همزیستی مسالمت آمیز مرغ و خروس ها درکنار تپۀ هگمتانه!

سه شنبه 28 فروردین 1403





همزیستی مسالمت آمیز مرغ و خروس ها درکنار تپۀ هگمتانه!




 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

چند سالی است که در کنار تپۀ باستانی و ارزشمند هگمتانه و در خیابان «گازِران»، افرادی سرگرم فروش پرندگانی همانند مرغ، خروس، جوجه، کبوتر و پوست گوسپندان بوده و فریادهای اعتراض آمیز کُنشگران میراث فرهنگی تا کنون، رَه به جایی نبرده است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، نامش یادآور فَر و شکوه دیرین ایران زمین است. تپۀ هگمتانه که از آن با نام چشم و چراغ شهر همدان نام می برند، چند سالی است که گرفتار بی مهری ها شده و با چالش های فراوانی رو به رو است. هر مدیر و سرپرستی که می آید مژده هایی می دهد و می رود. همۀ مدیران شهری و استانی در سخنان خود به آن می بالند و از آن یاد می کنند. اما هیچ کس درمان گر دردهایش نیست. همین شهریورماه سال گذشته بود که استاندار همدان در حضور مدیرکل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی کشور درخواست جهانی شدن آن را به میان آورده بود (مطرح کردن) و حتا برای انجام این کار گویا شتاب فراوانی نیز داشت! اما همۀ این مژده ها و سخنان خوش و دلربا در حد شعار برجای ماند تا تپۀ هگمتانه همچنان تنها و بی یاور، روزگار ناخوشایندی را سپری کند. نیمه کاره ماندن کاوش های باستان شناسی در این محوطۀ تاریخی یکی از چالش هایی است که به یک داستان تکراری تبدیل شده است. این تپه در تابستان و فصل گرما به انگیزۀ خار و خاشاک بر روی آن و لغزش های انسانی، دچار آتش سوزی می شود. بخش های کاوش شده در سال های دور، در شرایط بد نگهداری و حفاظتی به سر می برد و تنها با سایبانی گذرا (موقت) نگهداری می شوند و هم اینک به این بخش ها نیز آسیب رسیده است. گسترش شهرنشینی و ساخت و سازهای اَفسارگسیخته که از دو دهه پیش آغاز شده، شتاب بیشتری گرفته و حریم آن را مورد تعرض جای داده است و به یکی از بدترین دشواری های پیش روی این محوطۀ باستانی تبدیل شده است. به باور کُنشگران (فعالان) و کارشناسان میراث فرهنگی، سنگ فرش کف محوطه که بر روی عَرصۀ تپه در سال های گذشته انجام گرفته است، لایه های باستان شناسانۀ تپه را از میان برده و به آن آسیب رسانده است. گذر خیابان آسفالته از میان تپه در گذشته و کمابیش سه دهه پیش که این محوطه را از میان به دو نیمه، بخش کرده است از دیگر دشواری هایی است که این یادمان ملی با آن دست و پنجه نرم می کند. اما شاید بدترین درد این روزهای تپۀ باستانی و ارزشمند هگمتانه، فروش پرندگان در حریم منظری و یا همان چشم انداز آن باشد که صحنۀ زشت و زننده ای را به نمایش گذاشته است. در کنار تپۀ هگمتانه و در خیابان «گازِران» (اکباتان کنونی) در چند سال گذشته پیشه هایی شکل گرفته که از دیدگاه اجتماعی زیبندۀ چنین مکانی نیست. آلونک هایی از جنس دَلی و حلبی کهنه و قفسه هایی کهنه و زشت با پوشش گونی و چوب که هر کدام با شکل های ناهمسان و نامتوازن رو به سویی دارند به جایگاهی برای خرید و فروش و کشتار مرغ، خروس و جوجه و پیراستن و پاک کردن (دباغی) پوست گوسپندان تبدیل شده است. همچنین باید وجود فلافل فروشی ها و سمبوسه و ساندویچ فروشی های دوره گرد را نیز به آن افزود. همۀ این رویدادها در حالی رُخ می دهد که استان همدان با همۀ دیرینگی و فر و شکوهی که از گذشته های دور تا به امروز داشته، هنوز نتوانسته است یکی از آثار تاریخی خود را به ثبت جهانی یونسکو برساند. و به نظر می رسد با چالش های فراوان پیش روی تپۀ هگمتانه، دست کم تا چند سال آینده شانس جهانی شدن آن فراهم (میسر) نشود. از سویی، باید در نظر داشت که تپۀ هگمتانه به انگیزۀ ارزش فراوان و پرآوازه بودن آن، جزو آثاری است که هر گردشگری را به سوی خود فراخوانده و بی گمان از آن بازدید خواهد کرد. از همین روی فروش پرندگان درحریم و چشم انداز تپۀ هگمتانه هرگز برازنده، خوشایند و زیبندۀ شهر همدان که روزگاری پایتخت تابستانی هخامنشیان بوده است و تحولات اجتماعی و سیاسی و فراز و نشیب های بسیاری را در گذر روزگاران پشت سرگذاشته، نبوده و نیست. مدیریت شهری و نهادها و اُرگان های دولتی و به ویژه سرپرستان سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی، اگر به راستی خواهان ثبت جهانی تپۀ هگمتانه هستند باید به جای شعار دادن، کوشش کرده و آستین ها را بالا زده و با برنامه ریزی درست و بررسی های علمی و کارشناسی و مدیریت توانمند در رفع چالش های این محوطۀ ارزشمند برآیند.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، تپۀ باستانی هگمتانه با گستردگیِ نزدیک به 40 هکتار در شمال خاوری (شرقی) همدان از ارزنده ترین و برجسته ترین محوطه های تاریخی کشور به شمار می آید. بی گمان این گنجینۀ بزرگ باستانی درخود یادمان هایی از روزگاران گوناگون تاریخی را به یادگار دارد. زنده یاد دکتر آذرنوش، باستان شناس درکاوش هایی که در این محوطه انجام داده، بر آن باور بود که جدا از لایه های سطحی روزگار اسلامی، دیگر لایه ها و آثار مِهرازی (معماری) به دست آمده، همگی وابسته به روزگار اشکانی است. وی این محوطۀ باستانی را با نگرش به یافته های مهرازی گستردۀ شهری، تپه ای اشکانی می دانست و نه مادی.

این تپۀ تاریخی با شمارۀ 28 در تاریخ 24 شهریور 1310 خورشیدی به ثبت ملی رسیده است و نگهداری و پاسداری از آن خویشکاری (وظیفه) همۀ نهادها و اُرگان های دولتی و مردم است.

 

 

 

 

کاوش های تپه هگمتانه که سال هاست به حال خود رها و دنبال نشده است

 

بلواری که تپه هگمتانه را به دو بخش تقسیم کرده و از میان آن رد شده است

سنگ فرشی که برروی عرصه تپه هگمتانه ساخته شده و فعالین میراث فرهنگی براین باورند که لایه های باستان شناسانه را ویران کرده است

ساخت و سازهایی که از دو دهه گذشته تا به امروز در حریم تپه هگمتانه انجام شده و همچنان ادامه دارد

وضعیت بسیار بد تپه هگمتانه که از آن با نام چشم و چراغ همدان نام می برند

فروش مرغ و خروس و پرندگان در حریم منظری و کنار تپه هگمتانه، چهره زشت و زننده ای برجای گذاشته است

بخشی از تپه هگمتانه که بنا است درآن کتابخانه ساخته شود، ولی چندسال است که نیمه کاره رها شده است

 

 

 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1395/09/11
بازدید : 1719


دیدگاه ها

آرشید مطیع قوانین

آه و فریاد. خرد جمعی کجاست برای ایران؟ آیا ما ایرانیان هستیم یا....

دیدگاه خود را بنویسید