جهانگرد فرانسوی شیراز و پارسیان را ستود

پنج شنبه 9 فروردین 1403





جهانگرد فرانسوی شیراز و پارسیان را ستود








 

 



تارنمای فرهنگی مهرگان گروه گردشگری سیاوُش آریا*

 

شیراز، شهری است بی اندازه (فوق العاده) زیبا با بوستان ها و گل های فراوانِ شگفت انگیز. مردمانی دارد مهربان و خونگرم و آگاه به تاریخ و فرهنگ کهن و پیشینۀ خود. شکوه پارسه و آرامگاه های پادشاهان پارسی در نقش رستم و نگارکَندهای (نقش برجسته ها) آن مرا شیفته (مجذوب) خود کرد.

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، سخنان بالا از بانو «مریو» جهانگرد فرانسوی است که با همسرش چندی پیش در روزهای پایانی اَردیبهشت ماه به ایران سفر کرده و شهرهای تهران، یزد و شیراز را دیده است. اما شهر شیراز با باغ و بوستان ها و یادمان های تاریخی و باستانی آن برایش شگفت انگیز و جور دیگری بوده است. هرگز گمان نمی کرده که تا این اندازه ایران و به ویژه شهر راز (شیراز) برایش گیرا باشد. می گوید، در فرنگ و به ویژه باختر (غرب) و کشور فرانسه، رسانه ها و خبرگزاری ها از ایران بد گفته و تبلیغ منفی می کنند که انسان به هراس افتاده و برای آمدن به ایران ترس دارد. ولی هنگامی که کسی وارد ایران می شود، دیدگاهش دگرگون شده و با مهربانی و نیک رفتاری مردم رو به رو خواهد شد و حتا باورش هم برایش سخت است. اما در میان این سه شهری که دیده است، شیراز، شهر رویایی او بوده که توانسته است با یادمان های تاریخی آن ارتباط برقرار کند و از بوی گل های عِطرآمیز و بهاری اَش سر مست شود. خانه های تاریخی و ساختمان های زیبای آن را پسندیده و دلش را به خواجه راز، حافظ شیرازی سپرده و از عرفان رازآمیز او نیوشیده و با وی همراز شده است. کاخ های پارسه (تخت جمشید) را دیده و پِی به شکوه و فرهنگ کهن ایرانی برده است. پارسه را اوج هنر و زیبایی و تمدن ایرانی می داند که هنوز هم پس از 25 سَده، حتا ویرانه هایش هم انسان را به شگفتی و اندیشه وا می دارد.

در زیر نتیجۀ گفت و گوی کوتاه ما را با بانو «مریو» در سفر به شهر شیراز بخوانید :

پیش از این که به ایران سفر کنم، زیر تاثیر گزارش های منفی فرنگیان برای آمدن هراس داشتم. هنگامی که وارد ایران شدم با زیبایی ها و آزادی مردم که هرگز گمان نمی کردم وجود داشته باشد رو به رو شدم و دیدگاهم کامل تغییر پیدا کرد و بسیار مثبت شد. از شهر شیراز بسیار خوشم آمد. نخست به انگیزۀ گل و گیاهان و باغ های زیبای آن. و دیگر کهن شهر پارسه با کاخ های رازآمیزش که بی اندازه زیبا و شگفت انگیز بود. همچنین آرامگاه های شهریاران هخامنشی و نگارکَندهای ساسانی و هخامنشی در نقش رستم جای درنگ (تامل) داشت و بیانگر هنرمندی و توانایی ایرانیان بوده و مرا به اندیشه وا داشت. به گونۀ کلی آن ایده و دیدی که پیش از آمدن به ایران داشتم، دگرگون شده است. میان ایران و کشور فرانسه پیوندهای ژرف (عمیق) فرهنگی می بیند و می گوید، ایرانیان فرهنگ و تاریخ کهن خود را پاس داشته و ارج می نهند و این نزدیکی و پیوند میان این دو کشور است و هر دو به پیشینۀ کهن خود می بالند و دلبستگی دارند. بلندآوازگی سعدی و حافظ برایش آشنا بوده و می دانسته که ایرانیان از باستان به چکامه (شعر) دلبستگی داشته و در این کار سرآمد هستند و با احساسی ژرف چکامه سُرایی می کنند. می گوید، در کل چکامه نقش به سزایی در فرهنگ ایرانی دارد. فضای دلنشین آرامگاه حافظ را بیشتر از آرامگاه سعدی پسندیده و با آن که مِهرازی (معماری) کهنی ندارد، دلبستۀ آن شده و شادی ژرفی را احساس کرده است. آندره گُدار مِهراز آرامگاه حافظ و هم میهن خود را ستایش می کند و می گوید، گُدار با این که فرانسوی است، ولی با درک درست و آگاهانه نسبت به فرهنگ ایرانی توانسته است شاهکاری ایرانی و برابر با فرهنگ این کشور بیافریند. مزۀ خوراک های ایرانی و سنتی را پسندیده و آن ها را بسیار خوشمزه می داند. هر چند برایش دور از انتظار نبوده است. از شیوۀ پخت برنج ایرانی خوشش آمده و خورش بادمجان را بسیار دوست داشته است. چیزی که در مورد خوراک انگیزۀ شگفتی وی شده، فروش و اندازۀ (مقدار) ادویه جات در بازار وکیل شیراز بوده که در عطاری ها به فروش می رساندند. آیندۀ ایران را روشن می بیند و جوانان و مردان را خوب و نیکو دریافته است. بانوان را زیبا و آراسته دیده که به زیبایی و جوانی خود بسیار اهمیت می دهند و وجودشان برایشان ارزشمند است. مردم ایران را شادتر و استوارتر از برخی کشورهایی که دیده است و با آنان سر و کار دارد، می داند و زندگی ایرانیان را شیرین می خواند. دوست دارد دوباره به شیراز سفر کند و شگفتی ها و زیبایی های بیشتری را ببیند و تجربه کند. از مهمان نوازی، برخورد و خونگرمی شیرازی ها و درکل ایرانیان خشنود است. از آگاهی ها و دانسته های ژرف و ریزبینانۀ راهنمای گردشگری خود در شیراز (نگارنده) بسیار سپاس مند است و می گوید، کسی که مهمانان را همراهی می کند و با آنان همکاری دارد بسیار مهم است و می تواند دیدگاه آن را نسبت به ایران دگرگون کند تا آنان نیز بتوانند برای ایران در جهان پرآشوب ایران هراسی امروزین تبلیغ های سودمند کنند. بانو «مریو» و همسرش دکتر «الن مریو» دلبسته  و شیفتۀ تاریخ هستند و از تاریخ یونان باستان آگاهی خوبی دارند. وی می گوید، در این کمابیش دو روزی که در شیراز بودیم، شما توانستید آگاهی های تاریخی ژرف و خوبی به ما بدهید و ما تازه دریافتیم که پارسیان و ایرانیان به مراتب تاریخ و فرهنگی کهن تر و توانمندتر از یونانیان دارند که این نتیجۀ دانش و بینش شما بوده است. در واقع چیزهایی که من در ایران و به ویژه شیراز دیدم، زیباتر و والاتر از چیزهایی است که در یونان دیده بودم. شیراز گام های نخستین را برای دستیابی به بهترین ها و برترین ها برداشته است.








دکتر الن مریو و همسرش بانو شانتال مریو، شیراز و یادمان های هخامنشی را ستودند





*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم خبرنگار آزاد دبیر انجمن مهرگان


1395/03/30
بازدید : 1649


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید