفتند. این دوره که با دگرگونی های فرهنگی و داد وسِتد بازرگانی شناخته شده است، سفال نقش بسیار مهم وارزشمندی درآن دارد. به همین شوَند، چیدمان این روز را بر پایه سفال هماهنگ کردیم. در این روز تکه سفال هایی با نگاره های باستانی نشان داده شد و مردم با این نگاره ها که نماد کهن باورهایشان است، آشنا شدند».

طهماسبی که گرایش درسی خود رادر رشتۀ پیش از تاریخ گذرانده می افزاید: «چیدمان روز سوم وابسته به دوران تاریخی  بود. در این دوره، نشان دادن کهن الگوها بر دوش فلزات و دست بافته ها است و باورهای مردم به دست بافته ها کشیده می شود. باورهایی که هنوز در دست بافته های عشایرپارس نمود دارد، ولی بیشتر مردم با آن بیگانه اند».

این پژوهشگر دربارۀ آرمان خود و بازخورد اجرای خیابانی آثار به تارنمای فرهنگی مهرگان می گوید: « آرمان من از برگذاری هنر چیدمان خیابانی(پِرفُرمِنس) ، آوردن هنر از گوشۀ نگارخانه ها به میان مردم بود. و این که بتوانند با آن ارتباط برقرارکرده  و هنر را لمس کنند. او افزود، بسیاری از این باورهای کهن هنوز در ناخودآگاه مردمان امروز وجود دارد ودر هنر مدرن پدیدارمی شود. ما توانستیم در اجرای آثارخیابانی مردم را به گذشتۀ خویش آشنا کرده و پیوند دهیم. از این روی از برنامه راضی بودم».

وی دربازنمود (تشریح)برنامۀ روز نخست می گوید: « در روز نخست مردم کمی سخت ارتباط برقرار کردند که آن هم وابسته به جایگاه تاریخی «نوسنگی» است. اما با این وجود و از میان آن ها، بودند کسانی که در روزهای دوم و سوم هم به تماشای نمایش آثارآمده بودند. نکتۀ  درخُور نگرش آن است که گروه های گوناگون مردم با هر سن وسالی و پیشه ای که داشتند به دیدن این نمایشگاه آمده بودند و توانستند پیوند خوبی را با این هنر برقرار کنند و این برمی گردد به ضمیر ناخودآگاه و پیشینۀ تاریخی و ارزشمند استان پارس که جایگاه بالایی را نزد باستان شناسان و کارشناسان دارا است و این بسیار خوشایند بود. از سویی دیگر برخی که درمیان آثار آمده بودند در بیان دیدگاه ها و سخنانشان، خود را پدیدآورندۀ (خالق) اثر حس کرده بودند و این نشان می دهد هنرمند تنها نبوده و شوند دلگرمی ما شد تا بتوانیم این گونه اجراها را دنبال کنیم. استقبال خوب و برخورد گرم مردم شیراز، نشان از پیشینۀ فرهنگی ژرف این بخش از ایران دارد. کوشش داریم تا در برنامه های دیگر، آن گونه که مردم می خواهند و در پیوند با آن هنر هستند کار کنیم. برخی در دفتر یادداشت ما نوشته بودند، به جایی برای آرامش نیاز داشتند و با میدان و فضا ارتباط برقرار کردند. از سویی هم برخی نوشته بودند که به توضیحات بیشتری نیاز دارند. دراین باره باید گفت، درهنر مفهومی باید خود مردم و بازدیدکننده به نتیجۀ دلخواه برسند و برداشت هرکس می تواند متفاوت و گوناگون باشد. در اصل نباید توضیحی داده شود و نتیجه گیری کرد. زیرا هنر چیدمان  و اجرا در محیط با هنر در فضای نگارخانه ها تفاوت دارد و هرکس می تواند برداشت خودش را داشته باشد. دیگر موردی که باید به آن اشاره کرد، نبود بروشور و بنر برای تبلیغات است که در یادداشت ها آورده شده بود. دراین باره باید گفت، هنر چیدمان خیابانی به تبلیغات نیاز ندارد و این روش را نمی پسندم. زیرا مردم با گذر از این جایگاه، به این سو کشیده می شوند و برای یکدیگر تعریف می کنند و این همان چیزی است که می گویند اجرای خیابانی».

طهماسبی در پایان می افزاید:« این نمایشگاه در راستای هنر جامعه شناسی شیراز برپا شده بود. می خواستم ببینم هنر تا چه اندازه توانسته است درمیان مردم برود و با آن ها پیوند داشته باشد. و هنر تا چه اندازه شوند (باعث) رشد آن ها شده است. زیرا تیاتر(تاتر) و هنر نگارخانه ای، بیننده ویژه خود را دارد و هرکسی به دیدن آن ها نمی رود. اما من با برگذاری این اجرای خیابانی کوشش کردم برای همۀ افراد جامعه فضای هنری به وجود آورم. در واقع همه گروهی از مردم را به هنر فراخواندم تا آن ها نیز سهمی برده باشند. هازمان(جامعه) و هنر در پیوند با یکدیگرند. گمانه ای که برای برخی پیش آمده بود  شماری ازنمادها و نگاره ها بود که آن را باختری(غربی) می پنداشتند، ولی چنین نبود و این نگاره ها از ایران به برون از مرزها رفته است و در دوران سپسین برگشته است. نمونۀ آن هم بازمانده های سفالی است که از «تَل باکون» مرودشت پارس به دست آمده است».

او می گوید: « اکنون می خواهم روی دوران معاصر کار کنم ودر آینده برآنم تا آن را اجرا کنم. این کَرده، تلنگری است به مردمی که از پیشینه و فرهنگ نیاکانی خود دور شده اند».

 


 

اجرای دوران مس سنگی با بهره گیری از سفال در روز دوم

 

اجرای دوران نوسنگی در روز نخست

 

مردم به میان آثار آمده و با آن ارتباط برقرارکردند

 

نمونه سفال تل باکون مرودشت پارس

 








ملیحه طهماسبی،نقاش و باستان شناس شیرازی

 

 

 


*پژوهشگرتاریخ وفرهنگ ایران- دبیرانجمن مهرگان- کُنشگر(فعال) میراث فرهنگی، گردشگری، ادبی و زیست بوم



1393/04/08
بازدید : 4083


دیدگاه ها

جمشید زند کشکولی

با درود. سپاس بی پایان از گرامی سیاوش اریا برای مطالب ارزنده شان. پاینده باشید.از شیراز جمشید.زند

دیدگاه خود را بنویسید