تعرض گردشگران به آثار تاریخی تخت جمشید

جمعه 10 فروردین 1403





تعرض گردشگران به آثار تاریخی تخت جمشید



 

 

 

 

 

 

 

 


تارنمای فرهنگی مهرگان گروه میراث فرهنگی سیاوُش آریا*

 

گردشگران و بازدیدکنندگانِ مجموعۀ جهانی پارسه با آسودگی و بدون هیچ دل نگرانی بر روی آثار تاریخی راه رفته و روی آن ها می نشینند!

به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، نبود آگاهی رسانی در میان گردشگران و رها کردن آنان به هر سو، در کنار نبود نظارت کافی از سوی نگهبانان و سرپرستان (مسوولان) مجموعۀ جهانی پارسه (تخت جمشید)، انگیزه ای شده است تا گردشگران و بازدیدکنندگان بر روی آثار تاریخی نشسته و یا راه بروند. از سویی، نبود آموزش و نداشتن تخصص در میان راهنمایان گردشگری و ایرانگردی و اطلاعات ناچیز و بسیار اَندک آنان از قانون های میراث فرهنگی و نوع برخورد با یادمان های تاریخی و فرهنگی کشور، انگیزۀ رها کردن مسافران و یا همان گردشگران خود شده و آنان نیز بدون هیچ دل نگرانی و با آسودگی بر روی آثار تاریخی نشسته و یا می ایستند. همچنین برخی از مسافران و بازدیدکنندگان برای گرفتن نگارۀ (عکس) یادگاری از آثار تاریخی بالا می روند و بدین گونه به یادمان های نیاکانی ارزشمند و بی همتای جهانی پارسه آسیب می رسانند.

باید دانست که دست کشیدن بر روی آثار تاریخی به ویژه یادمان های سنگی نیز، می تواند به آن ها آسیب برساند. زیرا دست چربی هایی تراوش (ترشح) می کند که از مواد شیمیایی تشکیل شده است و با دست زدن به آنان، این چربی ها در لایه های سنگ ها رِخنه (نفوذ) کرده و آرام آرام و با گذشت زمان جذب آن ها شده و انگیزۀ پوسیدگی سنگ ها خواهد شد. و به همین انگیزه است که دست ها را با مواد شوینده و صابون شُسته تا از مواد شیمیایی پاک شود. به باور کارشناسان مرمت و حفاظت، حتا فلاش دوربین عکاسی نیز برای یادمان های سنگی زیان بار است و به آن ها آسیب می رساند و نباید به هیچ روی با فلاش دوربین یا فلاش گوشی همراه از آثار تاریخی سنگی نگاره برداری کرد.

یکی از دشواری ها در پیشۀ (صنعت) گردشگری، نبود دانش و آگاهی های تاریخی و میراثی لازم در میان راهنمایان گردشگری و ایرانگردی است. سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز، تنها به داشتن کارت راهنما در میان آنان بَسنده کرده و هیچ گونه نظارت و آموزشی را برای آنان نداشته و این کار را بیشتر خویشکاری (وظیفه) انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری می داند. از سویی، انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری نیز، هیچ گونه آموزشی را برای نیروها و راهنمایان خود ندارند و یا اگر هم موردی وجود داشته، بسیار اَندک بوده است.

اما بی گمان مهم ترین دشواری در این زمینه، آن است که بیش از 70 درصد راهنمایان گردشگری، دانش آموختۀ رشتۀ مترجمی زبان های فرنگی (خارجی) بوده و با گذراندن یک دورۀ کوتاه 4 تا 6 ماهه و دادن آزمون، مدرک و یا همان کارت راهنمای گردشگری را دریافت می کنند. و آن گاه بدون هیچ شناخت و درک درستی از میراث فرهنگی و تاریخ ایران، وارد بازار کار گردشگری خواهند شد. نگارنده بارها بینندۀ اطلاعات نادرست و گمراه کنندۀ تاریخی در میان راهنمایان گردشگری در جای جای شهر و استان و حتا کشور بوده است. تازه زمانی که در تنهایی (خلوت) با آنان گفت و گو می شود، نه تنها سخنان ناروای خود را نمی پذیرند، بلکه خود را استاد یا شاگرد یکی از استادان می دانند!؟ در فَرجام نیز، گروهی می گویند که ما همین را در آموزشگاه یا کتاب ها خوانده ایم! ...

زمانی که یک راهنمای گردشگری که باید سفیر فرهنگی کشور باشد، چُنین ناآگاه به تاریخ و میراث فرهنگی خویش است، دیگر نباید هیچ گونه چشمداشتی در بهتر شدن وضعیت اندوه بار و رکود پیشۀ گردشگری داشت. نگارنده بارها دیده است که خود راهنمایان جهانگردی، گردشگران را بر روی آثار تاریخی نشانده تا از آن ها نگاره های یادگاری بگیرند! در پایان باید گفت که دردهای فراوانی در این زمینه وجود دارد که در این جا نمی توان به همۀ آن ها اشاره کرد.

 

 

در زیر نگاره هایی که به تازگی گرفته شده است را ببینید :


 

 



چگونه یک اثرجهانی با نظارت اندک اداره می شود که هرکسی هر کجا خواست با دوچرخه بگردد و روی آثار بنشیند، براستی چه کسی پاسخگو است


زمانی که آموزش در میان راهنمایان نباشد، گردشگران خارجی نیز روی آثار نشسته و راه می روند!؟

هنگامی که خود بر روی آثار تاریخی می نشینیم از فرزندان مان در آینده چه انتظاری داریم

نخاله هایی که ماه ها است کنار سکوهای پایین آرامگاه اردشیر سوم رها شده است

درختچه هایی که از لابلای سنگ ها بیرون زده و آن ها را نابود کرده است








 

*پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران راهنمای گردشگری خبرنگار آزاد کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم دبیر انجمن مهرگان



1396/01/28
بازدید : 1463


دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید