ماجرای خانۀ پلاک 326 در شیراز چیست؟

پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403





ماجرای خانۀ پلاک 326 در شیراز چیست؟



 

 

 

 

 

 

 

تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

یادمان های تاریخی را از این روی به ثبت ملی می رسانند که مشمول قانون های میراث فرهنگی شده تا بتوان از آن ها به درستی نگهداری و پاسداری کرد. همچنین برای ثبت ملی یک یادمان باید دیرینگی آن بیش از 100 سال باشد و یا دارای ارزش های هنری و مِهرازی (معماری) ویژه ای بوده و یا این که آن مکان وابسته به شخصیت بزرگ و تاثیرگذاری در روزگار معاصر باشد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان ، یکی از چالش های بسیار بزرگ یادمان ها به ویژه خانه های تاریخی در کلان شهرها، نبود هماهنگی میان دستگاه های گوناگون اِداری و رعایت نکردن قانون های میراث فرهنگی از سوی نهادها، سازمان و اُرگان های دولتی به ویژه شهرداری ها است. همچنین سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به انگیزۀ نبود بودجه، برنامه ریزی کلان و مدیریت ناکارآمد، نتوانسته به خوبی و درستی از خانه های تاریخی و ملی نگهداری کند و بیشتر آن ها در تیررَس نابودی بوده و یا به ویرانه و متروکه ای تبدیل و به حال خود رها شده اند و در حال حذف از چهرۀ تاریخ هستند.

اما برای ثبت یک خانۀ تاریخی که جزء دارایی های میراث فرهنگی نیست، خشنودی (رضایت) مالک نیاز است. هر چند بر پایۀ قانون و ضوابط میراث فرهنگی، اگر خانه ای دارای ارزش های تاریخی، هنری و مِهرازی باشد، میراث فرهنگی پروانۀ (اجازه) ویرانی و یا تغییر کاربری را به مالک نخواهد داد و کوشش خود را برای خشنودی مالک و ثبت آن خانه، خواهد کرد. در این میان در برخی زمان ها، سازمان میراث فرهنگی دچار سردرگمی هایی می شود که خود از آن آگاه نیست. موضوع بر می گردد به خانۀ پلاک 326 در خیابان قا آنی شمالی شیراز و نبش کوچه 13 . خانه ای که در سال 87 و در هنگام آبادانی آن میراث فرهنگی پیشنهاد ثبت آن را به مالک می دهد. اما در همۀ این سال ها نه تنها پیگیر ثبت این خانه نبوده، بلکه آن را به حال خود رها کرده است. و هم اینک  پس از گذشت 8 سال که خانه به ویرانه و متروکه ای تبدیل شده و بیشتر بخش های آن فرو ریخته است، آهنگ ثبت آن را دارد! هر چند که مالک خانه، ادعا می کند که درخواست ثبت در آن زمان به وی ابلاغ نشده است. همچنین دیرینگی این خانه به روزگار پهلوی می رسد و هم اکنون بدون ارزش های هنری و مِهرازی است. مهم تر از همه آن که، بیشتر بخش های این خانه با گذشت زمان و بر اثر عوامل طبیعی و رسیدگی نکردن و تُهی بودن آن از باشَندگان (سَکنه) فرو ریخته و به جایگاهی برای گِردآمدن معتادان و ولگردان تبدیل شده است. از سویی، مالک در نامه نگاری ها و پیگیری های خود در طرح بازنگری و تصویب آن در کمسیون ماده 5، پروانۀ کاربری بازرگانی، اداری و خدماتی برای آن گرفته است. اما با همۀ این موارد، سازمان میراث فرهنگی به دنبال ثبت ملی این خانه است. آن هم خانه ای که ارزش تاریخی، هنری و مِهرازی نداشته و یا ارزش های خود را از دست داده و به متروکه و ویرانه ای تبدیل شده است. در این میان روشن نیست که چه رویدادهایی در پشت درهای بستۀ سازمان میراث فرهنگی رُخ داده که چنین تصمیم ناروایی گرفته شده است. همچنین این پرسش به میان می آید که سازمان میراث فرهنگی با خانه های ثبتی و ملی چه کرده و به گفته ای چه گلی بر سر آن ها زده است که هم اینک می خواهد خانه ای که ویرانه ای بیش نیست را به ثبت برساند! آیا براستی میراث فرهنگی توان مالی آن را دارد که این خانه را زنده سازی (احیاء) کرده و یا آن را از مالک خریداری کند. پاسخ به این پرسش روشن است و اگر میراث فرهنگی بودجه ای دارد یا این که دلش می سوزد، بهتر است برای ده ها خانه ای را که به ثبت ملی رسیده و دارای ارزش های فراوانی بوده و رها شده اند، چاره اندیشی کند. باید دانست بر پایۀ قانون و ضوابط میراث فرهنگی اَمر حفاظت و بِهسازی تنها برای خانه های ثبتی اجرا می شود و میراث فرهنگی نمی تواند به یادمان هایی که به ثبت نرسیده اند، ورود پیدا کند. همچنین در مراجع قضایی نیز، تنها می توان یادمان هایی که شماره ثبت دارند را پیگیری کرد. چیز دیگری که باید از آن نام برد، ضعف قانون در برخورد با چنین موضوعاتی است. از سویی، میراث فرهنگی بر آن است تا خانه ها و یادمان های ارزشمند را به ثبت ملی برساند و از سویی دیگر، هیچ ردیف بودجه ای برای نگهداری و پاسداری از آن ها را ندارد!؟ در این جا با یک چالش بزرگ رو به رو هستیم و میراث فرهنگی کِشمکش های فراوانی را با مالکین خانه های تاریخی دارد. همچنین خانۀ پلاک 326 با ویرانی بیش از 70 درسدی رو به رو بوده و بدون ارزش شناخته شده است و با استناد به ضوابط میراث فرهنگی در برگیرندۀ قانون های ثبتی آثار نمی شود که بتوان برای آن ردیف بودجه ای تعریف کرد. با این همه و با نگرش به شرایط کنونی اثر، این یادمان ارزش نگهداری و بازسازی را نداشته و قابلیت ثبت ملی را نیز ندارد. زیرا فرایند ثبت یک یادمان از قانون و ضوابط ویژه ای پیروی می کند که دربارۀ این اثر چنین فرایندی وجود ندارد و روشن نیست که چرا میراث فرهنگی پافشاری برای ثبت خانۀ پلاک 326 که طرح بازنگری آن در پهنۀ 122 S (محورهای بازرگانی، اداری و خدماتی مقیاس شهری، فرا شهری و حوزه ای) دیده شده است را دارد. پرسشی که ذهن را درگیر کرده و مایۀ شگفتی بوده، این است که سازمانی که بودجه ای برای بازسازی و بازآرایی (مرمت) ده ها خانۀ تاریخی ثبتی و ملی که در اختیار آن سازمان است را ندارد، چگونه می خواهد و می تواند برای چنین اثری که ویرانه ای بیش نیست، اقدامات حفاظتی را به کار گیرد. آیا بهتر نیست میراث فرهنگی زمان، انرژی و بودجه خود را برای همان خانه های ثبتی و ملی بگذارد و از آن ها به درستی پاسداری و نگهداری کند تا برای آیندگان که دارندگان (صاحبان) اصلی این سرزمین هستند، بر جای بماند.

در پایان با نگرش به نگاره های موجود که به تازگی گرفته شده است، افکار همگانی (عمومی) خود می توانند داوری کنند.

 

 


خانه ای که متروکه و مخروبه ای بیش نبوده، و روشن نیست چرا میراث فرهنگی اصرار بر ثبت آن دارد


اتاق ها آنقدر تخریب شده بودند که نمی شد وارد آن ها شد و عکسبرداری کرد

سقف اتاق ها که در آتش سوزی از میان رفته و در حال تخریب کامل است


بنایی که به جایگاه معتادان و ولگردان تبدیل شده و هیچ ارزش تاریخی ندارد


ورودی خانه از درون حیاط
 

 

 

 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران – راهنمای گردشگری – خبرنگار آزاد – کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم – دبیر انجمن مهرگان



1395/06/9
بازدید : 1480


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید