«سنگ سیاه»، میراث هخامنشیان که بر باد رفت!

جمعه 31 فروردین 1403





«سنگ سیاه»، میراث هخامنشیان که بر باد رفت!



 

 

 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

شهرستان دشتستان در استان بوشهر، یکی از مراکز تمدنی در دوران هخامنشی به شمار می آید که تا کنون آثار سه کاخ از این دوره در شهر بُرازجان، مرکز دشتستان به دست آمده است. برازجان، دومین شهر بزرگ استان بوشهر از دید جمعیت است و در 65 کیلومتری شمال خاوری (شرقی) بندر بوشهر و بر سر راه ارتباطی و بازرگانی شیراز به بوشهر جای گرفته است.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، ارزش راهبردی (استراتژیک) و بازرگانی دریای پارس (خلیج فارس) و پیوند آن با شهر راز، شیراز که یکی از خاستگاه های هخامنشیان بوده است، برکسی پوشیده نیست. از همین روی، هخامنشیان در نزدیکی دریای پارس به پایگاه بزرگ و نیرومندی نیاز داشته اند. در نتیجه بُرازجان را می توان پیوند دهندۀ شهر راز هخامنشی با دریای پارس دانست. پارس ها شهری بزرگ را در بُرازجان و یا پیرامون شهر امروزی برازجان با نام باستانی «تَموکن» پدید آوردند. امروزه از آن شهر بزرگ و پایگاه نیرومند، تنها برجای مانده های سه کاخ هخامنشی در بُرازجان و روستاهای پیرامون آن، بیشتر به دست نیامده است. اما همین سه کاخ هخامنشی برای هویت و نامداری یک شهر، بَسَنده (کافی) است. همچنین می توان از دیدگاه رونق گردشگری و درآمدزایی و پدیداری اشتغال به ویژه با رشد روزافزون بیکاری در جنوب، به آن نگاه کرد.

اما از آن همه شکوه و بزرگی کاخ های هخامنشی امروزه جز تَلی از خاک چیزی بر جای نمانده است و همین بخش های برجای مانده نیز در بدترین شرایط حفاظتی و نگهداری به سر می برند. وضعیت هر سه کاخ هخامنشی بُرازجان اندوه بار است و مورد بی مهری مدیران و سرپرستان (مسوولان) میراث فرهنگی جای گرفته است. اما برجای مانده های کاخ نامدار به «سنگ سیاه» نه تنها اندوه بار، بلکه مایۀ سرافکندگی بوده و دیدن آثار آن، اَشک های هر دوست دار تاریخ و فرهنگ ایرانی را در می آورد. هنوز هم زمانی که یاد چند روز پیش و وضعیت غم بار «سنگ سیاه» می اُفتم، اَشک هایم روان می شود. حتا اکنون که این گزارش را می نویسم، باورش برایم سخت است که ما این گونه با یادمان های ملی خود که دستاورد دسترنج گذشتگان پاک نهاد ما بوده، بیگانه هستیم و ذهنم پیوسته درگیر آن صحنه های تکان دهنده است و اَشک هایم روان. و نمی دانم به راستی چه باید نوشت و چگونه باید این درد بزرگ را فریاد زد، فریاد زد تا شاید کسی از خواب برخیزد، شاید ... کاخ هخامنشی سنگ سیاه ، بَختش بسیار سیاه تر از آن است که بخواهی درباره اش چیزی بنویسی. در واقع دیگر چیزی از آن برجای نمانده است! همۀ سنگ ها و پایه ستون ها و سنگ های کف درگاه های هخامنشی شکسته شده و یا به تاراج رفته است. آن چه هم بر جای مانده در گوشه ای در میان زمین های کشاورزی و بر لب جاده، بدون هیچ محافظتی در زیر آفتاب سوزان جنوب و باد و باران بر روی هم به بدترین روش اَنباشته شده است. انبوه کَند و کاوهای غیرمجاز، خَراش با اشیای نوک تیز بر روی آثار هخامنشی و به تاراج رفتن بیشتر سنگ ها و پایه ستون ها، سوگ نامۀ (تراژدی) دردناکی است که همانند خاری بر چشم هایت فرو می رود. سنگ سیاه، نه حریم دارد، نه عَرصه و نه دلسوزی. سنگ سیاه امروز، بختش تیره تر از هر سیاهی است! سنگ سیاه تنها من و تو را صدا می زند و فرا می خواند تا شاید...

شناخت و پیشینۀ پژوهشی کاخ «سنگ سیاه»

نصرالله ابراهیمی، باستان شناس بوشهری با گرایش هخامنشی دربارۀ شناخت کاخ سنگ سیاه به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « کاخ سنگ سیاه در سال 1350 خورشیدی به وسیلۀ دکتر علی اکبر سرفراز شناسایی، بررسی و تصویربرداری شده و گزارش کوتاهی از آن نوشته می شود. در سال 1356 احسان یغمایی به کاوش در آن جا می پردازد. در این کاخ وارون (خلاف) کاخ های هخامنشی دشتستان، رسوب گذاری کمتری در آن انجام گرفته و به نوعی پایه ستون های آن نمایان بوده است. سنگ سیاه در برگیرندۀ یک تالار مرکزی و تالارهای جانبی بوده است. تالار مرکزی دارای دو ردیف 8 تایی پایه ستون و چهار درگاه ورودی بوده که از سنگ های سیاه و سپید در ساخت آن بهره برده شده است. اندازه های (ابعاد) پایه ستون ها وارون کاخ «بَردَک سیاه» و چَرخاب کمی زُمخت تر و بزرگ تر است. آن چه در کاوش های این کاخ به دست آمده، پایه ستون های تالار مرکزی و سنگ کف درگاه های ورودی بوده و هیچ آگاهی از ساقه ستون ها در دست نیست و نمی دانیم که ساقه ستون ها از چه کاراسته هایی (مصالحی) بوده است. گمان می رود این کاخ دارای چهار ایوان جانبی بوده که با تالار مرکزی در پیوند بوده است».

این دانشجوی دکترای باستان شناسی در دنبالۀ سخنانش افزود : « آن چه که کاخ سنگ سیاه را از کاخ بَردک سیاه و چرخاب جدا و برجسته می سازد، نقشۀ (پلان) آن است که در کاخ سنگ سیاه قرینه سازی در آن رعایت شده است. اما در کاخ های بردک سیاه و چرخاب، ارتباط تالار مرکزی با ایوان های جانبی در گوشۀ تالار بوده و در میانۀ تالار نیستند، همانند کاخ اختصاصی کورش در پاسارگاد. در کاخ سنگ سیاه از بَست های دُم چلچله ای برای به هم رسیدن سنگ ها، بهره برده شده است. ولی در دو کاخ دیگر چنین چیزی دیده نمی شود. در هر سه کاخ هخامنشی بُرازجان از سنگ های سیاه و سپید و به گونۀ خشکه چین و از شیوۀ زبره تراشی و نر و مادگی بهره برده شده است. در هر سه کاخ روشن نیست که چه کاراسته هایی در ستون ها به کار رفته است. همچنین کف سازی در این سه کاخ نمایان نیست. اما آن چه مهم است، نقشه و اندازۀ کاخ سنگ سیاه است که نسبت به دو کاخ دیگر هم متفاوت تر بوده و هم بزرگ تر است».

پاسخ به وضعیت اندوه بار «سنگ سیاه» : آن زمان ما نبودیم!

جانشین (معاون) سازمان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی بوشهر دربارۀ وضعیت ناهموار کاخ سنگ سیاه به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « همان گونه که گفته شد، کاوش این کاخ در سال 1356 انجام شده و پس از آن تا کنون به حال خود رها شده است! این محوطه در زمین های مالک شخصی به نام آتشی جای گرفته که شوربختانه (متاسفانه) در اوایل دهۀ 70 برای گسترش (توسعه) زمین های کشاورزی و بدون در نظر گرفتن هشدار سازمان میراث فرهنگی اقدام به گردآوری پایه ستون ها کرده و در نتیجه نابودی آن ها رقم می خورد و نقشه و فضای مِهرازی (معماری) آن ها را بر هم می زند. اما با نگرش به ثبت ملی آن به شمارۀ 4043 در تاریخ 10 مهرماه 1380 و هشدارهای جدی به مالک از پیشرفت باغ ها و زمین های کشاورزی پیشگیری شد. در سال 1393 بررسی ژئوفیزیک برای شناسایی آثار دیگری در محیط پیرامون آن کاخ انجام شد و امسال نیز با تشکیل پایگاه پژوهشی کاخ های هخامنشی که مدیریت آن بر دوش من است، با نگرش به اعتبارات مصوب امسال، برنامه های پژوهشی، حفاظتی و زیرساختی در برنامه های این پایگاه است که تا اعتبارات به این پایگاه برسد، کار را آغاز خواهیم کرد. زیرا یکی از کارهای امسال پایگاه، دیوارکشی (حصار) عرصه و زمین های کاخ سنگ سیاه است. همچنین در برنامه های دیگر ساماندهی مجموعه را در دست داریم».

ابراهیمی در پاسخ به این پرسش که در نگاره هایی (تصاویری) که از گذشتۀ نه چندان دور موجود است، بیشتر سنگ ها و پایه ستون ها سالم بوده و در جای خود قرار داشته و بی گمان در چند سال گذشته آسیب دیده و به تاراج رفته است، گفت : « راست داستان آن است که شوربختانه ما گزارش درست و دقیق و استواری از کاوش کاخ سنگ سیاه در دست نداریم. حتا نگاره های آن زمان که کاوش انجام گرفته و چگونگی وضعیت آن را نیز نداریم. در آن زمان هم ما نبودیم که چه بلایی بر سر این کاخ آمده است. و از زمانی که من در میراث فرهنگی بوده ام، به همین وضعیت این محوطه را دیده ام تا هم اینک! اما بر اثر گردآوری و آسیب های وارده در این مجموعه، روشن است که برخی از سنگ ها شکسته شده اند. به هر روی این کاخ از سال 1356 تا 70 رها بوده و همه گونه رُخدادی را باید برای آن در نظر گرفت».

اما آن چه روشن است در فضای مجازی و اینترنت نگاره های فراوانی را می توان از این محوطۀ هخامنشی دید و یافت. همچنین هم کاوش گر این کاخ و هم اسناد بایگانی شدۀ این اثر در پژوهشکده باستان شناسی کشور در دسترس است. از سویی، دستیابی به دیگر همکاران این پروژۀ کاوش هم چندان سخت به نظر نمی رسد. با این همه، تنها چیزی که می توان گفت این است که، کاخ سنگ سیاه نه تنها فراموش شده است، بلکه به گفتۀ احسان یغمایی، کاوش گر آن، مرده است و باید به سوگ آن نشست. در پایان این گزارش به این نتیجه می رسم که، اگر سنگ سیاه به جز ویران سرا نیست ، من این ویرانه سرا را دوست دارم!

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاخ هخامنشی سنگ سیاه در 12 کیلومتری برازجان و در روستای جَتوط، بخش سعدآباد در میان باغ ها و زمین های کشاورزی جای گرفته است.

 

در زیر نگاره هایی را که چند روز پیش گرفته شده است، ببینید :

 

 


هویت و شناسنامه نسلی که لب جاده و در بدترین شرایط حفاظتی رها شده است







انبوه حفاری های غیرمجاز نشان از بی توجهی میراث فرهنگی به یادمان های ملی است


خاکستر آتش معتادان و ولگردان نشان از رفت و آمد همیشگی نابخردان و به تاراج بردن یادمان های ملی است

تاراجگران یکی یکی سنگ های تاریخی و پایه ستون ها را از جای خود درآورده و برخی را ربوده اند و مدیران میراث همچنان در خواب زمستانی!

بیشتر پایه ستون ها و سنگ های هخامنشی شکسته شده است




نابخردان فرومایه هر کدام از سنگ ها و پایه ستون هایی را که نتوانسته اند به با خود ببرند، شکسته اند؟



وضعیت اندوهبار جایگیری یادگارهای ارزشمند ملی دل هر دوستدار تاریخ را به درد می آورد

وضعیت بسیار اسفبار کف درگاه های هخامنشی

بر روی سنگ های هخامنشی با اشیای نوک تیز خراش داده و یادگاری نوشته اند


جای خالی پایه ستون های هخامنشی که  ربوده شده است و در واقع هویت و شناسنامه مردمی با فرهنگ به تاراج رفته است

نگاره ای قدیمی که نشان می دهد پایه ستون های زیادی در این محوطه بوده که هم اینک به تاراج رفته است
 

 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1395/07/27
بازدید : 1562


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید